ثبت “نوانِگار” گرایشى نو در ظهور خوشنویسى ایرانى .
معرفی:
کسری کرکزی متولد ۱۳۷۱، ایران
فارغ التحصیل دانشگاه آزاد اسلامی پزشکی تهران
دارای درجهی فوق ممتاز انجمن خوشنویسان ایران
مدیر انجمن خوشنویسان ایران _ واحد فرمانیه
افتخارات ملى:
ثبت “نوانِگار” در ایران ، براى اولین بار تلفیق موسیقى و خوشنویسى اصیل ایرانى
مدرس انجمن خوشنویسان ایران
دانشگاه آزاد پزشکی تهران
دانشگاه سراسری خواجه نصیر الدین طوسی تهران
آثار خریدارى شده:
اتریش ١٣٩۴
سوئد ١٣٩۴
منهتن نیویورک ۱۳۹۵
آرژانتین ۱۳۹۵
نروژ ۱۳۹۶
انگلیس ۱۳۹۶
تالیفات:
مؤلف کتاب ۶ جلدی “خواندنی بنویس” پرفروش ترین کتاب خوشنویسی تحریری معاصر / نشر خواندنی ١٣٩۶
نمایشگاه انفرادی
کرشمهی قلم _ تهران ، تالار وحدت، هنر ایران ۱۳۹۵
کسرى کرکزى: دربارهى خوشنویسى، آنچه همه میدانند را تکرار نمیکنم. دوست دارم از اتفاقاتى حرف بزنم که بیشترین بازخورد اجتماعى را دارد.
به طور کلى حل شدن با فضاى هنر در جامعهى ما ، نمیتواند در اولویت زندگى یک فرد قرار بگیرد. نمیتوانیم در کشور ایران یک نفر را بیابیم که حرمان هنرى و سختىهاى روزمررّگى را شدیدتر از یک فرد عادى نچشیده باشد.
در روزگارى که جامعه در شرایط نامناسبى از رویدادهاى جهانى (اقتصادى) قرار گرفته، خلق کردن، ابتکار و تحول، بسى دور از نظر قرار میگیرد.
این دوران دقیقا همان دورانى است که میتوانیم ادعا کنیم، فضا براى ارائهى آثار هنرى و دسترسى به الگوها بسیار گسترده شده اما حمایتها همچنان در موقعیت قبل قرار گرفته.
هنرمند جوان عرصهى خوشنویسى میگوید:
پرداختن به معیارهایى که در سنجش زیباییشناسى هیچ جایگاهى ندارد، باعث شده تا به ارزشهایى که از آن به عنوان میراثِ چند صد سالهى ملّى یاد میکنیم، هیچ توجهى نشود.
همین امر موجب میشود هنرمندانِ بزرگى که سالها در این عرصه فعالیت میکنند، پس از حیاتِ دورانِ زندگانى خود، مورد توجه قرار میگیرند و نامشان را به هر نکوداشت سر میدهند. این یک ضعف بزرگ در جامعهى ماست.
جایى که هنر در اوجِ خود به تجلى کشیده مى شود، هنرمند در دورترین نقطهى جامعه به دلیل حمایتهایی که نمیبیند، به انزوا کشیده میشود . انگیزهى خود را از دست میدهد، تمامِ پویشاش به کنجِ اتاقش محدود میشود ، و ما مىپنداریم که ذاتِ هنر ، این کار را با او میکند.
خیر . هنر نان نیست، اما شرابِ زندگیست. این جمله براى خیلى از کسانى که در این عرصه وارد میشوندآشناست.
نان نیست چون سیاستگذارى ها بر این پیش میرود که به عنوانِ یک فن به آن نگاه شود. که فرقى بینِ هنرمندى که بیش از ١٠ ساعت در طول روز، در عالمِ بىخودى و معنویت، به خلقِ اثر هنرى میپردازد با کسى که ١٠ ساعت به شغل و بازار روزمرّگى میپردازد، قائل نباشند.
بارها از خوشنویسى به عنوان متمرکز ترین و تاثیرگذار ترین عامل در تمرکز و آرامش یاد کردهام. اما این به این معنى نیست که هنرمندى در این حال، غرق شود و نگاهى به پشتوانهى حمایتى از او نداشته باشیم.
بارها دوستانى به این هنر روى آوردهاند که از این بىتوجهى (از نظر من بى توجهى آگاهانه) به ساده انگاشتن هنر به عنوان زنگ تفریح ، از دوران دانش آموزى تا میانسالى یاد میکنند.
از نظر شما علتِ این بی توجهى چیست؟
این بی توجهى ریشه در نظامِ آموزشى ما دارد.
زمانى که در مدارسِ ما زنگ هنر با زنگ ورزش، بود و نبودشان، در سیاستگذارىهاى مدارس فرقى نمیکند.
آنقدر برنامههاى متفرقه براى دانش آموزان در این ساعات مدرسه (اردو، سینما،آزمونهاى کلاسى و …) قرار میدهند، که خود به خود باعث میشود که هنر و مبانى زیبایی شناسى جدى گرفته نشود.
این موضوع را میتوانیم در کل کشور حتى بیشتر در مدارس شاخص مشاهده کنیم که این تاسف بار ترین بخشِ سیستم آموزشى ماست.
و متاسفانه در سنین بالا متوجه مشویم که دانش آموزان براى پر کردن خلأ هاى روحى و روانى خود به هنر روى می آورند و چون خیلى از این افراد با هنر در سنینِ پایین تر ، برخورد سهل و سادهاى داشته اند، به ادامه ى مسیر با توجه به فراز و نشیب هایى که دارد، فکر نمیکنند.
و در نتیجه تا قسمت کوچکى از فعالیت هنرى را دنبال و در نهایت در نیمه ى راه رها میکنند.
با این تفاسیر نگاهِ روشنى به آیندهى هنرى ایران خصوصا در قالب خوشنویسى میتوان داشت؟
ما میتوانیم به آینده امیدوار باشیم فقط در صورتى که سیاستهاى سیستم آموزشى ما تغییر کند، به طورى که از بزرگان و مفاخر خوشنویسى که پیرِ این طریقت هستند دعوت کنیم تا با توجه به تجربه هاى چندین سالهى خود در زمینهى خوشنویسى، اقدامات مهمى در راستاى ایجاد برنامهاى منظم در زمینهى آموزش و جذاب ساختنِ این هنر پیش بگیرند.
چطور به نوانگار رسیدید یا اینطور مطرح کنم که چطور به ذهنتان رسید و هدف شما از خلق نوانگار به عنوان یک جریان نوظهور چه بوده است؟
از سال ١٣٩۴ طى اتاق فکرى که با دوستان خوبم، رضا صالحى و محمد صادق قمى داشتم، به ایجاد جریانى در همر فکر کردیم که جامعه ى بزرگترى را در بر گیرد.
طورى که نسل جوان ، بزرگترین جامعه ى مخاطبان ما در عرصه ى خوشنویسى را شامل شوند، این مهم حاصل نمیشد مگر با تلفیقِ موسیقى از جنس خوشنویسى.
در این باره توضیحات بیشترى براى خوانندگانِ ما که در خارج از ایران هستند بدید. لطفا!
ببینید ؛ خوشنویسى ، موسیقىِ به تصویر کشیده شده ست که در نت ها ، کشش ها ، میزان ها و ریتم هاى مختلف و موزونِ موسیقى ، میتوانیم به آمیختگى مَد ها ، کشیده ها ، توازن ، قرینه سازى ها ، رقص واژه ها ، حسن ترکیب و شاکله ى خوشنویسى ، از مفردات تا فضای سیاه مشق و آزاد برسیم…
این به این معناست که آمیختگى این دو هنر باهم ، فضایى را ایجاد میکند که میشود به جذابیت هر دو اضافه کند.
ما در نوانگار که ساخت ویدئوهایىست که بیش از ٣٠ ساعت زمان مى برد تا بتوانیم یک دقیقه از قسمت هایى از موسیقِى صاحب کلام یا بى کلام را با خوشنویسى اصیل ایرانى همراه کنیم، تلاش میکنیم که خوشنویسى را به قابل انتقال بودن، ترکیب هاى متنوع و ایجاد جذابیت ویژه به ظهور بصرى مخاطب برسانیم.
که بیشترین بازدهى این مهم ، در فضاى اینستاگرام من و محمد صادق قمى و خواننده هاى مطرح کشور چون استاد علیرضا قربانى، محمد معتمدى ، همایون شجریان، در موسیقى پاپ، داریوش اقبالى ، ابراهیم حامدى ، شادمهر عقیلى، محسن یگانه، محسن چاوشى و خواننده هاى دیگر به نگاهِ مخاطبان خود رسیده و تلاش میکنیم که مردم خوش نگاه و زیبایی شناسِ جهان که هنر ایران را دنبال میکنند بیشتر از این سبک ببینند و بشنوند و در ذوق هنریشان تاثیر خوبى داشته باشد.
کسرى کرکزى ، رییس انجمن خوشنویسان ایران _فرمانیه ، مولف پرفروش ترین کتاب هاى خط تحریرى در سال ٩۶ که از هنرمندان معاصر در زمینه ى خوشنویسى و نقاشیخط میباشد.
او در این باره میگویَد:
هدفم، آشنایی مردم با ریشه ى هنر اصیل ایرانى (خوشنویسى و موسیقى) است. خوشنویسى یک فرهنگ است. این فرهنگ باید همهگیر شود.
ما نمیتوانیم به موفقیتهاى بیشتر در زمینه ى هنر دست پیدا کنیم، مگر از خلاقیتها و ابتکاراتى که ریشه در فطرتِ زیبایی شناسانهى هر انسان دارد، پلى بزنیم به قالب هاى قانونمند تکنیک. البته مهم تر از اون حفظ اسلوب و درون مایهى هنریست که سالیان زیادى زمان برده تا امروز به اوج تجلى خود برسد.
از اواخر دوران تیمورى، سلطان على مشهدى، میر علئ هروى، میر على تبریزى، میرعماد حسنى سیفى قزوینى، میرزا غلامرضا اصفهانى، میر حسین ، میرزا کاظم تهرانى تا خوشنویسان معاصر، همه تلاش کرده اند تا خوشنویسى از نگاه جهانى دور نباشد. خطى که در اوج زیبایی بصرى قرار دارد و همیشه در قلهى خوشنویسى جهان قرار دارد.
کرکزى در این باره میگوید؛
همراهِ بسیار پرتلاش و خلاقِ من ، جناب آقاى محمد صادقِ قمى از نخبگان تحصیل کرده در زمینه کارگردانی سینماست. که موسیقى – خوشنویسى وحُسنِ ترکیب را، میشناسد و با خلاقیت های ویژهای که در این زمینه دارد، بسیار هوشمندانه آن را به ظهورِ بصرى کشانده است.
خوشنویسى هنرى بسیار سخت و هندسى ست. نوانِگار در دلِ این سختى، معرفى جذابى از خوشنویسى ایرانی دارد.
نوانگار به شماره ۹۷۸۲۶۲۳۳۵ در روزنامه ى رسمى کشور به نام کسرى کرکزى ثبت شد.
میخواهیم اندکی در بارهى خوشنویسى، نقاشیخط و انواع خطوط براى مخاطبان نشریهى شهروند بى سى صحبت کنید.
به طور کلى خوشنویسى چند شاخه دارد؟ و چه مراحلى باید طى شود تا یک فرد خوشنویس موفقى شود؟
سوال بسیار خوبى بود.
به طور کلى ما ۴ نوع خط داریم که در هنرهاى ایرانى به عنوان خطوط کامل از آن یاد میکنیم:
خط نستعلیق ، خط شکسته نستعلیق، خط ثلث، خط نسخ.
این خطوط به لحاظ نوع نگارش از مفرات تا سطر نویسى و فضاهاى آزاد و در قانون هاى مرتبط با زیبایی شناسی بصرى ، با یکدیگر متفاوت هستند.
گرایشى نوین که در عرصه ى خوشنویسى و نقاشیخط پدیدار شده که از آن به عنوان “نقاشیخط” نام میبریم، درگیر کردن خوشنویسی اصیل ایرانى در قالب رنگ، بافت ، گرافیک، نقاشى و فضاهایی است که مبانى آن به زبان جهانى نزدیک تر است .
این مهم هم پدید نمى آید مگر با تمرین هاى بسیار هوشمندانه و دقیق در عرصه ى خوشنویسى.
از نظر من باید در زمینه ى خوشنویسى به مقام قابل توجهى رسید تا بتوانیم در نقاشیخط ، صاحب ابتکارات خوب و قابل توجهى شویم.
خوشنویسی ایرانی بخشی از خوشنویسی اسلامی است که در ایران و سرزمینهای وابسته یا تحت نفوذ او همچون کشورهای آسیای میانه، افغانستان و شبه قاره هند به تدریج حول محور فرهنگ ایرانی شکل گرفت.
در حالی که عمدهٔ تبدیل نگارش معمولی کلمات به خوشنویسی هنرمندانه در جهان اسلام، بهعهده ایرانیان بودهاست، رفته رفته ایرانیان سبک و شیوههایی مختص به خود را در خوشنویسی ابداع کردند. هرچند این شیوهها و قلمهای ابداعی در سایر کشورهای اسلامی هم طرفدارانی دارد اما بیشتر مربوط به ایران و کشورهای تحت نفوذ آن همچون کشورهای آسیای میانه، افغانستان، پاکستان و هند میباشد.
از این جهت به دو خط کاملا اصیل ایرانى میپردازم که شناخت از تاریخچه ى این خطوط براى شما کامل تر شود.
خط نستعلیق:
خط تعلیق را میتوان نخستین خط ایرانی دانست. خط تعلیق که ترسل نیز نامیده میشد از اوایل سده هفتم پا به عرصه گذاشت و حدود یکصد سال دوام داشت؛
پس از خط تعلیق که نخستین خط شکل گرفته ایرانی بود نستعلیق شکل گرفت که افتخار هنر ایرانی است. در میان خطوط ایرانی و عربی، خط نستعلیق بهگواه آثار آفریده شده بهعنوان زیباترین خط و برتر از خطوط اسلامی شناخته شده و آن را «عروس خطوط اسلامی» نامیدهاند.
از ترکیب و ادغام دو خط نسخ و تعلیق بهتدریج خط جدیدی پدید آمد که نسختعلیق نام گرفت و در اثر کثرت استعمال این نام به نستعلیق تغییر پیدا کرد. در سده هشتم هجری قمری میرعلی تبریزی (درگذشت: ۸۵۰ هجری قمری) این خط را قانونمند کرد و در حد رقابت با خطوط ششگانه قدیمی مطرح نمود. این خط بسیار مورد اقبال واقع شد و موجب تحول عظیمی در هنر خوشنویسی گردید. نستعلیق حدود یک دانگ سطح و مابقی آن دور است.(یک ششم حرکتهای مستقیم و پنج ششم حرکتهای مدور دارد) پس از میرعلی تبریزی پسرش میرعبدالله و بعد از او میرزا جعفر تبریزی و اظهر تبریزی در تکامل خط نستعلیق کوششها کردند تا نوبت به سلطانعلی مشهدی رسید که خدمات شایانی به این هنر اصیل نمود
اساتید زیادی پس از سلطانعلی مشهدی در رشد نستعلیق مؤثر بودند. همانند میرعلی هروی و پس از حدود یک سده، خوشنویس نامی و بزرگ، میرعماد حسنی (۱۰۲۴ هجری قمری). او که معاصر شاه عباس صفوی بود با نبوغ خود تغییرات و سبکی در خط نستعلیق بوجود آورد که هنوز پس از گذشت قریب ۴۰۰ سال مورد استفاده و الهام بخش خوشنویسان است. او پایه خط را به جائی رساند که برخی معتقدند از زمان پیدایش خط نستعلیق تاکنون هنرمندان خوشنویس را یارای برابری با او نبودهاست. همزمان با میرعماد هنرمند بزرگ دیگری بهنام علیرضا عباسی میزیست که رقیبی برای او بهشمار میرفت. علیرضا عباسی علاوه بر خط نستعلیق خفی و جلی، در خط ثلث نیز استاد بود بهطوریکه قالب کتیبههای مساجد و بناهای تاریخی اصفهان به خط ثلث یا به سرپرستی او انجام شدهاست.
خط نستعلیق علاوه بر خوشنویسانی که در حیطه ایران کنونی میزیستند، در خراسان بزرگ و کشورهای آسیای میانه، افغانستان و بهویژه خوشنویسان دربار گورکانیان هند (که تعلق خاطر ویژهای به فرهنگ ایرانی داشتند) رشد و پیشرفت قابل توجهی کرد. بطور کلی سدههای نهم تا یازدهم هجری را میتوان سدههای درخشان در هنر خوشنویسی دانست.
اما خط شکسته:
در اواسط سده یازدهم هجری سومین خط خالص ایرانی، یعنی شکستهنستعلیق شکل گرفت. مرتضیقلی خان شاملو حاکم هرات از جمله کسانی بود که در پدید آمدن و استواری این خط جدید مؤثر بود. علت پیدایش آن را میتوان نیاز بهتندنویسی و راحتنویسی در امور منشیگری و البته بیش از آن، ذوق و خلاقیت هنری ایرانی دانست. همانطوریکه پس از پیدایش خط تعلیق، ایرانیان بهخاطر سرعت در کتابت، شکسته تعلیق آن را نیز بوجود آوردند.از آنجایی که نوشتن خط زیبای نستعلیق مستلزم صرف وقت و دقت زیاد است، خط شکستهنستعلیق از ترکیب خط محجور تعلیق با خط ظریف نستعلیق شکل گرفت تا سرعت و زیبایی را همزمان داشته باشد.
خط شکسته نستعلیق بهدست محمدشفیع هروی حسینی هراتی کاملتر شد و عبدالمجید طالقانی قواعد جدیدی برای آن وضع نمود و آن را به اوج رساند. درویش عبدالمجید شکسته نستعلیق را به جایی رساند که میرعماد در نستعلیق انجام داده بود. پس از او میتوان از سید علیاکبر گلستانه و میرزا غلامرضا اصفهانی به عنوان شکستهنویسان بزرگ نام برد که در ترویج خط شکسته نقش مهمی ایفا نمودند.
نوانگارهای بی نظیر کسری کرکزی را میتوانید در اینستاگرام شخصی و کانال تلگرامی وی مشاهده کنید:
کانال تلگرام:
Karkazikasra@
صفحهٔ اینستاگرام:
kasra.karkazi
برای دیدن نقاشیخط کسری کرکزی اینجا کلیک کنید.