Advertisement

Select Page

شعری از نازنین رحیمی

شعری از نازنین رحیمی

 

سوار بر گردونه‌ای

که اسبانی سفید

آن را به حرکت در می‌آوردند

با ده هزار چشم

و صد تیغه‌ی زرین به سمت ما می‌آمد

بی‌خبر از ان که 

دیگر سلاح مهر عمل نخواهد کرد

این ایزد 

نه جنگاور بود 

نه سلاح افکن

با هاله‌ای در اطراف سرش

که نشان از خورشید داشت

مرکب‌اش 

بالدار … 

به بهانه‌ی نجات ما

 

مهر:

پیکره‌ای محکوک‌ام به‌جا مانده از ادوار

از غرب انگلستان

از شرق تا هند

به مهر سوگند خوردم 

که رهایی بخشم

دریغ و درد که فنا را پذیرفته‌ام

با ده هزار چشم

یک به یک چشم‌هایم

خاموش شدم

 

اسبانی سفید را می‌بینم

بر گردونه‌ای خالی

حک شده بر سنگ

 

#نازنین_رحیمی

 

لطفاً به اشتراک بگذارید
Advertisement

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

تازه‌ترین نسخه‌ی دیجیتال هم‌یان

آگهی‌های تجاری:

ویدیوی تبلیفاتی صرافی عطار:

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها:

Verified by MonsterInsights