تصویب خط لوله کیاستون ایکسال و تبدیل زمین «به سرزمینی ناشناخته»
جمعه گذشته، صبح با خبر تایید پروژه خط لوله کیاستون ایکسال توسط وزارت امروز خارجه دولت دونالد ترامپ شروع شد: یک مسیر دیگر که نفت آلبرتا را از مید وست امریکا رد میکند و درنهایت این نفت را به پالایشگاههای جنوبی همسایه جنوبی میرساند به تایید سیاستمدارهای امریکایی رسیده است.
سال گذشته، دولت فدرال کانادا و دولت استانی بریتیش کلمبیا، مسیر خط لوله کیندر مورگان را تصویب کرد که این نفت را از آلبرتا به برنابی میآورد و پس از عبور از سواحل ونکوور، به دیگر کشورها میرساند.
در جهان اقتصاد، این خبر خوبی برای صنعت سوختهای فسیلی است: پول به جریان میافتد، کار تولید میشود و استخراج، عرضه و مصرف این سوخت ادامه پیدا خواهد کرد. ولی در مقابل شرایط امروز کره زمین چه معنایی میدهد؟
این خبر برای فعالهای محیطزیست و اقلیمشناسان، ادامه سرمایهگذاری بر استخراج و عرضه سوختهای فسیلی، یک اشتباه محض است. آنها میگویند که انسان نه تنها زمین را به آستانه نابودی کشانده است، بلکه مقدمه نابودی تمدن خود را هم فراهم کرده است.
خبرهای تلخ از اقلیم شمال و جنوب زمین
در کنار خبر خط لوله کیاستون ایکسال، چند خبر تازه هم در موضوع محیط زندگی منتشر شدند:
ناسا اعلام کرد که در مارچ ۲۰۱۷، رکورد کمترین گستردگی یخ در شمالگان در تاریخ معاصر بشر شکسته شد و همزمان اعلام شد که در قطب جنوب هم کمتر از همیشه یخ وجود دارد.
همچنین پس از آنکه سال ۲۰۱۶ توسط ناسا و نوآ، گرمترین سال در تاریخ معاصر بشر اعلام شد، سازمان جهانی هواشناسی در گزارش رسمی خود گفت که تغییرات اقلیم دارد زمین را به سوی «مکانی کاملا ناشناخته» سوق میدهد.
گزارش ۲۸ صفحهای این سازمان میگوید که در سال ۲۰۱۶، ۴ میلیون کیلومتر مربع از وسعت یخهای سطح دریاهای جهان کاسته شد؛ میانگین دمای زمین ۱.۱ درجه سانتیگراد فراتر از میانگین پیش از عصر صنعتی شدن در قرن نوزدهم میلادی بود؛ خشکیدگیها و سیلابها صدها هزار نفر را در سرتاسر جهان آواره کردند و درنهایت اینکه تعداد ذرههای دی اکسید کربن در هر یک میلیون ذره جو به فراتر از ۴۰۰ بالا کشید و میانگین جهانی آن، هماکنون نزدیک به ۴۰۶ است.
تعداد این ذرهها برای اینکه حیات به شکل کنونیاش بتواند ادامه پیدا کند، نبایستی از ۳۵۰ بالاتر برود. درحقیقت، تا پیش از دهه ۱۹۵۰ میلادی، تعداد این ذرهها برای ۴۰ هزار قرن، کمتر از ۲۸۰ باقی مانده بود.
در ماه مارچ البته، برای چند ساعت تعداد ذرههای دی اکسید کربن در جو به ۴۱۰ رسید و این امکان وجود دارد که در پایان امسال، میانگین تعداد این ذرهها در جو در سرتاسر زمین به فراتر از ۴۱۰ رسیده باشد.
تمامی اینها در حالی است که اداره ملی اقیانوسی و جوی (نوآ) میگوید روند فزاینده افزایش دمای میانگین هوا در ۲۰۱۷ هم دنبال میشود.
مثال آن را ناسا منتشر کرده است: تصویر ماهوارهای آتشسوزی در جنگلهای امریکا در هفتههای فصل زمستان. وقتی که قرار بود برف و باران بر زمین باشد، ولی به جایش آتش در محیط طبیعی گسترش مییافت.
مثال دیگرش در کشور شیلی اتفاق میافتد. این کشور که هفتهها شاهد بزرگترین آتشسوزی منابع طبیعی در تاریخ این سرزمین بود، در روزهای گذشته با یکی از بزرگترین سیلابهای تاریخ خود روبهرو شده است. و نتیجه؟
اقلیمشناسان میگویند که ال نینو سال ۲۰۱۵ که تا میانه ۲۰۱۶ اوج گرفته بود، دوباره به این سرزمین رسیده است. هنوز البته مشخص نیست که آیا ال نینو به بقیه زمین هم گسترش پیدا میکند یا به شکل موردی در بخشی از امریکای جنوبی، خودی نشان داده است.
این خبرهای یک هفته بود و میتوان فهرست خبرهای بد در موضوع اقلیم را همچنان ادامه داد، چون به گفته سازمان جهانی هواشناسی، روند گرمایش زمین و گستردگی تغییر اقلیمها، ممتد و بیوقفه دنبال میشود.
مثال دیگر آن شهرهای مترو ونکوور است که در سال ۲۰۱۶ و رودرروی گرمایش ۱.۱ درجه سانتیگرادی زمین، هفتههای برف را پس از هفتههای بارانهای شدیدتر و طولانیتر از آنچه مرسوم است تحمل کردند، پس از آنکه تابستانی گرمتر و طولانیتر از آنچه مرسوم است، پشت سر گذاشته بودند.
در این میانه ولی نفت آلبرتا چرا دارای اهمیت بسزایی میشود؟
حساب و کتابِ نفت آلبرتا
در فیلم مستند «پیش از طوفان» که لئوناردو دی کاپریو در موضوع تغییرات اقلیمی برای نشنال جئوگرافیک ساخته است، اولین مثال از فعالیت انسان بر زمین و تاثیرگذاری آن در اقلیم، حوزه نفتخیز آلبرتاست.
در این مستند گفته میشود که تاثیرگذاری این حوزه نفتخیز، از کل تاثیرگذاری کل فعالیتهای امریکا و چین بر روی هم، بیشتر میشود.
ولی حرفهای این مستند چقدر به واقعیت نزدیک است؟
حوزه نفتخیز آلبرتا،پس از ونزوئلا و عربستان سعودی، سومین ذخیره نفتی جهان است و تخمین زده میشود که ۱۶۶ میلیارد بشکه نفت در این خاک نهفته باشد.
البته برخلاف نفت مرسوم موجود در عربستان سعودی، نفت آلبرتا به شکل مایع استخراج نمیشود و برای استخراج آن، بایستی ۱۰۰ درصد گونههای گیاهی و جانوری از روی زمین کنار بروند، خاک آغشته به نفت به پالایشگاه برده شوند تا با صرف انرژی و مواد شیمیایی گوناگون، بتوان نفت را به شکل مایع از خاک جدا کرد.
برای همین هم استخراج این نفت به قیمت بازار حساس است.
مابین سالهای ۱۹۹۹ تا ۲۰۱۳ البته ۲۰۱ میلیارد دلار این حوزه نفتی سرمایهگذاری شده و در سال ۲۰۱۴، ۱۳۳ هزار و ۵۳ نفر در مشاغل مرتبط به استخراج و عرضه این نفت، در آلبرتا مشغول به کار بودهاند.
این را دادههای دولت استانی آلبرتا میگوید، ولی در مقابل موضوع اقتصاد، کسب درآمد و مشاغل آدمی، بایستی درنظر داشت که اگر افزایش فزاینده دمای میانگین زمین از ۲ درجه سانتیگراد در مقایسه با عصر صنعتی شدن رد بشود، دیگر نمیتوان این روند را متوقف کرد.
بعد از گذر از آستانه ۲ درجه سانتیگراد، دمای زمین آنقدر گرمتر میشود که تمدن انسان بهخطر میافتد.
البته برای اینکه زمین از آستانه ۲ درجه سانتیگراد رد نشود، آدمی و سیاره زمین در قرن جاری نبایستی با حجمی فراتر از ۲.۲ تریلیون تن دی اکسید کربن در جو روبهرو بشوند. این یعنی هر انسان نباید در طول زندگیاش به هیچ عنوان بیشتر از ۸۵ تن کربن مصرف بکند.
این را تحقیق دانشگاه ویکتورا میگوید و در ادامه این مساله را مطرح میکند که برابر دادههای سال ۲۰۰۸، هر کانادایی در سال میانگین ۴.۵ تن کربن مصرف میکند و این یعنی در میانگین طول عمر یک کانادایی، هر نفر ۳۶۰ تن کربن مصرف خواهد کرد.
یعنی هر کانادایی بایستی فراتر از ۷۵ درصد از مصرف کربن خود بکاهد تا مانع عبور تمدن بشر از آستانه ۲ درجه سانتیگراد بشود.
این رقم البته بدون اضافه کردن تاثیرگذاری تار سندهای آلبرتا است. همچنین بدون اضافه کردن تاثیرگذاری تولید گازهای گلخانهای توسط فرکینگ در بریتیش کلمبیا برای استخراج گاز مایع (الانجی) است.
ولی تار سندهای آلبرتا میتوانند در طول عمر ما، چقدر گازهای گلخانهای تولید کنند؟
نفت آلبرتا: خنثیکننده هر تلاشی
جواب آن در همین بررسی دانشگاه ویکتوریا آمده است:
اگر هیچگونه تولید گازهای گلخانهای نباشد، یعنی برای هیچچیز دیگری گاز گلخانهای تولید نشود، ولی به جایش ۱۰۰ درصد تار سندهای آلبرتا استخراج و مصرف بشوند، هر کانادایی ۶۴ تن دی اکسید کربن به جو خواهد فرستاد.
ولی تمامی دیگر فعالیتهای آدمی متوقف نشدهاند، بلکه ساخت پروژههایی مانند خط لوله کیاستون ایکسال یا طرح توسعه خط لوله کیندرمورگان، بر دیگر فعالیتهای انسان سنگینی میکنند.
مشابه این گفته را فعالهای محیطزیست، از جمله نائومی کلاین، روزنامهنگار تحقیقی نامآشنای کانادایی در سخنرانیهایش مکرر میگوید: وقتیها دهها میلیارد دلار صرف یک پروژه میشود، هدف چیزی نیست مگر اینکه تا میتوان از این پروژه سود برد.
بر پایه همین بیان، وقتی فراتر از ۲۰۰ میلیارد دلار در نفت آلبرتا سرمایهگذاری شده، یعنی بایستی اگر میشود، تا ۱۰۰ نفت را از دل این خاک بیرون کشید و فروخت و مصرف کرد.
در سال ۲۰۱۳، جیمز هنسن، دانشمند ناسا که بهخاطر تحقیقهایش و فشارهایش به دولت امریکا به پدر تغییرات اقلیمی شهره است، به ژورنال «امریکن ساینتیست» گفت:
«برای اینکه از آستانههای تغییرناپذیر رد نشویم، برای اینکه شاهد فروپاشی لایه یخ بخش غربی قطب جنوب نباشیم، بایستی با شدت و جدیت تمام، نیروهای اقلیمی را مهار کنیم. چنین کاری ممکن است، فقط البته اگر با سرعت تمام تولید گازهای گلخانهای کاهش پیدا کنند و این به معنای حرکتی وسیع بهسمت آیندهای با انرژیهای پاک است.»
حفظ یخهای قطب جنوب برای آدمی اهمیت بهسزایی دارد. چون اگر این یخها از دست بروند، سطح آب دریاها و اقیانوسها در روندی فزاینده افزایش پیدا میکنند. هنسن در ادامه حرفش میگوید:
«در مقابل، حرکت بهسمت تار سندها، به عنوان یکی از کثیفترین، یکی از آلایندهترین سوختهای موجود بر کره زمین، گامی دقیقا در خلاف این جهت است و نشاندهنده این است که خواه دولتها وضعیت موجود را درک نمیکنند، یا اینکه ابدا این موضوع برایشان مهم نیست.»
وقتی صحبت از دادههای آماری باشد، برای هنسن، تار سندها خنثی کننده دیگر تلاشهای بشر برای حفظ وضعیت موجود اقلیم برای ادامه حیات هستند.
جفری کارگل، از دانشگاه آریزونا هم مشابه هنسن، اخیرا به رسانه گاردین گفت: «سیاره زمین در وضعیت بحرانی است، چون انسان تغییراتی در اتمسفر داده است. به شکل عمومیاش، تغییرات اساسی وضعیت (اقلیم) کمکی به تمدن بشر نمیکند، تمدنی که البته در ثبات (اقلیم) شکوفا شده بود.»
تعریف اقتصاد در مدیریت خانه
آنطور که دیوید سوزوکی در کتاب «میراث: چشمانداز یک ریش سفید برای آیندهای پایدار» مینویسد، کسانی که اقتصاد (economy) را مقدم بر همهچیز میگذارند، فراموش میکنند که ریشه این کلمه با شناخت محیطزیست (ecology) یکی است: هر دو به کلمه oikos به معنای قلمرو یا خانه در یونانی باستان برمیگردند.
بدین شکل، سوزوکی میگوید که بر مبنای ریشههای زبانشناختی، محیطزیست، شناخت خانه است و اقتصاد مدیریت آن محسوب میشود.
سوزوکی مینویسد که نمیتوان محیط زندگی را از مدیریت آن جدا نگه داشت. بر اساس بیان او، قوانین طبعیت – بخصوص قوانین فیزیک و شیمی – که به محیط زندگی انسانها شکل میدهند، همین قوانین بر اقتصاد هم حاکم هستند.
بر پایه همین نظر، سوزوکی رشد بیمرز اقتصاد را رد میکند، چون برابر قوانین طبیعت، هیچچیزی تا ابد نمیتواند به رشد خودش ادامه بدهد و هر موضوعی، در محدودیتهای این قوانین تعریف میشود و میتواند بر پایه همین قوانین بسط پیدا کنند.
در کنار تصمیم دولتها برای ساخت خطوط تازه انتقال سوختهای فسیلی و یا چراغ سبز به پروژههای تازه این صنعت، اعتراضهای مردمی هم وجود دارد.
مثال آن پتیشینی است که از هفته گذشته در اختیار عموم مردم کانادا قرار گرفته و رهبرهای ملتهای بومی میخواهند تا مردم در کنارشان قرار بگیرند تا با خط لوله کیندرمورگان مقابله کنند.
در زمان نوشتن این گزارش خبری، این پتیشن فراتر از ۲۱ هزار امضا جمع کرده است.
رهبر ارشد ملتهای بومی، استوارد فیلیپ در موضوع این پتیشن گفته:
«هماکنون زمان آن فرا رسیده است تا در کنار مردمان بومی در حمایت از تقلای بیپایان ما در دفاع از مادرمان زمین، قرار بگیریم. این نبردی است که مردمان بومی در سرتاسر کره زمین در آن میجنگند و در کنار همپیمانان خود خواستار جهانی امن و سالم برای نسلهای آینده هستند. این موضوع آب در مقابل نفت است و موضوع زندگی در مقابل مرگ است و درنهایت، بحث بقاء در مقابل انقراض (تمدن بشری) است.»
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
In touch with the Iranian cultural diaspora.
Shahrgon is an online magazine for Canada’s Iranian cultural diaspora and Persian-speaking languages.
Shahrgon started working in Vancouver, Canada, in 1992 with the publication “Namai Iran” and then in the evolution of “Ayandeh” and “Shahrvand-E Vancouver,” it transformed into Shahrgon.
Shahrgon; The magazine of the Iranian cultural diaspora;
شهرگان مجلهی دیاسپورای ایران فرهنگی در ونکوور کانادا از سال ۱۹۹۲ با نشریهی «نمای ایران» آغاز بهکار کرده و سپس در فرگشتی از «آینده» و «شهروند ونکوور» به شهرگان فراروئید