چهار نامه؛ شعرهای حسین فرخی
نامه ها یکگاهی هم کجا می روی که زبانم دراز باشدکه هر اتفاقی بیفتد نوشتن به...
بیشتر بخوانیدصفحه را انتخاب کنید
حسین فرخی | ۱۹ مرداد ۱۴۰۳
نامه ها یکگاهی هم کجا می روی که زبانم دراز باشدکه هر اتفاقی بیفتد نوشتن به...
بیشتر بخوانیدحسین فرخی | ۳۱ خرداد ۱۴۰۳
خودم را درتن تو آورده بودم خراب و مست
بیشتر بخوانیدحسین فرخی | ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
شنیدنی ست صدا صدا صدا و تن و تن وتن
که پر شده که پر می شود ازتو
حسین فرخی | ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
از آزادی هم به این طرف کلمات یک حس عجیبی دارند
بیشتر بخوانید