خوانش دکتر علی رشوند از شعر«سیاهکابوس» سریا داودی حموله
از سریا داودی حموله، شاعر ، منتقد و پژوهشگر فرهنگ مردم دو مجموعه شعر«اَم اَت» و« سِرنادهای میترائیک» منتشر شده است.
این شعرها، شعرهای سپید و بیشتر مضامین اجتماعی و تاریخی را دربر میگیرند. البته در بخش دوم «اَم اَت» نظر و دیدگاه شاعران و منتقدان در مورد شعرها آمده است.
خوانش دکتر علی رشوند از شعر«سیاهکابوس»:
……..
مادر بزرگ
از آیینه میگریزد
از سایههای جا مانده
از خودم
دعا میکند
مرگ را ببرند
گوانتانامو چال کنند
هر پنج شنبه
حرفی در گوری پرتاب میکند
چه میداند
برای مرگ نام تازهای نداریم!
در شعر«سیاهکابوس» سریا داودی حموله گریز انسان از نیستی و مقوله مرگ مفهومگرایانه به تصویر کشیده شده است.
شعر رویکرد فلسفی و عرفانی دارد، مصداقش نوع انسانی است که برای گریز از مرگ درتلاش است. گریختن از آیینه که گریز از مواجهه با خویشتن دارد.گریز از سایههای جامانده و گذشتهی پرافسوس، گریز از خودی که بارها انسان را به جدال با خویشتن میکشاند، بسی دشواراست.
بند دوم شعر،کنکاش انسانی را نشان میدهد که برخلاف قوانین حاکم برجریان هستی، درصدد است از مرگ بگریزد: «دعا می کند/ مرگ را ببرند/ گوانتانامو چال کنند!»
استفاده از واژهی مادر بزرگ در بند نخست شعر، و گریختن اش از آیینه، به کلیت مفهوم مرگ کمک کرده است. مادر بزرگ با گذشت زمان زیباییاش کمرنگ شده و طبیعتاً دلخوش ندارد که به هیج آیینهای بنگرد.
بند دوم شعر جنبهی تقابل سیاسی و اعتراضی اجتماعی به خود میگیرد، مادر بزرگ آرزو دارد که مرگ را ببرند در زندان مخوف گوانتانامو چال کنند.
شاعر نگفته دفن کنند که با احترام همراه است، بلکه از چال کردن استفاده کرده تا نهایت نفرت از مرگ را برساند.
شاعر در بند سوم شعر«سیاهکابوس» از واژهی پنجشنبه استفاده میکند که در فرهنگ ایرانی روز تقدس و دعای اهل قبور است. از ورد زیر لبی مادر بزرگ در مواجه با قبرها میگوید و حرفهایی که از سر ترس و دلهره در گورها پرتاب میکند تا مرگ خویش را به تعویق بیندازد: «هر پنج شنبه/ حرفی در گوری پرتاب میکند.»
درآخر شاعر به اعتراف مینشیند و شعر را از تعلیق رها میسازد و بهانههای گریز را «مرگ» گریزناپذیر عنوان میکند. واژهای کهن که تاکنون نام تازهای را برنتابیده و گذشت زمان از وحشت و هولناکیاش نکاسته است: «چه میداند/ برای مرگ نام تازهای نداریم!»
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
In touch with the Iranian cultural diaspora.
Shahrgon is an online magazine for Canada’s Iranian cultural diaspora and Persian-speaking languages.
Shahrgon started working in Vancouver, Canada, in 1992 with the publication “Namai Iran” and then in the evolution of “Ayandeh” and “Shahrvand-E Vancouver,” it transformed into Shahrgon.
Shahrgon; The magazine of the Iranian cultural diaspora;
شهرگان مجلهی دیاسپورای ایران فرهنگی در ونکوور کانادا از سال ۱۹۹۲ با نشریهی «نمای ایران» آغاز بهکار کرده و سپس در فرگشتی از «آینده» و «شهروند ونکوور» به شهرگان فراروئید