اسیدپاشی در ایران: زنان همچنان قربانی میشوند
ایدئولوژی پشت این خشونت این مساله است که اگر او قرار نیست مال من شود متعلق به دیگری هم نشود و متحمل رنجی مادمالعمر گرد. همین امر خشونت در اسید پاشی را چند برابر میکند و انگیزهی آن را در فرد مهاجم تقویت میکند.
اسید پاشی در ایران یکی از پدیدههای خشونت آمیزی است که در ایران همچنان قربانی میگیرد. اخیرا و در طی دو ماه گذشته اسید پاشیهای مکرر در تبریز چند نفر را روانهی بیمارستان کرده است. تصاویر منتشر شده از دو زن که با صورت و دستهای باند پیچی شده که نشان میدهد برای چندمین بار دو زن قربانیان این خشونت شدهاند. مریم یکی از قربانیان اسید پاشی است که از ناحیهی چشم و صورت به شدت مجروح شدهاست . طبق خبرگزاری ایسنا مریم قربانی یک اختلاف خانوادگی بوده است که به دلیل اختلاف با همسرش در نهایت با تهدید و ارعاب برای بازگرداندنش به خانه بر صورتش اسید میپاشد. آن طوری که مریم تشریح میکند، او بارها مورد ضرب و شتم از سوی همسرش قرار میگیرد و به خانهی پدرش میرود، اما هربار دوباره به خاطر فرزند و حفظ زندگیاش باز میگردد و در نهایت با این جنایت هولناک مواجه میشود. اما مورد دیگر معصومه جلیل پور از دیگر قربانیان اسید پاشی، زن ۲۶ سالهای است که اسفند ماه سال گذشته از طرف خواستگارش مورد حمله قرار میگیرد. صورت، سینه و چشمهایش به شدت آسیب میبیند. در هر دو مورد اسیدپاشی، زنان به دلیل روی گرداندن از زندگی مشترک دوباره و یا ازدواج قربانی میشوند. خشونتی که صورت زنان را برای طرد آنها از جامعه نشانه میرود.
مطابق گفتهی دکتر حمید صفارنیا روانشناس اجتماعی، نگاهی گذرا به آمار مراجعه کنندگان پزشکی قانونی نشان میدهد که مراجعان در حملهی اسید پاشی درسال گذشته افزایش یافته است که این نشانهی خشونت و تحمل ناپذیری در سطح جامعه را نشان میدهد. آن طور که این روانشناس اجتماعی میگوید؛ اینکه آمار مراجعهکنندگان به پزشکی قانونی در یک سال افزایش یافته است، یعنی جامعه از استانداردهای سلامت اجتماعی پایین برخودار بوده است. مطابق نظرکارشناسان در خصوص اسید پاشی وقتی فرد به مرز انفجار میرسد با علم به تبعات حاصله از آن که این عمل مجرمانه برای او دارد، همچنان دسترسی آسان برای رسیدن به این روش را انتخاب میکند.
گرچه که مورد اسید پاشی تنها محدود به ایران نیست وحتی در کشورهای پیشرفته تر مانند انگلیس هم وجود دارد . طوری که لندن پایتخت این کشور در سال ۲۰۱۷ با میزان ۴۵۴ مورد اسید پاشی بیشترین میزان حملهها را داشته است. اما در عین حال میزان حمایت و مواجههی قانون و ارائهی راهکارهای مناسب برای پیشگیری از این حادثه و حمایت از قربانیان آن همچنان در ایران نقص جدی است.
در احکام قضایی ایران خرید و فروش اسلحه و حمل سلاح سرد و شوکر برقی و غیره ممنوع است، اما با توجه به کاربرد اسید در مصارف صنعتی، امکان حمل آن وجود دارد. در عین حال رشد پدیده اسید پاشی در ایران و کم نشدن آن معلول چند عامل است که به جز عوامل بالا سایر عوامل را هم میتوان به آن افزود.
قوانین : یکی از مواردی که در آن باید به آن توجه جدی شود، مسالهی قوانین به خصوص قوانین در خصوص حمایت از زنان در برابر خشونت است. این قوانین به صورت ناخودآگاه با قیمومیت بخشیدن به مردان مجوز اعمال خشونت به آنها را میدهد. در حال حاضر قوانین موجود در ایران راه حل و راه کار مناسبی را برای رفع مسألهی خشونت علیه زنان مطرح نمیکند.
سعید معیدفر جامعه شناس نیز در همین رابطه بر این باور است که در قوانین ایران نه فقط قانون مشخصی برای جلوگیری علیه زنان وجود ندارد، بلکه قوانین تبعیض آمیزی هم وضع شده است که خشونت را تشدید میکند. زنان در اغلب موارد حقوق برابری با مردان ندارند و حتی وقتی در معرض خشونت قرار میگیرند با موانع بسیاری برای احقاق خود مواجه هستند.
این در حالی است لایحهی تامین امنیت زنان در برابر خشونت مدتهاست که در انتظار تصویب نهایی است. هر چند که اخیرا طبق گفتهی معاون حقوقی قوه قضائیه به اتمام رسیده است و در انتظار تایید نهایی رئیس قوهی قضائیه مانده است. به هرحال حتی با تصویب این لایحه نیاز به بررسی عوامل دیگر قانونی است که بتوان ماهیت خشونت علیه زنان و الگوی آن را در جامعه تغییر داد. چرا که حمایت قانونی نقش بسزایی را در تغییر الگوها و کلیشههای رایج در خانواده علیه زنان دارد. از سوی دیگر حمایت قانون از زنان میتوان نقش مهمی در کاهش این نوع خشونت در جامعه ایفا کند.
عامل دوم فرهنگ مردسالار و ذهینتی است که متاسفانه از کودکی و از طریق آموزههای مختلف به زن و مرد تحمیل میشود. ارائهی کلیشههایی مثل زنان صبورترند، زنان مدارا کنند، مرد که گریه نمیکند و زن باید زندگی را بسازد، از جمله این موارد هستند. تشویق فرهنگ مدارا در زنان و برعکس تهییج فرهنگ خشونت در مردان یکی از عوامل اصلی در تشدید این خشونتهاست.
تقویت فرهنگ مردسالارانهی خشن در جامعه نه تنها از راه آموزش از رسانههای اجتماعی است، بلکه از طریق روشهای تربیتی غلط نیز نقش بسزایی در این روند دارد. کلیشههایی که از کودکی آنها را با مفهوم خشونت آشنا میکند به همراه آنها باقی میماند و در نهایت در اجتماع از یکی به دیگری منتقل میشود.
اما از سوی دیگر درخصوص اسید پاشی نوع خشونت اعمال شده است خشونتی که دوباره بر پایهی باورهای مردسالارانه و از بین بردن ظاهر زنانه است. در بسیاری از موارد اسید پاشی قربانیان افرادی بودهاند که به همسر و یا خواستگار خود جواب رد دادهاند و در همهی موارد قصد مهاجم از بین بردن زیبایی زنانه برای تملک مادمالعمر است. در واقع ایدئولوژی پشت این خشونت این مساله است که اگر او قرار نیست مال من شود متعلق به دیگری هم نشود و متحمل رنجی مادمالعمر گرد. همین امر خشونت در اسید پاشی را چند برابر میکند و انگیزهی آن را در فرد مهاجم تقویت میکند.
در پایان میتوان گفت که بسیاری از قربانیان اسید پاشی به علت از دست دادن ظاهر خود سالها از جامعه و خانواده طرد میشوند و همین امر زجر آنان را چند برابر میکند. متاسفانه در ایران به جز پزشکان خیرخواه، ارگانهای چندانی برای حمایت از این زنان آسیب دیده وجود ندارد. بسیاری از این زنان از حمایتهای سازمانهای دولتی و غیر دولتی برخوردار نیستند. بهترین راهکاری که در کشورهای دیگر هم انجام شده است، تشویق و بازگرداندن قربانیان به فعالیتهای اجتماعی و برگزاری فعالیتهایی است که فرد قربانی بتواند به زندگی اجتماعی و طبیعی خود بازگردد و در واقع همین امر میتواند میزان تحمل خشونت علیه این زنان را در اجتماع بیشتر کند.
علاوه براین در کنارمسائل ذکر شده و تصویب قوانین جزایی مناسب این نوع خشونت برخورد با قربانیان این خشونت در جامعه اهمیت بسزا و نقش تعیین کنندهای دارد تا شاید بتواند در سالهای آینده با ارائهی راهکارهای مناسب میزان این خشونت در جامعه کمتر شود.
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
آزاده دواچی مترجم، شاعر و فعال حوزه زنان، دارای مدرک کارشناسی مترجمی زبان انگلیسی؛ فوق لیسانس زبان و ادبیات انگلیسی، گرایش ادبیات تطبیقی ایران و فلسفهی غرب است و هماکنون مشغول به تحصیل در مقطع دکترای زبان و ادبیات انگلیسی در استرالیا با گرایش مطالعات فمینیسم پست کلنیال در حوزهی ادبیات و نقد ادبی فمینیسم و حقوق زنان در ایران و کشورهای جهان سوم است.
از دواچی تاکنون یک مجموعه شعر به عنوان «پروانهای در راه است» در سال ۸۶ منتشر شده است و دو کتاب دیگر وی در محاق توقیف گرفتار شدهاند.
Azadeh Davachi,
Ph.D. Student
Faculty of arts, School of English Literatures & Philosophy
Post-colonial Feminism and Feminist Literary Criticism
University of Wollongong, Australia