سه شعر از رضا روزبهانی
رضا روزبهانی (تهران – ۱۳۵۶)، شاعر، پژوهشگر ادبی و ویراستار / کارشناسی زبان و ادبیات فارسی و تحصیلات ناتمام در رشتههای فلسفه و مدیریت دولتی/ از اواسط دههی ۱۳۷۰ خورشیدی کارهای متعددی در حوزهی شعر و داستانک، نقد فیلم و شعر از او در نشریات دانشجویی و سراسری منتشر شده.
از فعالیتهای علمی روزبهانی میتوان به گویندگی و کارشناسی برنامههای رادیویی و همکاری با نشریات و انتشاراتی چون همشهری، مرکز نشر اسناد انقلاب، موسسهی هلال، نشر روزگار، نشر داستان، ماهنامهی رودکی، روزنامهی دنیای اقتصاد، هفتهنامهی عصر آزادی و غیره اشاره کرد. روزبهان همچنین دبیر یک دوره نشریهی ادبی رودکی نیز بوده که ضمن آن ویژهنامهی بزرگ شعر امروز را منتشر کرد (آبان ۱۳۹۶). او از سال ۱۳۹۲ به عنوان ویراستار و پژوهشگر موسسهی دانشنامهی دانشگستر (دورهی ۱۸ جلدی دانشنامهی دانشگستر) مشغول به فعالیت است.
از دیگر فعالیتهای روزبهانی به تدریس و پژوهش در مراکز فرهنگی شهرداری تهران و پژوهشگاه نیروهای مسلح میتوان اشاره کرد.
[clear]
کتابشناسی:
مالیخولیای غزل (پژوهش ادبی- نشر قطره، ۱۳۹۴)، دیوان (ه ی) شمس (خوانش و گزینش دیوان شمس- نشر روزگار، ۱۳۹۴)، حروف سربی (مجموعه شعر مشترک- نشر داستان، ۱۳۹۵)، خلسهی چرخ لای جدول (مجموعهشعر-نشر داستان، ۱۳۹۵)، بیتی که گشاده شد در آن کو (خوانش و گزینش دیوان شمس- نشر داستان، پاییز ۱۳۹۶)، فرهنگ اعلام و اصطلاحات انگلیسی دانشگستر (ویرایش و تدوین: با همکاری کامران فانی، مجید شهرابی و محمدعلی سادات، نشر فرزان روز، ۱۳۹۶) و الف- بابا) (مجموعه شعر- نشر هشت، در دست انتشار).
[clear]
[clear]
۱
از اینجا
از این پر خوب پرنگرفته
چیده شده روی
بازهای بسته
افتاده روی
بالهایبسته
که مدام میبسته باز باز باز
بسته
هی میتکاند
جان میکنم که پر واز
انگار یکی با قیچی مدام نوکم زده
انگار قیچی، مدام با نوکش تکه تکهام دارد میکرده
از این پرپر خوشاب و رنج قرمز اناری غلطیدنم
در پریدن که نه
در اینجا
همینجا
که فرصت سبز شدن دارم انگار هنوز
از جوانههایی که زیر لشِ جاماندهام
دارم
آن بالا هنوز
پایین میکشم خودم را
تا فردایی که قسمتش کردهام با خودم
[clear]
تکهای که انبساطش را سهم من میدیده از ازل
خودش را ابدا
[clear]
[clear]
۲
[clear]
انگار شاخههای ترد و ملوس نهالی
که زیر تخت خوابم
ریشه دوانده
سر میکوبد بلکه از من
راهی باز کند به سوی نوری
که از پنجرهی پنچر اتاقم
به سمت تاریکی نشت میکند
نوری که از میانههای پیشانی
فرق باز کرده
تا شعاع تنگ بالای پنجره
تا دست چپی که ریشههاش
به قلبم میرسد
با تمرکزش در شکل گلابی
[clear]
مدام شاخهاش سر میکوبد
بلکه راهی بجوید از من
به سمت تاریکی که آن سوی پنجره افتاده
[clear]
نهال از هستهی هلویی ریشه دوانده
که دیشب
حین خوردن
لغزید و رفت
آن زیر و برای خودش ریشه کرد لای کاشیهای گلبهی خوابم
[clear]
[clear]
۳
[clear]
فنجانم معلق بود از رسیدن و
پاییز و
مرکب بود از مزهی گس آمدنت
خواب بودم که رسیدی
خواب بودم که فنجان معلقم را چرخاندی و چرخاندی
فال تلخم
قهوهی قجری زمستان بود و
رسیدن و نپاییدنت
فنجان دیگری خواستم برایت تدارک ببینم که خواب بودم.
[clear]
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
In touch with the Iranian cultural diaspora.
Shahrgon is an online magazine for Canada’s Iranian cultural diaspora and Persian-speaking languages.
Shahrgon started working in Vancouver, Canada, in 1992 with the publication “Namai Iran” and then in the evolution of “Ayandeh” and “Shahrvand-E Vancouver,” it transformed into Shahrgon.
Shahrgon; The magazine of the Iranian cultural diaspora;
شهرگان مجلهی دیاسپورای ایران فرهنگی در ونکوور کانادا از سال ۱۹۹۲ با نشریهی «نمای ایران» آغاز بهکار کرده و سپس در فرگشتی از «آینده» و «شهروند ونکوور» به شهرگان فراروئید