کیمبرلی ماتلی وکیل تازهای برای سعید در گفتگو با مریم ملکپور
سعید ملکپور در حالی نهمین جشن تولدش را در زندان، بدون حتی یک روز مرخصی و یا دسترسی به قضاوتی عادلانه گذراند که یک وکیل بینالمللی نامآشنا تلاش برای عفو او را آغاز کرده است.
مریم ملکپور، خواهر سعید که مقیم مترو ونکوور است، به شهرگان گفت «خبر تازه اینکه خانم کیمبرلی ماتلی قبول کردهاند تا داوطلبانه (Pro-Bono) و بدون دریافت هزینهای، پرونده سعید را کار کنند.»
در همین زمینه در شهرگان بخوانید: تولد سعید ملکپور در آستانه نهمین سال زندان؛ رنجنامه سعید ملکپور و عدم دسترسی او به قضاوتی عادلانه؛ هشت سال و نیم زندان بدون مرخصی در گفتگو با مریم ملکپور
امید این است که رهبر ایران سعید ملکپور را عفو کند، یا اینکه دیگر مقامات قضایی، امکان آزادی مشروط او را فراهم کنند و اگر هیچکدام از این دو ممکن نشد، حداقل اجازه مرخصی به سعید بعد از ۹ سال کامل اقامت ۲۴ ساعته در زندان داده بشود و او بتواند از حقوق خودش به عنوان یک زندانی استفاده کند.
فعال حامی افغانستانیهای محروم
ماتلی که اصالتی کرهای و آفریقاییامریکایی دارد، اولین وکیل بینالمللی غیر افغانستانی است که از ۲۰۰۸ تاکنون در این کشور کار میکند. او علاوه بر افغانستان، اجازه رسمی کار در امریکا، دوبی و دادگاههای جرایم بینالمللی را هم دارد.
او را موثرترین وکیل امروز در افغانستان میشناسند و او به حمایت از افراد محروم در افغانستان، بخصوص زنان و کودکان، شهرت دارد.
صحبتهای او در تد تاکز را در اینجا تماشا کنید:
«خانم ماتلی پروندههای زیادی را در افغانستان انجام دادهاند و به مسایل و مشکلات آن سمت دنیا هم آشنایی دارند. به این دلیل ایشان پذیرفتند که پرونده سعید را قبول کنند. اولین کار ایشان هم نوشتن نامهای برای آقای خامنهای برای دریافت عفو سعید بود که قرار شد برای دیگر مقامات هم فرستاده بشود و امیدوارم به نتیجه برسد.»
این نامه را ماتلی و مادر سعید ملکپور امضا کردهاند و مادر سعید آن را برای مقامات ایرانی ارسال کرده است.
پیشتر محمد علیزاده طباطبایی با همرای آقای قاجار بر پرونده سعید ملکپور کار میکردند، ولی مریم میگوید پس از آنکه حکم اعدام به حبس ابد کاهش یافت، کار این دو وکیل دیگر تمام شد.
«مگر آنکه درخواست اعاده دادرسی داده بشود که فعلا ما امیدوارم مقامات ایران لطف کنند با درخواست عفو سعید یا آزادی مشروط او موافقت کنند. این تنها امیدی است که ما داریم.»
مریم میگوید ماتلی «تمام تلاششان را خواهند کرد و حتی حاضر هستند به ایران سفر کنند و حضوری با مقامات در این مورد مذاکره کنند. بالاخره اگر امیدواری نباشد، کسی نمیتواند جلو برود و کاری بکند. همه ما امیدوار این هستیم که اتفاقهای خوبی بیافتد.»
بیست دقیقه ملاقات ماهیانه
«ولی خب سعید الان ۹ سال است که یک روز هم مرخصی نداشته و هنوز توی زندان است.»
مریم ملکپور به شهرگان گفت پس از آنکه سعید دو سال پیش به بند عمومی منتقل شده است، به او اجازه دادهاند تا ماهیانه بیست دقیقه مادرش را ببیند.
در همین زمینه در شهرگان بخوانید: دیدار با سعید ملکپور در بند هشت زندان اوین؛ به ایران نروید، مصونیتی ندارید؛ هر ایرانیتبار دیگری میتوانست جای سعید ملکپور باشد
«قبل آن دو سال، خیلی شرایط بدی بود. سعید به طور ناپیوسته پنج سال در انفرادی بود. دو سال اول که معلوم نبود کی وقت ملاقات بدهند. من ایران بودم و همهاش دفتر این و آن التماس میکردم تا سعید را یک روز بتوانیم ببینیم. آن زمان زمان هر وقت تماس میگرفتند، ما را میبردند به یک اتاق تحت نظارت دوربین تا سعید را بتوانیم ببینیم.
بعد انتقال به بند عمومی، اولش یک کم سخت گرفتند. میگفتند چون که سعید زندانی امنیتی است، اولش ملاقات حضوری نمیدادند. منتهی بعدا با نامهنگاریهای خود سعید و مادرم، توانستند اجازه ملاقات حضوری ماهی یک بار را بگیرند.»
امیدواری به نفوذ دولت کانادا
«من فکر میکنم الان دولت کانادا کمک کافی را بکند. مثل اینکه دارند حرکتهایی هم میکنند. ازشان تشکر میکنم تا الان برای هر کاری که کردهاند و امیدوارم در مذاکرات ایران و کانادا، مقدم بر همه روابط با ایران برقرار بشود. همچنین امیدوارم سعید در اولویت کارهایشان قرار بگیرد. در مورد او صحبت کنند، در مذاکرات اسمش را بیاورند و خواستار آزادیاش باشند.»
در همین زمینه در شهرگان بخوانید: کانادا و جامعه ایرانیتبار در سال ۲۰۱۶: سفارت، شهروندی و حقوق بشر؛ آنکه بازگشت، آنکه ماند و آنکه به قتل رسید؛ تایید غرامت ایران به قربانیان تروریسم در دادگاه استیناف اونتاریو
مریم ملکپور در ادامه میگوید اگر افراد با ایمیل او تماس بگیرند، او کارتپستالهایی در دست دارد که افراد میتوانند با کامل کردن اسم خودشان، آن را برای نمایندههای محلیشان در پارلمان فدرال بفرستند.
نسخه اینترنتی این کارتپستالها هم در اینجا قرار دارد و همانند یک پتیشین، در ظرف چند ثانیه میشود آن را پر کرد. هرچند به جز ارسالکننده درخواست و نماینده محلی، کسی از رد و بدل شدن آن باخبر نخواهد شد و این سیستم فقط میشمرد چند نفر این درخواست را ارسال کردهاند.
«یک سری کارت پستال هست که کافی است مردم اسمشان را بنویسند و برای نماینده محلیشان بفرستند که میتواند کمک بزرگی باشد برای اطلاعرسانی تا اسم سعید زنده بماند.»
ملکپور که ابتدا به اعدام و سپس به حبس ابد محکوم شده است، زیر شکنجه، دست به اعتراف اجباری زد. شکنجهای که همچنان آثار آن بر بدن او باقی است ولی اجازه حضور پیش پزشک قانونی را نمییابد.
در طول بازجویی و یا در گذر جلسه دادگاه، ملکپور حق دسترسی به وکیل یا ارایه نظر متخصص را نیافت، هرچند موضوع حکم او یک مبحث کاملا تخصصی رایانهای است.
او که برای دیدار با پدر بیمارش از کانادا به ایران برگشته بود، در خیابان ربوده شد و سپس وقتی او در بازجویی در معرض شکنجههای فیزیکی و سفید قرار داشت، پدرش درگذشت.
به ملکپور از زمان ربوده شدنش از خیابانی در تهران تا به امروز، اجازه خروج از زندان اوین داده نشده است.
۹ سال نامهنگاری
نامه اخیر مادر سعید به رهبر ایران البته اولین نامه دادخواهی در پرونده ملکپور نیست.
«از سالی که سعید دستگیر شده تا الان، مادرم هم به نمایندگان مجلس، هم به رییسجمهور – و رییسجمهوری که عوض شده، چه آقای احمدینژاد و هم آقای روحانی – هم به رهبری نوشتهاند. ولی تا حالا جوابی دریافت نکردند.
مادرم حضوری با کسی نتوانستند صحبت کنند. ولی ایران که بودم با خیلیها صحبت کردم. ولی چون پرونده دست سپاه است، یک ذره وارد شدن به پرونده سختتر است. چون نمیدانی مسوول اصلی پرونده کیست. ولی خب از نمایندگان مجلس روی پرونده نظر دادند، دوست داشتند کمک کنند، ولی نمیتوانستند.»
مریم امیدوار است تا سعید عفو بشود یا آزادی مشروط به او تعلق بگیرد تا بعد از پنج سال و نیم، بتواند برادرش را ببیند.
«نمیدانم سعید با حکم حبس ابد تا چند سال دیگر ممکن است در زندان باشد، ولی به دلیل حسن رفتاری که سعید در زندان داشته و به کرات گفتم، تا حالا مدرکی دال بر گناهکاری بودن سعید ارایه نشده، امیدوارم او عفو بشود.
حتی اگر اتفاقی هم افتاده بود، دیگر ۹ سال واقعا زیاد است. برای آدمی مثل سعید واقعا زیاد است. کسی که تا حالا از توی زندان هیچ گزارش بدی در موردش رد نشده است.»
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
سیدمصطفی رضیئی، مترجم و روزنامهنگار مقیم شهر برنابی است. او نزدیک به سه سال است در کانادا زندگی میکند و تاکنون ۱۴ کتاب به ترجمه او در ایران و انگلستان منتشر شدهاند، همچنین چندین کتاب الکترونیکی به قلم او و یا ترجمهاش در سایتهای مختلف عرضه شدهاند، از جمله چهار دفتر شعر از چارلز بوکاووسکی که در وبسایت شهرگان منتشر شدهاند. او فارغالتحصیل روزنامهنگاری از کالج لنگرا در شهر ونکوور است، رضیئی عاشق نوشتن، عکاسی و ساخت ویدئو است، برای آشنایی بیشتر با او به صفحه فیسبوکاش مراجعه کنید.