یک کودک «فقیر» از هر پنج کودک مقیم بریتیش کلمبیا
شهرگان: فرست کال بیسی، مجموعهای از گروههای غیر دولتی مدافع حقوق کودکان و نوجوانان در سطح استان است که در دو دهه گذشته، موضوع فقر و کودکان در بریتیش کلمبیا را زیر نظر خود گرفته است.
این گروه، هر سال، گزارشی سالیانه در موضوع فقر و کودکان منتشر میکند و گزارش منتشر شده در این هفته در شهرگان و شهروند بیسی، بر اساس آخرین گزارش این گروه، منتشر شده در ۲۰۱۵ میلادی نوشته شده است.
برای انتشار این گزارش، اطلاعات عرضه شده در این گزارش ۶۰ صفحهای، خلاصه و بازنویسی شدهاند.
نگاهی کلی به فقر کودکان در بیسی
از هر ۵ کودک در استان بریتیش کلمبیا، ۱ کودک در فقر بزرگ میشود: ۱۷۰ هزار کودک فقیر همینالان در سطح استان زندگی میکنند.
آمار فقر کودکان در استان، بالاتر از میانگین این آمار در سطح کشور است، این آمار بین سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۳ کاهشی چشمگیر نیافته است.
بریتیش کلمبیا در مقایسه با دیگر استانها، کمترین عمل در کاهش فقر را انجام میدهد: در سال ۲۰۱۳، والدین خانوادههای فقیر با یک بچه با درآمد میانگین ۱۷ هزار و ۶۸۰ دلار در سال زندگی کردهاند، این رقم ۴۰ درصد کمتر از خط فقر در استان است. در همین زمان، یک خانواده ۴ نفره با درآمد میانگین ۲۲ هزار و ۴۱ دلار گذران زندگی داشته است.
از هر ۲ خانواده تک والدینی (فقط مادر یا فقط پدر) در سطح استان، ۱ خانواده فقیر است.
در سال ۲۰۱۴، ۳۰ هزار کودک در سطح استان به کمکهای بانک غذا (Food Ban) وابسته بودهاند، این رقم نسبت به سال ۲۰۰۸، ۲۳ درصد رشد داشته است.
والدین بیشتر کودکان فقیر تمام وقت کار میکنند: از والدین هر ۳ کودک فقیر، ۱ نفر تمام وقت کار میکند. اگر یک نفر تمام وقت با حداقل حقوق کار کند، در سال میانگین ۱۹ هزار و ۱۹ دلار درآمد خواهد داشت.
نابرابری بین خانوادههای ثروتمند و فقیر افزایش یافته است: بین سالهای ۱۹۸۹ تا ۲۰۱۱، خانوادههای ثروتمند درآمد خود را میانگین ۵۴ هزار و ۶۸۷ دلار افزایش دادهاند، یعنی میانگین درآمد سالیانه ۱۷۲ هزار و ۴۷۷ دلار را به ۲۲۷ هزار و ۱۶۴ دلار رساندهاند. در این فاصله همین سالها، میانگین درآمد خانوادههای فقیر، ۷۳۳ دلار کاهش داشته است، یعنی میانگین درآمد سالیانه ۱۸ هزار و ۸۴۳ دلار در سال ۱۹۸۹ به ۱۸ هزار و ۷۰ دلار در سال ۲۰۱۱ رسیده است.
دولت به کودکان فقیر کمک میکند: در سال ۲۰۱۳، ۶۳ هزار و ۸۹۰ کودک از شرایط زندگی در فقر به کمک دولت خارج شدند، با این حال هنوز دولت کمک بیشتری به کودکان میتواند داشته باشد: بودجههای مدارس را کاهش ندهند، بودجههای درمانی را کاهش ندهند، حداقل حقوق را افزایش بدهند و درآمد یک کار تمام وقت را به درآمدی تبدیل کنند که هزینههای زندگی یک خانواده را بتواند تأمین کند: آدمی که تمام وقت کار میکند، نباید فقیر باشد.
خط فقر در استان و در کانادا
آمار دولت کانادا میگوید که خط فقر در سطح استان بریتیش کلمبیا، برای یک خانواده چهار نفره (والدین و دو فرزند) برابر آمارهای سال ۲۰۱۳ برای خانوادههای روستایی، ۳۷ هزار و ۲۲۰ دلار و برای افراد مقیم ونکوور ۳۸ هزار و ۷۱۷ دلار است.
در همین زمینه در شهرگان بخوانید: تا پائیز ۲۰۱۷ حداقل حقوق در استان بریتیش کلمبیا به ساعتی ۱۱ دلار و ۲۵ سنت خواهد رسید
هماکنون استان بریتیش کلمبیا کمترین حداقل حقوق کارگری در سطح کانادا را دارد، در حالی که ونکوور گرانترین شهر امریکای شمالی محسوب میشود. در همین حال، درآمد کافی برای زندگی خانوادهای چهار نفره (والدین و دو فرزند) در شهر ونکوور توسط گروههای غیر دولتی ساعتی ۲۰ دلار و ۶۴ سنت برای امسال معرفی شده است. این درآمدی است که کار تمام وقت والدین بر اساس آن میتواند یک زندگی فراتر از خط فقر را به بچههایشان هدیه بدهد.
صفحه پارلمان کانادا در موضوع فقر را در این لینک ببینید.
فقر و کودکان در گذر زمان
آمار منتشر شده در ۲۰۱۳ میلادی توسط استس کانادا (سازمان آمار کانادا) میگوید که ۲۲.۵ درصد کودکان در آمارهای درآمدی قبل از پرداخت مالیات و ۱۹ درصد در درآمدهای بعد از پرداخت مالیات، فقیر محسوب میشوند.
این آمار، جزو بالاترین آمار فقر کودکان در سطح کانادا است: در حالی که آمار کلی میگوید از ۵ کودک بریتیش کلمبیایی، یک کودک در فقر بزرگ میشود، ولی در بعضی منطقههای روستایی و شهرهای کوچک این آمار به نزدیکی ۷۰ درصد کودکان میرسد.
این در حالی است که خانه عوام در ۱۹۸۹ مقررات محو فقر در کانادا را وضع کرد و از آن زمان، درصد کودکان فقر در استان از ۱۵.۵ درصد به ۲۰.۴ درصد افزایش یافته است. این مقررات معین کرده بود که فقر بایستی تا سال ۲۰۰۰ در کشور محو بشود.
با تمامی اینها، بین سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۳، درصد کودکان فقیر در استان، فراتر از درصد کودکان فقیر در سطح کشور باقی مانده است.
هرچند طی همین سالها، تعداد کوکان فقیر در استان از ۲۲۱ هزار و ۲۲۰ نفر در سال ۲۰۰۰ به ۱۶۷ هزار و ۸۱۰ نفر کاهش در ۲۰۱۳ میلادی یافته است.
هرچند بیشتر این تغییر آمار بین سالهای ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۷ میلادی رخ داده است، از آن زمان تعداد کودکان فقیر تا سال ۲۰۰۹ افزایش یافته است و سپس دوباره کمتر شده است.
بعد از تمامی اینها، آمار کودکان فقیر زیر شش سال در استان، در سال ۲۰۱۳ برابر ۲۰.۷ درصد بوده است: کمتر از ۲۲.۵ در ۱۹۸۹ و ۲۷.۸ در ۲۰۰۰ میلادی، ولی همین آمار یعنی از هر ۵ کودک، یکی همچنان در فقر زندگی میکند.
موضوع غذای با کیفیت و خانهای پایدار
فقر همراه خودش دو آسیب اولیه میآورد: امنیت غذایی خانواده را از آنها میگیرد و نگهداری سقفی بالای سر آدمی را تبدیل به یک مشکل عمده میکند.
هماکنون برنامههای مختلفی از جمله فود بنک یا مغازههای فروش ارزانتر مواد خوراکی در سطح استان فعال هستند، ولی این معنای کیفیت سالم غذا نیست.
آسیبپذیرتر از کودکان فقیر در خانوادهای که دو والدین دارد، بچههای خانوادههای تک والدینی هستند: بین سالهای ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ میلادی، ۲۴ درصد بچههای خانوادههای تک والدینی وضعیتی آسیبپذیر در موضوع غذا داشتهاند. برای بچههای خانوادههای تک والدینی، ۶ برابر دیگر بچههای فقیر این احتمال وجود دارد که در دریافت غذای کافی دچار مشکل بشوند.
غذای ناکافی، بر وضعیت رشد و سلامت فیزیکی کودکان تأثیر میگذارد. در عین حال، قدرت تمرکز و یادگیری کودکان را کاهش میدهد و برابری آموزشی بین کودکان فقیر و دیگر کودکان در مدارس را از بین میبرد.
در ۲۰۱۴ میلادی، فود بنکهای بریتیش کلمبیا به ۹۷ هزار و ۳۶۹ نفر در سطح استان غذا ارائه دادهاند، این رقم نسبت به سال ۲۰۰۸، ۲۵ درصد افزایش یافته است. ۳۱ درصد این افراد، یعنی ۲۹ هزار و ۹۹۰ نفر از آنها، کودک زیر ۱۷ سال بودهاند.
از میان خانوادههایی که کمک دریافت کردهاند، ۱۱.۵ درصد، حداقل یک نفر در خانواده دارند که تمام وقت کار میکند.
خانه مشکل دیگری است که کودکان فقیر شاهد آن هستند: وضعیت خانهها، در دسترسیپذیری بودن آنها و پایداری اقامت در خانهها سه عاملی هستند که بر زندگی این کودکان سنگینی میکنند.
باری دیگر، کودکان خانوادههای تک والدینی، تحت فشار بیشتری برای پایداری اقامت در خانه هستند.
موضوع والدین شاغل
در ۲۰۱۱ میلادی، ۳۱.۸ درصد کودکان فقیر استان، یعنی برابر ۴۴ هزار و ۵۰۰ کودک، در خانوادهای زندگی کردهاند که حداقل یک عضو بالغ خانواده در تمام طول سال به شکل تمام وقت کار کرده بود.
مشکل فقر در این خانوادهها در این است که عضو شاغل، حداقل حقوق ساعتی را دریافت میکند. اینکه این کودکان در کدام بخش استان زندگی میکنند، چند نفر در یک خانواده زندگی میکند و عضو شاغل ساعتی چقدر درمیآورد، همه در این موضوع تأثیر میگذارند که آیا این خانواده میتوان از فقر خارج بشود یا که نه.
در چنین خانوادههایی، عضو شاغل بعضا مجبور میشود تا تمام وقت کار کند و در عین حال، تا میتواند ساعتهای اضافهکاری بگیرد. یا حتی، شغلهای پاره وقت دیگری را قبول کند تا خرجهای خانواده تأمین شوند.
در سال ۲۰۱۵ میلادی و در آخرین مرتبهای که دولت استانی حداقل حقوق ساعتی را ۲۰ سنت افزایش داد، این رقم به ساعتی ۱۰ دلار و ۴۵ سنت رسید. این رقم تفاوتی تأثیرگذار در زندگی نیم میلیون نفری ندارد که درآمدشان بسته به این مقررات استانی است.
با روندی که دولت استانی در پیش گرفته است، حقوق ساعتی در استان در سال ۲۰۳۴ به ساعتی ۱۵ دلار خواهد رسید. هماکنون بریتیش کلمبیا کمترین حقوق ساعتی در سطح کشور را دارد.
این در حالی است که تمامی کارگرها رقم حداقل حقوق ساعتی را دریافت نمیکنند. به عنوان مثال، حداقل حقوق ساعتی در لیکور استورها، ساعتی ۹ دلار و ۲۰ سنت باقی مانده است.
اگر خانوادهای تک والدینی با یک بچه را فرض کنیم که عضو بالغ خانواده تمام وقت، تمام طول سال کار کند و ساعتی ۱۰ دلار و ۴۵ سنت دریافت کند، این خانواده در طول سال ۱۹ هزار و ۱۹ دلار درآمد خواهد داشت: این رقم برای این خانواده، ۸ هزار و ۴۰۰ دلار زیر خط فقر است.
اگر خانوادهای با دو عضو بالغ و دو بچه را فرض کنیم که دو عضو بالغ تمام طول سال و تمام وقت کار کنند، درآمد سالیانه این دو ۳۸ هزار و ۳۸ دلار خواده بود که ۱ هزار و ۱۵۸ دلار زیر خط فقر برای خانوادهای ۴ نفر است.
رشد نابرابری بین خانوادهها
در ۲۰ سال گذشته،نابرابری درآمد بین خانوادههای فقیر و ثروتمند در کانادا افزایش یافته است. خانوادههای ثروتمندتر درآمد بیشتری کسب کردهاند و خانوادههای فقیرتر، درآمدشان در این بازه زمانی، کمتر از قبل شده است.
در ۲۰۱۱ میلادی در استان بریتیش کلمبیا، ۱۰ درصد ثروتمندتر جامعه، ۲۴.۲ درصد کل درآمد در استان را کسب کردهاند. ۲۵.۴ درصد درآمد استانی به جیب ۵۰ درصد فقیرتر جامعه رفته است و ۵۰ درصد دیگر درآمد جامعه به جیب خانوادههای طبقه متوسط. یعنی ۱۰ درصد ثروتمندتر استان همانقدر درآمد داشتهاند که ۵۰ درصد فقیرتر استان درآمد داشتهاند.
با این تفاوت که فقیرترین خانواده استان در سال ۲۰۱۱، میانگین درآمد سالیانه ۱۸ هزار و ۷۰ دلار داشته است که ۷۷۳ دلار کمتر از ۱۹۸۹ میلادی است. در همین زمان ثروتمندترین خانواده استان درآمد میانگین ۱۷۲ هزار و ۴۷۷ دلار کسب کرده است که ۵۴ هزار و ۶۸۷ دلار بیشتر از درآمد میانگین همین خانواده در ۱۹۸۹ میلادی است.
در ۲۰۱۱ میلادی، بریتیش کلمبیا نابرابرترین توزیع درآمد در سطح استانها و قلمروهای کشور را داشته است. یعنی ثروتمندترین خانواده استان، ۱۳ برابر فقیرترین خانواده درآمد داشته است.
اصلیترین دلیل عدم توازن در توزیع درآمد در استان، در این است که ۱ درصد ثروتمندتر استان، بین سالهای ۱۹۸۲ تا ۲۰۱۲ میلادی شاهد افزایش ۷۸.۳ درصدی حقوقهایشان بودهاند. ولی ۵۰ درصد فقیرتر استان، فقط شاهد ۴ درصد افزایش حقوق طی همین سالها بودهاند. فقیرترین ۱ درصد قعر جامعه، فقط ۳ دهم درصد افزایش حقوق را شاهد بودهاند.
این در حالی است که در طی ۱۰ سال گذشته، خانوادههای ثروتمندتر کمتر از خانوادههای فقیرتر مالیات استانی پرداخت کردهاند: ثروتمندترین خانوادههای بریتیش کلمبیا، ۱۱ درصد مالیات استانی از درآمد خود پرداخت میکنند، ولی فقیرترین خانوادههای استان، بین ۱۴ تا ۱۵ درصد از درآمدشان به پرداخت مالیات استانی اختصاص پیدا میکند.
گزیدههایی از توصیههای فِرست کال به دولت استانی
فرست کال معتقد است که دولت استانی بایستی «برنامه جامع استانی برای کاهش فقر» را به شکل قانونی با برنامهریزی و اهدافی معین تصویب کند. همچنین یک وزیر دولت استانی را با قدرت اجرایی و برنامه کاری مشخص مأمور اجرای این برنامه جامع کنند و هدف اولیه این باشد که تا سال ۲۰۲۰ میلادی، فقر در میان کودکان استان را ۷ درصد کاهش بدهند.
متن کامل ۲۱ توصیه فرست کال را در این لینک میتوان مطالعه کرد.
این برنامه جامع به گفته فرست کال، میبایست کودکان خانوادههایی را تحت حمایت خود قرار بدهد که بیشتر از بقیه کودکان در معرض فقر هستند: کودکان خانوادههای تازه مهاجر و پناهنده، خانوادههای بومی، بچههای تک والدین مقروض، کودکان خانواده رنگینپوست و کودکان والدین معلول.
در کنار این توصیههای کلی، فرست کار به دولت استانی توصیه میکند تا:
حداقل حقوق را برای تمامی کارگران در سطح استان به ۱۵ دلار در ساعت افزایش بدهد؛
دولت استانی تضمین بدهد تمامی کارمندان حقوقی کافی برای زندگی خانواده خود دریافت میکنند؛
بودجه کمکهای درآمدی و کمک به افراد معلول افزایش یابد؛
محدودیتهای زندگی برای افرادی که کمکهای درآمدی یا کمک به افراد معلول را دریافت میکنند کاهش دهد؛
مالیات مربوط به کودکان (the BC Early Childhood Tax Benefits) را ارتقاء بخشد و به کودکان زیر ۱۸ سال در سال حداکثر ۱ هزار و ۳۲۰ دلار کمک مالی بدهد؛
کمک به کودکان کانادایی (the Canada child benefit) را بهبود بخشد و به کودکان زیر ۶ سال حداکثر ۶ هزار و ۸۰۰ دلار و به کودکان بین ۶ تا ۱۷ سال حداکثر ۵ هزار و ۸۰۰ دلار کمک مالی بدهد؛
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
سیدمصطفی رضیئی، مترجم و روزنامهنگار مقیم شهر برنابی است. او نزدیک به سه سال است در کانادا زندگی میکند و تاکنون ۱۴ کتاب به ترجمه او در ایران و انگلستان منتشر شدهاند، همچنین چندین کتاب الکترونیکی به قلم او و یا ترجمهاش در سایتهای مختلف عرضه شدهاند، از جمله چهار دفتر شعر از چارلز بوکاووسکی که در وبسایت شهرگان منتشر شدهاند. او فارغالتحصیل روزنامهنگاری از کالج لنگرا در شهر ونکوور است، رضیئی عاشق نوشتن، عکاسی و ساخت ویدئو است، برای آشنایی بیشتر با او به صفحه فیسبوکاش مراجعه کنید.