«گرانی» غبارِ جیبِ زحمتکشان را هم جارو کرده
ناصر آقاجری با انتقاد از واردات بیرویه با ارز دولتی و تاکید بیشتر بر خصوصیسازی میگوید: در این شرایط بحرانی بهتر است از خود نئولیبرالها درس بگیرند و درهای اقتصاد را به روی کالاهای بیکیفیت خارجی ببندند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، این روزها همه جا صحبت از «بحران» است؛ بحران آب، بحران محیط زیست، بحران ارز و از همه مهمتر بحران معیشت مردم. در این فضای بحرانی، برونرفت از اوضاع نابسامان، نیازمند تدبیر جدیست؛ تدبیری که بتواند مشکلات را در راستای «منافع عموم» به سرانجام برساند؛ اما به نظر نمیرسد راهکارهایی مثل کوبیدن بیش از پیش بر طبل خصوصیسازی یا واردات کالاهای لوکس و غیرضروری با ارز دولتی بتواند در حل این بحرانها کمک کند.
ناصر آقاجری (فعال کارگری و سخنگوی اتحادیه کارگران پروژهای ایران) با اشاره به مشکلاتی که گریبانگیر عموم مردم شده، میگوید: اتفاقاتی که افتاده محصول سالها بیتوجهیست. برای دهههای متوالی؛ مردم هشدارهای دلسوزان را جدی نگرفتند و حالا به بحران رسیدهایم. بحرانهای اجتماعی – اقتصادی و بحران جدی در وضعیت محیط زیست و آب در ایران، نتوانسته دولت را از راه و مناسبات اقتصادی تعدیل ساختاری و خصوصیسازی منصرف کند. پس از ناتوانی دولت در کنترل منابع ارزی و فاجعه سقوط آزاد قدرت خرید ناچیز مردم و صعود درآمد دلالان و رانتخواران که از این وضعیت منتفع میشوند، مسئولان بازهم درباره دفاع از تولید ملی وحمایت از زحمتکشان، شعارهای رنگارنگ سر میدهند، اما خودشان هم میدانند که در این اوضاع، این حرفها فقط در حد شعار باقی خواهد ماند؛ متاسفانه باز هم واکنشها نشاندهندهی برخورد ناصحیح و غیراصولیست.
دعوت به خصوصیسازی بیشتر، نگرانکننده است
آقاجری «واکنشهای مسئولان» در قبال بحران جاری را مورد انتقاد قرار میدهد: دعوت رییس جمهور از بخش خصوصی برای همکاری با دولت برای خصوصیسازی بیشتر، در این اوضاع، به شدت نگرانکننده است. به زعم ایشان، با این شیوه عملکرد، میتوان بحران را مهار کرد. گویی در این سی سال اخیر، تمام دولتهای پس از جنگ کاری به جز واگذاری نامناسب و بدون ضوابط منابع ملی داشتهاند. گویا نمیدانند خصوصیسازی در این سی سالِ پس از جنگ، یکی از علل وضعیت رقتبار امروز ماست.
او معتقد است: در این شرایط بحرانی، فقط قصدِ سختتر کردن شرایط برای مردم را دارند و میخواهند باز هم از جیب خالی مردم، مشکلات را حل کنند.
گرانی در گلوگاههای تجارت، گلوی مردم را خواهد فشرد
آقاجری در ادامه میگوید: ۲۶ اردیبهشت ۹۷ اخبار ساعت ۶ و ۳۰ دقیقه شبکه ۵ تلویزیون، افزایش ۳۰ درصدی عوارض راههای کشور را اعلام نمود بدون توجه به اینکه این گرانی در گلوگاههای تجارت کشور، باعث گرانی همه کالاها در سطح کشور خواهد شد و گلوی مردم را خواهد فشرد. اعلام افزایش ۷ درصدی عوارض آب و فاضلاب توسط همان منبع خبری اعلام شد. پیش از آن نیز نرخ مترو، اتوبوس و تاکسی گران شده بود؛ این گرانیها نشانه چیست؟ آیا به راستی نشانه تدبیر و درایت مسئولان است؟ دولتی که در این شرایط با گرانی در گرانی حتی غبار جیب زحمتکشان را هم به تاراج میبرد آیا قادر به جلب اعتماد عمومیست و میتواند ورق را به نفع مردم برگرداند؟
به گفتهی آقاجری مردمی که در چنین شرایط سختی به سر میبرند، بازهم تحت فشار قرار میگیرند: نوبخت میگوید: “کسانی که ارز و طلا در خانه دارند، تزریق کنند تا به تولید کمک شود” این حرفها یا نشانه ناآگاهی است یا تجاهل میکند؛ اگر مردم این منابع مالی را دراختیار داشتند که کارد به استخوانشان نمیرسید؛ آقایان مسئول بهتر است به جای استمداد از مردمِ کارد به استخوان رسیده بر درآمد دلالان و واردکنندگان، مالیات ببندند و بار این فجایع اقتصادی را به دوش مردم نیندازند؛ بهتر است تجارت خارجی را ملی اعلام نمایند تا مانع ورود کالاهای غیرضرور به کشور شوند؛ طبق معمولِ دوران حاکمیت الیگارشی دلالی؛ علتهای اصلی را رها کردهاند و همچنان با سخنان خوش آب و رنگ، آدرس نادرست به جامعه میدهند.
از خودِ نئولیبرالها درس بگیرید!
او خطاب به مسئولان میگوید از همین کشورهای اروپایی و آمریکا که خودشان پدر لیبرالیسم اقتصادی هستند، درس بگیرید؛ این جماعت نمیخواهند ببینند چگونه بخشی از سرمایهداران آمریکایی، تعرفه بر کالاهای وارداتی بستهاند! این حرکت ناشی از دیوانگی یک رییس جمهور نیست، بلکه، واقعیتی است در پاسخگویی به یک نیاز و یک ضرورت اقتصادی سرمایهداری داخلی آمریکا؛ بزرگترین اقتصاد جهان که خود بنیانگذار این مناسبات نولیبرالی بوده است، اینگونه بدان پاسخ میدهد اما جای تاسف بسیار است که ما همچنان به واردات غیرضرور و آزادانه توسط یکسری از خواص رانتخوار ادامه میدهیم و با این روند، مقابلهی جدی نمیشود. حداقل از همین نئولیبرالها درس بگیرند و نگذارند این چنین، بیرویه کالاهای غیرضرور وارد شود، آنهم با ارز دولتی.
آیا تدبیر، تحمیل گرانی بر گردهی مردم زحمتکش است!؟
آقاجری ادامه میدهد: در چنین اوضاعی بهتر است شرح حال را از زبان یکی از نمایندگان مجلس بشنویم؛ سیدجواد ساداتی نژاد نماینده مردم کاشان: “فضای کارگری کاشان اورژانسی شده است. اگر به وضع آنهارسیدگی نشود، همه در آستانه تعطیلی پیش میرود. شش هزار کارگر کاشان و دوهزارتولید کننده ریسندگی و بافندگی در این منطقه در انتظار رسیدگی به مشکلاتشان و رفع تعطیلی کارخانجات خود هستند.” حالا باید از آقایان وزرا و کاربدستان پرسید آیا تدبیری که برای حل این شرایط اورژانسی در پیش گرفتهاید، همین خصوصیسازیها است؛ همین باز کردن درهای کشور به روی کالاهای بنجل و دست چندم خارجیست؛ همین تحمیل گرانی و تورم بر گردهی مردمِ زحمتکش؟!
این فعال کارگری در انتهای بحث به جمعبندی میپردازد: هر سال دولت طبق اصول نگرش تعدیل ساختاری و خصوصیسازی، قیمت همه خدمات و کالاهای اصلی را بالا میبرد وبرای منتفع شدن خواص، “شوک درمانی ” نولیبرالی را با بازی با نرخ ارز کاربردی میکند تا قدرت خرید مردم را پایین بیاورد. از سوی دیگر با سیاستهای ضدآبخیز داری، از محیط زیست و کشتزارهای خرم ایران تنها بیابانهای شورهزار به جای گذاشته شده تا کشاورز ایرانی حتی قادر به تولید گندم و نان خود هم نباشد و کشور نیازمند واردات جو و گندم و برنج باشد. انگار همه امکانات مالی کشوربه سپرِ مدافع الیگارشی دلالان تبدیل شده که جامعه را آن چنان غارت کنند که دیگر برای مردم رمقی باقی نماند. مردم و طبقات فرودستتر نیز برای خروج از این اوضاع نه تنها هیچ دستاویز و راهکاری ندارند، بلکه حتی بلندگویی در درون ساختارهای تصمیمگیرنده ندارند و لذا صدایشان هیچکجا شنیده نمیشود؛ مگر اینکه به کوچه و خیابان بروید؛ به کارخانهها و کارگاهها سربزنید و پای درد دلها و مصائب ناتمام این مردم بنشینید تا دریابید که سنگهایی که کج گذاشتهاند دارد تا ثریا کج میرود…..
منبع: ایلنا
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
In touch with the Iranian cultural diaspora.
Shahrgon is an online magazine for Canada’s Iranian cultural diaspora and Persian-speaking languages.
Shahrgon started working in Vancouver, Canada, in 1992 with the publication “Namai Iran” and then in the evolution of “Ayandeh” and “Shahrvand-E Vancouver,” it transformed into Shahrgon.
Shahrgon; The magazine of the Iranian cultural diaspora;
شهرگان مجلهی دیاسپورای ایران فرهنگی در ونکوور کانادا از سال ۱۹۹۲ با نشریهی «نمای ایران» آغاز بهکار کرده و سپس در فرگشتی از «آینده» و «شهروند ونکوور» به شهرگان فراروئید