مه در دو سوی پل
Juris Švēde
هایکوهای جورج سوئید
برگردان: سینا سنجری
جورج سوئید روانشناس، شاعر و نویسندهی کانادایی لتونیتبار است که در تورنتو زندگی میکند. او از مهم ترین و شناختهشدهترین نامها در هایکوی انگلیسیزبان است، که به خاطر مشاهدات دقیق و هوشمندانهاش مشهور است.
جورج سوئید (به لتونیایی Juris Švēde ) با نام اصلی ژوریس پوریچ ۲۰ نوامبر ۱۹۴۰ در ریگا مرکز لتونی به دنیا آمد وی در سال ۱۹۴۷ به همراه مادر و ناپدری خود از اروپای پس از جنگ دوم جهانی به کانادا مهاجرت کرد. او در دانشگاه بریتیش کلمبیا با لیسانس روانشناسی در سال ۱۹۶۴ فارغ التحصیل شد. پس از آن در سال۱۹۶۵ مدرک کارشناسی ارشد روانشناسی را نیز دریافت کرد.
سوئید از سال ۱۹۶۸ تا ۲۰۰۶ عضو هیات علمی گروه روانشناسی دانشگاه بود و در سال ۲۰۰۶ بازنشسته شد. وی اینک عضو افتخاری انجمن روانشناسی کاناداست.
سوئید در اواخر دهه ۱۹۶۰ شروع به نوشتن شعر کرد و در مجله های ادبی آن زمان منتشر ساخت. در سال ۱۹۷۶ هنگامی که دانشگاه تورونتو از او خواست تا کتاب هایکوی مدرن ژاپن نوشته ماکوتو یوئدا را مرور کند به شعر کوتاه ژاپنی علاقمند شد.
سوئید از آن پس به نوشتن انواع شعر کوتاه ژاپنی بویژه هایکو پرداخت و در مجلاتی مانند بلوط ، تانکای آمریکایی ، زنجره و برکه قورباغه منتشر کرد.
در سال ۱۹۷۷ سوئید به همراه بتی درنیوک و اریک امن ،انجمن هایکوی کانادا را تأسیس کردند. هایکوی کانادا در سیامین سالگرد تاسیس خود در اوتاوا در ماه مه ۲۰۰۷، عضویت افتخاری مادامالعمر به سوئید اعطا کرد.
سوئید در مصاحبهای در مورد شاعرانی که بر او تأثیر گذاشتهاند از دیلن تامس ، لئونارد کوهن و ازرا پاوند نام میبرد.
کارهای سوئید در مجلات ادبی متعددی به نقد و بررسی گذاشته شدهاست. او تاکنون حدود ۵۶ کتاب و کتابچه (chapbook) منتشر ساخته که از این میان ۱۶ کتاب تنها و تنها در برگیرندهی هایکوهای اوست.
وی تا کنون حدود ۷۰ جایزه ادبی دریافت کرده است.
نمونه هایکوی جورج سوئید:
۱
بازرسی گذرنامه
منتظر من سایهام
آنسوی مرز
۲
زوزه کشان، باد
زیر نور ماه کامل
آدم برفی، بیسر
۳
قطار طولانی
چشمک میزند خورشید افق
از میان واگنهای خالی
۴
در هیاهوی تگرگ
نخ از سوزن میگذراند
سرانجام مادر
۵
درانتها، تنها.
پس کجایاند
دیگران؟
۶
تقریبا نادیدنی
در میان تخته پارهها
عشاق برهنه
۷
خورشید سر میزند
فراموش میکنم
کدام سوی دعوا بودم
۸
آغاز روز
جستزنان، آوازخوان
بازماندگان دایناسورها
۹
غروب،
بیرون از کالبدشان
سایهها
۱۰
مه غلیظ میشکند
متاسفانه همان جایی هستم
که فکر میکردم باشم
۱۱
درست
بر لبهی پرتگاه
منطقی میاندیشم
۱۲
قفسههای پر از کتاب
که هرگز نخواهم خواند
گرد از رویشان میزدایم
۱۳
بر پنجرهی بادخورده
میان درختان وحشی
چهرهی من
۱۴
چندان که سخن میراند استاد
تنها طاسی سرش
روشن بود
۱۵
تندیس میدان
دستِ افراشتهی قهرمان جنگ
پر از برف
۱۶
بند رخت پاییزی
پیژامههاشان هردو
یخ زده با هم
۱۷
ماهیگیر پیر
موجواری همیشگی
گرد چشمانش
۱۸
زمین خالی بسکتبال
رسته در منطقهی جریمه
قاصدکی تنها
۱۹
پل
در دو سو
مه
۲۰
اتاق بیپنجره
مگسی وزوزکنان
برابر عینکم
۲۱
ماه افق
به یادم میگذرد
منِ پیشینِ من
۲۲
گرمای سوزان
سایهی بلندم
بیاستفاده
۲۳
استراحتگاه فرودگاه
مسلمانی نماز میبرد
رو به در خروجی
۲۴
کار تا دیروقت
به دیدار تنهاییم میروم
در راهروی طولانی
۲۵
به سوی آینده
به همان سرعتی که ما
حلزون باغی
۲۶
دهانهی غار
از آستانهی شنیدن فراتر
جیغی
۲۷
گرد آتشِ اردو
به قد زندگیها که آرزو کردیم
سایههامان بلند
۲۸
نیمه شب
هر دانه برف که میافتد
پلکی بسته میشود
۲۹
گورستان
اینک این اوست
در سایهی او
۳۰
برف سنگین
به دنبال ردپای من
گرگ و میش غروب
۳۱
بیمار روانی
در گوشهی چشماش
آنک من
۳۲
باغی رنگ و رو رفته
ورق که میخورد
برگ دفترچه
۳۳
وزش توفان
عنکبوتی چسبیده
به آفریدهاش
۳۴
بی او…
آوای دریاچه
در باران
۳۵
پنجرهی باز کتابخانه
ورقگردان کتابی رهاشده
نسیم بهاری
۳۶
غبار از آینه میگیرم
پیرتر میشود
چهرهام
۳۷
مزار پدر
پر میگیرد از میان برگها
پروانهای پنهان
۳۸
به بال باد
پروانهای بادبان میگشاید
بر دریایی از چمن
۳۹
میان سنگهای مزار
با نامهایی از میان رفته
قایم باشکبازی کودکان
۴۰
نیمهی زمستان
یخ میپوشاند
شرمگاه تندیسی برهنه
۴۱
سنگ قبرهای آن دو
از آنِ زن نوتر و بزرگتر
که از آنِ مرد
۴۲
کلبهی اجارهای
پنجرهی رو به منظره
پر از مگسهای مرده
۴۳
مسابقه قایقهای بادبانی
به مقام نخست میرسد
تکه ابری کوچک
۴۴
از میان همهی برگها
در بیشهزار، چشمان من
بر یکی برگ افتان
۴۵
مسیح گورستان
زیر هر چشماش
قندیل کوچکی
۴۶
اتاق مادر
تنها، عکس درگذشتگان
بیگردوغبار
۴۷
بر لبهی افق
ابرهای سفیدند که میرانند
و یکی قایق بادبانی
۴۸
چادر خالی سیرک
بر سیم بلندی تاب میخورد
عنکبوتی
۴۹
مگسی در کتابخانه
سرگرم بررسی عناوینِ
مربوط به تکامل
۵۰
گوزنی مرده کنار جاده
دانهای برف آب میشود
در چشماناش باز
ونکوور – اپریل ۲۰۲۱
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
سینا سنجری؛ شاعر و منتقد ادبی در سال ۱۳۴۹ در تهران به دنیا آمد. از سنجری تا کنون شش کتاب شعر در قالب های مختلف از غزل و رباعی گرفته تا سپید و آزاد از سال ۱۳۷۸ تا امروز به چاپ رسیده است. او همچنین کتابی در توصیف و شرح شعر سهراب سپهری نوشته است. وی در سال ۲۰۱۱ به کانادا مهاجرت کرد و اینک ساکن ونکوور است. سنجری به تازگی کتاب شعر کوچکی نیز به انگلیسی در شهر ویکتوریا به نام Quantic Somnia به چاپ رسانده است.
او خود را محدود به قالب مشخصی نمی داند و با وجودی که بیشتر غزل سرا شناخته می شود و پیرامون این قالب شعری مقالاتی نوشته است ولی در قالب های دیگر هم طبع و بخت خویش را آزموده است. تازه ترین کتاب پارسی او وست وود نام دارد که با عنوان فرعی یادداشت های روزانه یک نویسنده ناشناس تلاش تازه ی او در راه بردن به شیوه دیگری از بیان و زبان شعری ست.
آثار چاپ شده:
باغ اساطیر – کتاب غزل
عقربه های برنزی- غزل و رباعی و سپید
گل های تاریکی – کتاب غزل
اکالیپتوس تنها- سپید و سایفایکو
وقت های زمان- کتاب رباعی
وست وود – شعر آزاد
گزینه ادبیات معاصر – غزل و رباعی و مثنوی
مکاشفه هشت – به تماشای شعر سهراب سپهری
Quantic Somina: A Collection of SciFaiku