UA-28790306-1

صفحه را انتخاب کنید

کیان ثابتی: «من دغدغه‌ام فقط و فقط تئاتر ناب است»

کیان ثابتی: «من دغدغه‌ام فقط و فقط تئاتر ناب است»

شهرگان: در روز ۴ اکتبر ساعت ۳۰/۷ دو نمایش به نام‌های «اوه عزیزم، تو اگه دماغت اینقدر گنده نبود دیگه چقدر برای من ناز می کردی؟» و «ارتباط» توسط گروه تئاتر تجربی مانا  اجرا خواهد شد. تماشاگر ایرانی در این نمایش‌ها برای اولین بار با شکل و فرم جدیدی از تئاتر مواجه خواهد شد فرمی که سال‌هاست در تئاتر دنیا تجربه می‌شود ولی تاکنون در تئاتر فارسی زبان ونکوور تماشا نکردیم. شکل تمرین گروه هم با سایر گروه ها متفاوت است.

آنها در خیابان تمرین می‌کنند و مردمی و همگانی بودن هنر نمایش و انرژی مثبتی که تئاتر از برخورد با تماشاچی دریافت می‌کند را در طول تمریناتشان هم تجربه می‌کنند. صحبت‌های «کیان  ثابتی»، کارگردان تئاتر که به معرفی نمایش‌ها پرداخته‌است در پی می‌خوانید:

لینک اطلاعات نمایش و بلیط:

https://www.eventbrite.ca/e/oh-dear-if-your-nose-wasnt-so-big-communication-tickets-49998269169

به نظرم، اولین عنصر که تماشاگر را از نمایش دور نگه می‌دارد صحنه است وقتی دیوار چهارم صحنه برداشته شود تماشاگر خود را عضوی از نمایش حس می‌کند و اصطلاح «تئاتر به مثابه زندگی» محقق خواهد شد.

گروه تئاتر تجربی مانا با چه هدفی تشکیل شده است؟

من به عنوان یک فردی که دغدغه اش فقط تئاتره و همیشه پیگیر تئاتر ایران و جهان بوده در سه، چهار سال گذشته که ساکن ونکوور بوده‌ام متوجه شدم که بسیاری از جوامع مهاجر مثل چینی‌ها، ژاپنی‌ها، هندی‌ها و بسیاری دیگر، علاوه بر اینکه در جامعه خودشان برنامه‌هایی دارند در جامعه میزبان (کانادایی‌ها) هم تئاتر اجرا می‌کنند و این ارتباط فرهنگی بین این جوامع از طریق تئاتر وجود دارد. گروه تئاتر مانا بر اساس همین ایده پدید آمده که بتوانیم نمایش‌هایی را با فرم‌های جدید و مدرن که قابلیت اجرا در جامعه غیرایرانی را دارد را آماده کرده و ابتدا در جامعه فارسی زبان و در مرحله بعد، شاید با کمی تغییر در میزانسن‌ها و فرم اجراء در تئاتر ونکوور به زبان انگلیسی به صحنه ببریم.

اگر ممکن است از سوابق خودتان در زمینه تئاتر بگویید؟

من تئاتر را با تئاتر عروسکی در مشهد شروع کردم و بعد به گروه تئاتر تجربی میم پیوستم.

در موسسه رسام هنر، دوره بازیگری و کارگردانی گذراندم. در بیش از ۲۰ نمایش در مشهد و تهران بازی و یا کارگردانی کرده‌ام که بیشتر این نمایش‌ها، در حیطه تئاتر تجربی محسوب می‌شدند. البته در نمایش “شنا در آتش” به کارگردانی رضا صابری هم بازی کرده‌ام که این تئاتر در جشنواره فجر به عنوان نمایش برگزیده انتخاب شد. گاهی اوقات در زمینه تئاتر قلم می‌زنم و مطلبی چاپ می‌کنم. اما مهمترین بخش زندگی تئاتری‌ام، شاگردی و هنرآموزی از دو استاد بزرگ تئاتر ایران یعنی استاد حمید سمندریان و استاد بهرام بیضایی است. از استاد سمندریان، هنر بازیگری و کارگردانی را آموختم و از استاد بیضایی، درام‌شناسی و بینش هنری. به‌همین دلیل این دو نمایش را که اولین کارم در خارج از ایران است، به استاد بهرام بیضایی تقدیم می‌کنم.

منظور از اصطلاح «تئاتر تجربی» که به همراه نام گروه‌تان (مانا) آمده، چیست؟

در تئاتر تجربی که با تجربه و تجربه کردن در تئاتر متفاوت است، هنرمند تئاتر با آشنایی‌زدایی از عناصر یک نمایش، به آفرینش شکل جدیدی از ارتباط بین صحنه و تماشاگر می‌رسد. من از تئاتر تجربی آمده‌ام هر چند در ایران کارکردن در این فرم تئاتر با مشکلات بسیاری همراه است ولی من و دوستانم، سال‌ها این شکل تئاتر را در مشهد و تهران دنبال  کردیم. محل اجرای ما، کتابخانه‌ها، پارک‌ها، پارکینگ‌ها، زیرزمین‌ها و حتی در اتاق میهمانخانه منازل بود. به نظرم، اولین عنصر که تماشاگر را از نمایش دور نگه می‌دارد صحنه است وقتی دیوار چهارم صحنه برداشته شود تماشاگر خود را عضوی از نمایش حس می‌کند و اصطلاح «تئاتر به مثابه زندگی» محقق خواهد شد. امیدوارم این ایده را بتوانم در اینجا هم دنبال کنم و تماشاگر ایرانی این شهر، با شکل جدید هنر نمایش ارتباط برقرار کند و آن را دوست داشته باشد. دیگر اینکه، تئاتر تجربی جلوتر از زمان و مکان خودش است و این خاصیت است که موجب می‌شود بر یک شکل نایستد و جلو برود. به طور مثال، استانیسلاوسکی در زمان خودش با ایجاد فرم جدید بازیگری، یک نوگرا و تجربه‌گر تئاتر محسوب می‌شد ولی امروز، شیوه یا متد بازیگری استانیسلاوسکی به شیوه کلاسیک تبدیل شده و فرم‌های جدید بازیگری جای آن را در تئاتر دنیا گرفته‌اند. این روزها، جشنواره تئاتر فرینچ ونکوور در حال برگزاری است. بعضی از این شکل‌های جدید بازیگری را می‌توان در این نمایش‌ها دید… ویژگی دیگر اینست که تئاتر تجربی به‌خودش متکی است چون برایش تئاتر به عنوان هنر، به عنوان یک وسیله ارتباط با جهان و انسان اصل است نه وسیله‌ای صرفا برای سرگرمی و وقت پرکردن. این تئاتر نمی‌خواهد عوامل غیرتئاتری بر آفرینش او تاثیر بگذارد… اینها بعضی ویژگی‌های تئاتر تجربی بود نه تعریف آن… به گمان من تئاتر تجربی فقط و فقط بر صحنه نمایش، خود را تعریف می‌کند نه در اوراق و برگ‌های کاغذ.

اگر ممکن است نویسنده متن را معرفی کنید؟

ابراهیم مکی، از اولین گروه فارغ‌التحصیلان دانشگاه هنرهای دراماتیک تهران است. سال‌ها دارای کرسی استادی در دانشگاه تهران بوده است و اگر اشتباه نکنم از سال ۱۹۸۸ در فرانسه ساکن شده است. او تحصیلاتش را در دانشگاه میشیگان در رشته تئاتر ادامه داده و از دانشگاه سوربن دکترا در زمینه ادبیات دراماتیک گرفته است. کتاب «شناخت عوامل نمایش» نوشته ابراهیم مکی بیش از ده بار در ایران تجدید چاپ شده و با گذشت سال‌ها، همچنان یکی از منابع درسی نمایشنامه‌نویسی مقطع کارشناسی در دانشگاه‌های ایران است. در سال‌های اخیر مجموعه نمایشنامه‌هایش در ایران به چاپ رسیده و به گفته‌ی خودش ۲۷ نمایشنامه نوشته که بسیاری از آنها به سبک تئاتر آبزورد است یعنی همان سبکی که آثار ساموئل بکت، اوژن یونسکو، ادوارد آلبی، ژان ژنه و بسیاری دیگر از بزرگان نمایشنامه‌نویسی معاصر به آن منتسب هستند.  آبزورد را شاید بتوان آخرین سبک نمایشنامه‌نویسی مدون و مشخص در تاریخ دانست. یکی از مباحث اصلی این شکل تئاتر، گم‌گشتگی انسان معاصر در دنیا یا در مقیاس کوچک‌تر، در خودش است. آثار مکی تاکنون بجز زبان فارسی به زبان‌های انگلیسی و فرانسوی نیز به‌صحنه رفته است و خود وی نیز چند اثر به زبان فرانسوی دارد. یکی از آثار مشهور او، «آدم‌ها و چیز» است که به سبک آبزورد نوشته شده و توسط شاهرخ مشکین‌قلم کارگردانی و اجرا شده است. مشکین‌قلم این نمایش را سال‌ها در کشورهای مختلف دنیا به صحنه برده که خیلی مورد تشویق قرار گرفته است.

ابراهیم مکی

داستان دو تئاتر شما چیست و چه ارتباطی با هم دارند؟

این دو نمایش، داستان انسان معاصر است که چشمش را بر زیبایی‌ها بسته و زندگی برایش عادی شده و این عادی بودن، موجب بی‌حوصلگی و کسالتش شده… رویه اصلی نمایش‌ها داستان زوج‌هاست که در ابتدای زندگی مشترک یا دوستی، پر از شور و جذابیت حرارت هستند ولی به مرور با گذشت سال‌ها این شور اولیه به زندگی عادی و برای بعضی، کسالت بار تبدیل می‌شود اما نکته اینجاست که اون شور و حرارت اولیه هیچگاه از بین نرفته بلکه این خودمائیم که با بستن چشم روی زیبایی‌های رابطه، زندگی را برای خودمان عادی کرده‌ایم و هی، نق می‌زنیم!

منظورتان از کلمه “و شما” در بین اسامی بازیگران چیست؟

بازیگران اصلی این دو نمایش، الناز رضایی، محمد رضا بهار، نوشن بختیاری، بهتاب بهستا و خودم هستم. در این نمایش، به فراخور صحنه نمایش، ما از ارتباط فیزیکی با تماشاچیان هم استفاده خواهیم کرد شاید حتی در صحنه‌ای همبازی ما هم بشوند! به نظرم این برخورد یا حضور فیزیکی موجب می‌شود تا تماشاچی، نمایش را از خودش بداند چون تئاترِ من با تئاترهای با صحنه‌های مستطیلی و قاب عکسی که تماشاچی از دور مثل سینما یا تلویزیون یک ناظر منفعل است، متفاوت است. تئاتر ما، تماشاچی و نقش‌آفرینان همه در کنار هم و هم‌سطح هستند. و از سوی دیگر، این شکل اجراء، لذت تجربه حضور بر صحنه را به تماشاچی حتی برای زمان کوتاه را می‌دهد. این شما، شمای تماشاچی هستید که حضور فیزیکی و ذهنی‌تان مانند بازیگران برای تئاتر ما لازم و حیاتی است.

و سخن پایانی!

همان طور که پیش از این گفتم من دغدغه‌ام فقط و فقط  تئاتر ناب است. بدون هیچ حاشیه و اضافه‌ای و دوست دارم لذت این تئاتر را به تماشاچی‌ام هم منتقل کنم. امیدوارم تماشاچی ایرانی ونکوور بخصوص بخش فرهنگ‌دوست، جوانان و دانشجویان با گروه ما، طعم این لذت را تجربه کنند. ما قیمت بلیط را پایین گذاشته‌ایم تا هر کس که دوست دارد تا لذت دیدن تئاتر را تجربه کند، امکان همراهی با ما را داشته باشد و همچنین یکی از بهترین سالن‌های مخصوص تئاتر تجربی ونکوور را برای اجرا برگزیده‌ایم چون احترام به تماشاگر را از مهمترین اصول یک حرکت نمایشی می‌دانیم حتی اگر از سرمایه‌مان هم خرج کنیم. این اصل تئاتر (حرمت مخاطب) نباید فراموش‌مان شود. امیدواریم با حمایت ایرانیان هنردوست ونکوور، گام‌های محکم‌تر و بهتری برداریم چه در زمینه تئاتر به زبان فارسی و یا به زبان انگلیسی.

آرشیو نوشته‌ها و شناسایی نویسنده:

>> واپسین نوشته‌ها

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

ویدیویی

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها: