ترانهای از سعید کرمی تخلص: آخرین برگ
#سعید کرمی تنم داغه دارم تبخیر میشم ببین با هرم عشقت پیر میشم میان تار تار موج موهات اسیر و...
بیشتر بخوانیدصفحه را انتخاب کنید
شهرگان | ۱۶ مرداد ۱۴۰۰
#سعید کرمی تنم داغه دارم تبخیر میشم ببین با هرم عشقت پیر میشم میان تار تار موج موهات اسیر و...
بیشتر بخوانیدشهرگان | ۱۶ مرداد ۱۴۰۰
#رویا سامانی ۱ بانو جان… عطر موهایت پیچید این معجزه پاییزاست تا گره بخورد به پیراهنم و باد...
بیشتر بخوانیدشهرگان | ۱۶ مرداد ۱۴۰۰
انگار کن که غروب جمعه بود، زمانی متروکه در منتهی الیه تاریخ تصویری فرسوده از ابدیت خشکیده تندیسِ...
بیشتر بخوانیدشهرگان | ۱۶ مرداد ۱۴۰۰
تجسم کن خیابان در عبور بولدوزرها را تجسم کن فرو میریزد از هر خانه، آبادی صدای زخمی دیوارها در زیر...
بیشتر بخوانیدشهرگان | ۱۶ مرداد ۱۴۰۰
۱ صدا در احتضارم دو قدم مانده به تن نشسته روبروی کفن روحی سرگردان قصد از آمدن و رفتن شد یک سبد سیب...
بیشتر بخوانید