تئوری حادزبان; ایران در وضعیت پسانشانه شناختی
هوالمبین؛ از روزی که نظریه «آنتروپی ذهن» را شروع کردم الان چند سالی است که می گذرد. اولین بخش هایش را در سال ۱۳۹۶ با عنوان “بررسی آنتروپی در شعر ایران” از روزنامه اطلاعات منتشر شد. آنتروپی ذهن روشی است که مقدار بی نظمی و آشوب ذهن انسان را در گذر زمان می توان با آن مشاهده کرد. برای آنکه بتوانم مقدار آنتروپی ذهن را بصورت دقیقتری اندازه گیری کنم فرمولی هم برای آن ابداع کردم که در کتاب پسازبان منتشر می شود. روش اندازه گیری آنتروپی ذهن، از طریق بررسی آنتروپی تولیدات ذهنی در طول یک برهه از زمان اتفاق می افتد. در ابتدا این پژوهش برایم پژوهشی در زمینه زبان و ادبیات بود. اما به نتایجی دست پیدا کردم که نشان می دهد تمامی آنچه را که ما علوم انسانی می نامیم به طبع از زبان دچار افزایش آنتروپی هستند و این امر برای علوم انسانی ایران به شدت نگران کننده است.
اگر بخواهم دقیق تر نتایج خود را توضیح بدهم باید بگویم غرب از طریق زیر ساخت های زبان، علوم انسانی و ذهن علمی ما را هدف حملات خود قرار داده است. بدینگونه که در ابتدا نیاز به ترجمه متون را در کشور تولید کرده و سپس از طریق تبلیغات، نیاز ترجمه را به سمت کتاب هایی سوق می دهند که مصرف آن کتاب ها منجر به افزایش آنتروپی و فروپاشی امر ذهنی می شوند.
فرایند فروپاشی امر ذهنی از طریق نوعی تکنولوژی زبانی که من آن را حاد زبان نامیده ام انجام می گیرد.
حادزبان چیزی بسیار فراتر از یک جنگ فرهنگی است، چرا که در جنگ فرهنگی شما آنچه را که مورد حمله قرار می گیرد را مشاهده می کنید و می توانید در مقابل آن دفاع کنید. اما در حادزبان هیچ چیزی قابل تشخیص نیست چرا که حادزبان امری فراحسی است. تنها راه تشخیص حادزبان بررسی آنتروپی ذهن است که آن هم تنها در طول زمان قابل اندازه گیری است و شما زمانی متوجه می شوید که حاد زبان به جامعه سرایت کرده باشد.
حاد زبان تغییر نظام ساختاری یک زبان در جهت منافع سیاسی و سلطه یک قدرت خارجی است.
در حادزبان با سلسله ای از دال ها در زبان رو به رو می شویم که حقیقی نیستند اما وانمود به دال حقیقی می کنند. در واقع ما دال هایی را مصرف می کنیم که مدلول آنها نزد ما نیست بلکه مدلول نزد قدرت های جهانی است اما آنها تصوری را از یک مدلول غیر حقیقی را به ما می دهند تا بوسیله آن مدلول، ما سلسله ای از دال ها را مصرف کنیم. پس این مصرف هم یک مصرف حقیقی نیست، هدف این مصرف تولید نیاز به یک دال نو است. لذا هنگامی که یک دال از این طریق تبدیل به نیاز جامعه شد، قدرت جهانی مدلول واقعی آن را با مدلولی که ما تصوری از آن داشته ایم جابه جا می کند. این جابه جایی به گونه ای اتفاق می افتد که هیچ کس از چگونه گی آن با خبر نمی شود. همین امر باعث می شود تا دالی که نیاز ما بود به دالی مضر برای ما تبدیل بشود و مصرف آن آنتروپی ذهن ما را در راستای یک هدف جهانی بالا ببرد به گونه ای که منجر به فروپاشی یک امر ذهنی شود. حادزبان چیزی مانند همان شعبده است که بوسیله جابه جایی دال ها و مدلول ها در ساختار زبان اتفاق می افتد و این شعبده بازی را قدرت های جهانی انجام می دهند.
از طرفی رسانه های قدرتمند جهان حاد زبان را تولید می کنند تا مخاطبین آنها بصورت مستقیم آن را بجای زبان واقعی مصرف کنند. رسانه ها در تولید این نوع حادزبان از سلسله ای از دال های زبانی استفاده می کنند که آن دال ها، دال هایی دروغگو هستند. از این جهت رسانه دیگر دروغ نمی گوید بلکه این زبان است که دروغ می گوید و این دروغ قابل شناسایی نیست، مگر آنکه یک پسانشانه شناس و حاد زبانشناس با بررسی دقیق نشانه های زبانی تولید شده به حادبودن زبان و به وانمود کردن به دلالت نشانه های زبانی پی ببرد. که معمولا هدف رسانه های قدرتمند از تولید حاد زبان تغییر زاویه دید جوامع نسبت به امرسیاسی و امراجتماعی است که از طریق تولید دال های آشوب گر، اقدام به تولید آنتروپی در نظام یک زبان نموده، تا از مسیر آن، ایجاد تغییر در نظام نشانه ای زبان و روابط دال و مدلولی آن بصورت پروژه ای و در طول زمان انجام گیرد.
ایجاد آنتروپی و آشوب در نظام نشانه ای زبان، منجر به آشوب در بخش های مورد هدف از نظام ذهنی می شود و در نهایت این آشوب به جامعه سرایت می کند.
حادزبان گاهی از طریق ترجمه متون علمی یا متون فلسفی در قالب کتاب، گاهی از طریق مجلات و گاهی دیگر از طریق رادیو ، تلوزیون، و شبکه های اجتماعی به کشورها منتقل می شود. تفاوت آن بر اساس نظام های مورد هدف ذهنی و سرعت انتقال آنها قابل دسته بندی است.
در یک شعبده بازی، کسی که شعبده بازی می کند امر موجود درون یک جعبه را در جلوی چشمانمان غیب می کند و این حقیقت شگفت انگیز، برای بیننده یک قدرت ماورائی است. در واقع کار شعبده این است که زنجیره باورهای ذهنی ما را دچار گسست کند.
در زبان هم چنین شعبده ای از طریق جابه جایی نشانه های زبانی رخ می دهد. اما از آنجایی که در شعبده بازی یک شعبده باز روی صحنه می رود و لباس مخصوصی می پوشد و حرکات خاصی را انجام می دهد ما متوجه می شویم با شعبده و خارق العاده روبه رو هستم ولی در حادزبان این امر بصورت رمزگانی ، در زیرساخت های نشانه های زبان و کاملا نامحسوس اتفاق می افتد.
علم نشانه شناسی در دوران تکامل خود از زمانی که سوسور و پیرس آن را بنیانگذاری کردند مسیرهای ساختارگرایی و پساساختار گرایی را پیموده است، تا اینجا نشانه شناسی کارش تنها شناخت نشانه ها و کارکرد آنها بود. اما پس از آنکه نشانه شناسان کارکرد نشانه ها را شناختند این کارکرد را در راستای اهداف جهانی خود بکار گرفتند. بکارگیری کارکرد نشانه ها برای دستیابی به قدرت جهانی دیگر نشانه شناسی نیست، بلکه ما را وارد وضعیتی می کند که من در کتاب پسازبان آن را پسانشانه شناسی نامیدم.
در واقع آنتروپی ذهن نشان می دهد که کشور ما روزانه مورد هدف حملاتی در نظام نشانه ای قرار میگیرد که قدرت تخریب آن چیزی کمتر از بمب اتم نیست. نظام های نشانه ای علمی و فلسفی، نظام های نشانه ای فرهنگی، نظام های نشانه ای اجتماعی، نظام های نشانه ای تاریخی، نظام های نشانه ای سیاسی و دیگر نظام های نشانه ای ما از این امر در امان نیستند.
لذا واقعیت این است که شب وقتی می خوابیم و فردا که از خواب بلند می شویم بخشی از نظام ذهنی ما دچار آنتروپی و فروپاشی شده است که باعث سرایت آنتروپی به ذهن جمعی می شود و این امر تا فروپاشی کامل یک یا چند هدف نشانه ای در زبان پیش می رود.
از این جهت در این وضعیت بحرانی ذهن، ایجاد یک حلقه پسانشانه شناختی و کشف کارکرد های آن جهت مقابله با حاد زبان خالی از لطف نیست.
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
عبدالکریم قیطانی فرد، متولد ۱۳۶۶ شاعر، نویسنده، پژوهشگر و مخترع ساکن خوزستان شهرستان دزفول است. او صاحب دو مجموعه شعر، دو اختراع و دهها مقاله است که در آخرین تحقیقات خود مفهوم آنتروپی را وارد علوم انسانی – ادبیات و شعر کرده تا شاید از این طریق پنجره ای نو رو به آسیب شناسی، نقد و بررسی ادبیات و شعر امروز گشوده شود.