Advertisement

Select Page

این همانی جمشید ناحیۀ فارس با ابالگاماش پادشاه مرهشی (مرودشت)

این همانی جمشید ناحیۀ فارس با ابالگاماش پادشاه مرهشی (مرودشت)

مطابقت شهر و دیار مَرهشی باستان و وَرِنۀ اوستا با مَرودشت

نام مرودشت در نقشه های بطلمیوسی به صورت مرّهاسیوم ذکر شده است که علی الاصول آن صورت یونانی همان نام شهر و دیار مَرهَشی (مرهشیوم) عهد باستان است که سر تعیین مکانش بحثهایی (بدون توافق در نتیجه گیری) شده است.

بنابراین منطقۀ پارس (فارس) در عهد دیرین به نام مَرهشی (پناهگاه شادی) خوانده می شده است. از این روی است که در اوستا به عنوان زادگاه  فریدون (کوروش) پارس و عیلام تحت نام واحد وَرِنه (محل نشاط و شادی) آمده است:

आवार m. AvAra (vara) shelter, हास m. hAsa mirth, laugh

            بر این پایه خود نام مَرودشت در اساس مُروا (فال نیک، خبر خوش) -دش (دِژ) بوده است. نام اووادی چایا در کتیبۀ بیستون نیز به صورت هَوَئیتی- چایا (پناهگاه شادی و خوشی) متعلق به مرودشت به نظر می رسد:

शेव  n.  seva (hava) happiness, hava-iti: happiness-method, छाय n. chAya shelter.

مسلّم به نظر می رسد اطلاق نام وَرِنه (سرزمین خوشی) به گیلان از نام اوستایی مَئِذَنه (خوشی و شادی) بر خاسته است  که معادل مَزَنه (مازندران) گرفته شده است .

مطابقت اَبال-گاماش ورهشی با جمشید ناحیۀ فارس

نام اَبال-گاماش پادشاه باستانی ورهشی (مرهشی، مرودشت یعنی دژ شادمانی، وَرِ خوشی) با جمشید “شاه درخشان همزاد جاودانه جوان”، صاحب وَرِ خوشی و جوانی، در هیئت یَمَ خشئته مطابقت دارد:

यम adj. yama twin

khshaeta: brilliant, strong, king

به نظر می رسد اصل بابلی نام اَبال-گاماش نیز به معنی همزاد تاجدار بوده است:

abālu: to bring, agû [AGA]: crown, tiara, māshu: twin


جالب است که نام پادشاه اکدی که شکست سختی به ابال-گاماش داده و هفده هزار تن افراد وی را کشته و چهار هزار تن به را به اسیری گرفته بود، ریموش است که به لغت سومری معنی مار جهنده (اژی دهاک= مار افعی) را می دهد:

Ri/Blow-Mush/Snake

مطابق اساطیر ایرانی در تاریخ مدون باستان نیز پادشاهی خاندان ابال – گاماش (جمشید مرهشی) به دست کوریگالزوی کاسی از خاندان آگوم کاک رمه (اژی دهاکِ کویرینتَ/کرند) بر افتاد تا اینکه خاندان فریدون (کوروش هخامنشی) دو باره آنرا رونق بخشیدند.


در مقالۀ “در جستجوی مرهشی باستان” از ابراهیم مرادی و خداکرم مظاهری می خوانیم:

“بر اساس داده های تاریخی، مرهشی یکی از نواحی پرتنش ایران در هزاره های دوم و سوم ق. م بوده که در بیشتر زمان حیاتش یکی از متحدان مهم ایلام باستان بوده است و نام آن همواره در کنار نام ایلام باستان در کتیبه ها و سالنامه های به دست آمده از میان رودان ذکر شده است. هدف این مقاله تعیین موقعیت جغرافیایی منطقه یا شهر مرهشی است. در مورد مکان مرهشی نظریات متفاوتی وجود دارد؛ براساس داده های مکتوب و نظر اکثر باستان شناسان بایستی در محدودۀ استان ایلام به جستجوی منطقۀ مرهشی پرداخت.

 

موقعیت مرهشی بر اساس منابع تاریخی

واژۀ «مرهشی» در منابع مختلف به صورت های گوناگونی آورده شده است: مرهشی، مارهاشی، ورهشی، مرهشه، ورهشه، ورخشه، باراخشه، واراخشه، وارخاشی، برهشوم، براهشی و باراهشوم. به عنوان مثال، مجیدزاده به صورت وَرَهشه و مَرهَشه (مجیدزاده، ۱۳۷۶: ۹۹، ۱۰۰، ۱۱۶-۱۱۸ و ۱۲۷) و نگهبان، به صورت باراخشه و واراخشه آورده است (نگهبان، ۱۳۷۲: ۵۰۸). در منابع تاریخی دقیقاً مشخص نیست که مرهشی اسم یک شهر است یا همانند جنوب میانرودان اسم یک دولت شهر، و یا این که نام یک منطقۀ جغرافیایی با تعدادی مرکز مسکونی. نام منطقۀ مرهشی در متون کهن، همواره در کنار نام ایلام باستان، چه در فهرست فتوحات پادشاهان میانرودانی و چه در سرکشیها و شورش ها علیه میانرودانی ها، ذکر شده است. غالباً چنین به نظر می رسد که مرهشی به انگیزۀ حفظ خود، با ایلام باستان روابط دوستانه ای داشته است. قدیمی ترین سند مکتوبی که در آن از منطقه مرهشی نام برده شده، کتیبه ای طولانی است در بارۀ «لوگل ان موندو» پادشاه تنها سلسلۀ شهر اِدَب، که یکی از سلسله های دوران قدیم میانرودان در حدود اواسط هزارۀ سوم ق. م است. در این کتیبه، نام این پادشاه همراه با شرحی از پیروزی ها و فعالیت های عمرانی او بیان شده است. در شرح پیروزی های این پادشاه، نبرد او با ایلام، مرهشی و گوتیوم نیز ذکر شده است (کامرون، ۱۳۷۲: ۲۲ و مجیدزاده، ۱۳۷۶: ۸۲). در زمان سارگون اکدی (حدود ۲۲۷۹ – ۲۳۳۴ ق. م) زمینۀ مطمئن تری از تاریخ ایلام باستان در دست است. دو کتیبه از زمان سارگن در این زمینه اطلاعاتی را ارائه می دهد. یکی از این کتیبه-ها حاوی جزئیات بیشتری است و با وجود خلاصه بودن آن، اشاره های مهمی در آن به چشم می خورد. تمام شواهد موجود در این کتیبه نشان می دهد که ساختار حکومت ایلام باستان بر اتحاد میان بخش های مختلف پایه ریزی شده بود. از مطالب این کتیبه دربارۀ پیروزی سارگون بر فرمانروای مرهشی چنین برمی آید که این ایالت متحد ایلام؛ خود نیز اتحادی از قسمت های گوناگون بوده است. در کتیبه نام فرمانروای مغلوب نیامده، اما نام برادر فرمانروا و نیز نام قاضی مرهشی ذکر شده است. احتمال دارد که پس از شکست، این دو تن با هم حکومت کرده باشند. نکتۀ مهم اینست که مرهشی خود نایب السلطنه ای داشته که پس از پیروزی اکدیها به شخصی به نام «سیدگو» انتقال یافته است. کتیبه دوم سارگون باید پس از مدت ها و گذشت زمانی نسبتاً طولانی از تهیۀ کتیبۀ نخست، در لشکرکشی دیگری از جانب فرمانروای اکد به «شرق سرکش»، نوشته شده باشد. این کتیبه نام چند تن از افرادی را که در کتیبۀ نخست آمده بود، دوباره ذکر می کند که در میان آنها نام نایب السلطنه «سیدگو» نیز به چشم می خورد. از این رو، شخص مذکور می بایست نقش مهمی را در سیاست مرهشی بازی کرده و به عنوان نایب السلطنۀ دست نشانده از جانب سارگون به حکومت رسیده باشد. مهم ترین نتیجه ای که از مطالعۀ دو کتیبۀ سارگون حاصل میشود، اینست که ایلام و همسایه شمال غربی آن مرهشی، مطمئناً اتحادی را با یکدیگر تشکیل داده بودند که در طول هشتصدسال تاریخ بعدی ایلام باستان، پابرجا بوده است (مجیدزاده، ۱۳۷۰: ۶- ۷). چنین بر میآید که نحوۀ حکومت در کشور ایلام و مرهشی به صورت سیستم فدرال بوده و از نیمۀ دوم هزارۀ سوم تا اواسط هزارۀ دوم ق. م، کشور ایلام بدین شکل اداره میشده است (Henrickson 1987: 211؛ مجیدزاده،۱۳۷۰: ۶-۷ و نگهبان، ۱۳۷۲: ۴۸۲). مهم ترین مناطقی که سارگون فتح نموده ایلام، مرهشی و اوان می باشد (مجیدزاده، ۱۳۷۶: ۹۹). سارگون خود را « شاه کیش، فاتح ایلام و مرهشی» لقب می دهد (هینتس، ۱۳۷۱: ۸۲). یکی از نخستین نقاطی که سارگون فتح می نماید، شهر دِر(Der) یا شهر بدره کنونی در کشور عراق، نزدیک به شهر مهران در استان ایلام کنونی است، این شهر مشرف به یکی از معابر خروجی کوههاست (کامرون، ۱۳۷۲: ۲۴ – ۲۵). این مسیر از این دوره به بعد به مهم ترین مسیر برای لشگرکشی ها تبدیل می شود و چه سپاهیان میانرودانی و چه ایلامیها برای تهاجمات خود به طرفین از این مسیر استفاده می نمایند. سابقۀ استفاده از این مسیر به دورۀ سلسله های قدیم میرسد (پاتس، ۱۳۸۵: ۱۴۱). ریموش (۲۲۷۰- ۲۲۷۸ ق. م) پسر سارگن، در آکد تازه به جای او نشسته بود که شاه «هیشپ راتب» ایلامی و شاه «آبالگاماش» مرهشی از این فرصت برای به هم پیوستن نیروهایشان به منظور برافکندن یوغ خاندان سارگن استفاده کردند. اما پیش از آنکه ریموش بتواند دربارۀ طغیان این کوه نشینان فکری کند، ناچار بود تا طغیان های درون میانرودان را فرو نشاند. وی بعد از فتح دِر، راه خود را در همان مسیر سختی که پدرش یکبار در آن جنگیده بود، به کوهستانهای پشتکوه(۱) و به سوی درۀ کرخه گشود (هینتس، ۱۳۷۱: ۸۵). ریموش برای سرکوبی دشمنانش به ایلام لشکرکشی نمود. اگرچه در شرح این لشکرکشی از ایلام نام برده شده است، پیروزی اصلی برای اکدیها در جنگ با مرهشی خلاصه می شد؛ زیرا این محل صحنۀ یکی از بزرگترین جنگهای سارگون، پدر ریموش بود. بنا بر گفتۀ کتیبه های ریموش، سپاهیان ایلام و سرزمینی به نام «زهری» علیه او متحد شدند. رهبری این اتحادیه به دست «ابالگاماش» پادشاه مرهشی بود و سیدگو فرماندار مرهشی او را همراهی می کرد. جنگ در محلی میان اوان و شوش، در ساحل رودخانه ای (احتمالاً کرخه) به نام کابینیت/ کبنیتو/ قبلیتوم در گرفت. نتیجۀ این پیروزی تنها بازپس گرفتن مرهشی از دست ایلامی ها نبود، بلکه ویرانی بعضی از شهرهای ایلامی و برقراری حاکمیت و دریافت خراج سالانه از ایالت ایلام را نیز در پی داشت (مجیدزاده، ۱۳۷۶: ۱۰۰). متحدان در مقابل ریموش شکست خوردند و از دره ها به سوی دشت شوش رانده شدند. سرنوشت شاه هیشپ راتب، معلوم نیست، لیکن کشورش توسط ریموش به سختی آسیب دید (هینتس، ۱۳۷۱: ۸۵، کامرون، ۱۳۷۲: ۲۴- ۲۷، پاتس، ۱۳۸۵: ۱۶۳- ۱۶۹، مجیدزاده، ۱۳۷۰: ۶- ۷). ظاهراً کتیبه های ریموش بیانگر اینست که وی در منطقۀ مرهشی با نیروهایی متشکل از زهر، ایلام و مرهشی رویارو شده و مرهشی قبل از رسیدن به شوش به تصرف درآمده است. به عبارت دیگر مرهشی در منطقه ای بین دِر و شوش یعنی پشت کوه امروزی در استان ایلام قرار داشته است. رودخانۀ کابینیت ممکن است سیمره (کرخه علیا) باشد و بدین ترتیب بر مکانی در پشتکوه دلالت دارد. نام سیدگو (فرماندهی از مرهشی) و ابال گامش (پادشاه مرهشی) هوری است و ممکن است به مکان مرهشی در شمال اشاره داشته باشد تا شرق شوشان (پاتس، ۱۳۸۵: ۱۴۴ و ۱۶۵ و جدول ۶ –۴).”

لطفاً به اشتراک بگذارید
Advertisement

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

تازه‌ترین نسخه‌ی دیجیتال هم‌یان

آگهی‌های تجاری:

ویدیوی تبلیفاتی صرافی عطار:

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها:

Verified by MonsterInsights