مجموعه ای کوتاه از کریم قیطانی فرد
استیتمنت ده اثر:
هنر و ادبیات همیشه برایم آغاز یک تغییر بوده، گمشده ای بوده، که شاید هیچگاه پیدا نشود. این ده اثر تابع تئوری نظریه پردازی نمادین است که شکل دیگری از ادبیات را به ما نشان می دهد، شکلی که موزون است اما در شکلهای شعر کلاسیک فارسی نیست، نو است اما آزاد مطلق نیست و در بند سرنوشت خویش است. ما همیشه حروف فارسی را الفبا خواندیم در حالی که ما امروز در 《هایا》ی آخر الزمانی آن قرار داریم؛ این ده اثر نمادی از این هایا هستند، که با این قیافه ی زشت یا زیبای خود تمایل به پیشروی دارند.
عبدالکریم قیطانی فرد
تیرماه ۱۴۰۱
۱.
تونه با دشمنو همساز دیدم
غروب ا برکت پرواز دیدم
دمی با عشق تو یادت نیادم
چگونه باز ها دیدم ندیدی؟
۲.
الا یا معرفت گفتم شنیدی
تمام ربناهایم تو دیدی
مگو از محضر قلبم بریدی
چطور آخه دلی از خود بریده
۳.
تو را مستم تو را مستم تو را مست
تو را میخواهمت یک دست یک دست
نوازش کن مرا تا زندگی هست
که فردا بهتر از امروز نبیده
۴.
الا یا ایها الساقی کجایی
دو دیده تر شد از داغ جدایی
قدم خم شد بگو تو کی میایی
بگو تا میوه ی عشقم رسیده
۵.
نوازش کن مرا عشقم نوازش
نوازش کن مرا با دست سازش
شکسته قلب من از نو بسازش
اگر چه این نوازش چرت وپرته
۶.
صداقت جلوه ای آشوب دارد
مثال آتشی که چوب آرد
چونان ابر بهار، از دود خارد
اگه جایی لبی دل بسته دیدی.
۷.
بیدار شو از خوابی که می بینی
کور کن چشمان زشت این دهن بینی
از چه تماشا میکنی تلخی و شیرینی؟
این خواب، عزیز من تعبیری نداره
۸.
همه گفتن که هر روز گل فروشم
از این چارراه به اون چاراه بدوزم
فروشم تا که شاید یاره بینم
ولی گویم تخیل چاره سازه
۹.
تار مویی از سرم برداشت و رفت
تا که جادویی کند در وقت هفت
ار توانی گو بر آن عاشق چه رفت
شد کچل، چون عاشقی با زور نمیشه
۱۰.
خیابان به خیابان پشت کرده
قدم ها هر کدام نالان و سرده
دری دیدم که روی آن نوشته
چه روزی آید آن روز بهاری
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
عبدالکریم قیطانی فرد، متولد ۱۳۶۶ شاعر، نویسنده، پژوهشگر و مخترع ساکن خوزستان شهرستان دزفول است. او صاحب دو مجموعه شعر، دو اختراع و دهها مقاله است که در آخرین تحقیقات خود مفهوم آنتروپی را وارد علوم انسانی – ادبیات و شعر کرده تا شاید از این طریق پنجره ای نو رو به آسیب شناسی، نقد و بررسی ادبیات و شعر امروز گشوده شود.