مصاحبهی دکتر علیرضا زرین با دکتر رضا توکلی صابرى
کشف و ویرایش قدیمیترین نسخهی سفرنامهی ناصر خسرو
قریب هشت سال است که از انتشار مصاحبهی پیشینام با دکتر صابری در بارهی ناصر خسرو در شهرگان میگذرد. در این مدت، آن مصاحبه در نشریهی دریچه، دانشکدهی ادبیات فارسی، دانشگاه اصفهان، و دیگر نشریات، بازنشر یافت و خوشبختانه، کتاب دکتر صابری، سفر برگذشتنى، در خصوص سفرنامهی ناصرخسرو در ایران منتشر شد و جایزهی جلال آل احمد را نصیب خود کرد. مهمتر آنکه مورد توجه ادبدوستان نیز قرار گرفت. در واقع او در این مدت دو کتاب دیگر نیز در این باره نوشته است: کتاب سفر دیدار و آوارهی درهی یمگان. علاوه بر این، اخیراً نیز به کشف قدیمی ترین نسخهی سفرنامه در هندوستان دست یافته و به ویرایش آن پرداخته و برای انتشار آمادهاش کرده است.
بی شک آثار ناصرخسرو، به ویژه سفرنامهاش، سزاوار پژوهش و تعمق بسیارند. در گذشته، ناصرخسرو را بیشتر به خاطر برخی اشعار درخشان و پر مغزش میشناختیم، مصرعهایی چون “روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خاست” و “گفتا ز که نالیم که از ماست که بر ماست”، و بیتی چون “نکوهش مکن چرخ نیلوفری را/ برون کن ز سر باد و خیرهسری را”. هرچند این گونه اشعار او شاهکارند، اما سفرنامهی او کتابی است هم سطح با بزرگترین آثار ادبی دنیا، هم از نظر ژانر سفرنامه نویسی و هم از نظر دانش و جهاننگری سترگی که در درون آن نهفته است. پس بی جهت نیست که دانشوری چون دکتر رضا صابری از جان ومال خود مایه گذاشته و در جستجوی عشق معنوی زندگی خود، سفرهای طاقت فرسا و پر بارو بری را به انجام رسانده است. حاصل اکنون چهار کتاب در بارهی سفرنامهی ناصر خسرو میباشد.
ناصرخسرو چهرهای بسیار ویژه در ادب فارسی است. قصاید او با تمام زیباییهای شاعرانهی سخنوری و فلسفی او، باز هم حق مطلب را در مورد او بیان نمیکند. سفرنامه، از دیدگاه من، کماکان، نگین درخشانی است بر تاجی که بر تارک ادب فارسی نشسته. همانطور که پیشین هم نوشتهام: برای من به عینه و به مصداق و برابر شعر است، همان طور که تاریخ بیهقی نیز پیش زمینه و معدن و مأخذی برای فصاحت زبان زیبای شعر به اصطلاح سپید احمد شاملو بود و شد. بنابراین، کشف نسخهای کهن از این اثر سترگ و ویرایش آن و انتشار عنقریباش، رویداد ادبی شگفتی است و بهانهی خوبی که باز با دکتر صابری به گفتگو و پرس وجو بنشینیم:
دکتر علیرضا زرین: شما نویسنده و مترجم کتابهاى پزشکى و علمى هستید چه شد که به ناصرخسرو علاقمند شدید و تا به حال سه کتاب در بارهی او منتشر کردهاید.
رضا توکلی صابرى: با خواندن شعرهایش و سپس خواندن سفرنامه با او آشنا و شیفتهی شخصیت او شدم.
چگونه به کار تصحیح سفرنامه پرداختید که کار تخصصى ادیبان است.
– راستش، در ابتدا کتاب سفربرگذشتنى را، که گزارشى از سفرم در پى رد پاى ناصرخسرو است، براى چاپ به مرحوم آقاى زهرایى مدیر نشر کارنامه دادهبودم. چند سالى در دست ایشان بود. روزى ایشان از من پرسید آیا مىتوانى سفرنامه را تصحیح کنى؟ من بى درنگ و بدون فکر کردن پاسخ دادم: آرى! بعد با خودم فکر کردم که “چرا بدون تامل آرى گفتی، اگر او از تو بخواهد سفرنامه را تصحیح کنى، چکار مىکنى؟” سپس امکان این کار را بررسى کردم. به یادداشتهاى پس از سفرهایم و منابع جدیدم نگاهى کردم و دیدم نکات تازهاى در مورد سفرنامه دارد. متوجه شدم که تمام تصحیحات سفرنامهی ناصرخسرو خیلى قدیمى هستند و فاقد اطلاعات جدیداند. به دنبال پیداکردن نسخههاى قدیمى سفرنامه رفتم و چند نسخهی قدیمى سفرنامه را تهیه کردم و به تدریج فکر تصحیح آن در من قوت گرفت.
چه چیز باعث شد که شما حتی تا هندوستان سفر کنید تا به قدیمی ترین نسخه ی سفر نامه دست بیابید؟
– در طى پژوهش در مورد نسخههاى سفرنامه به نسخههاى قدیمىترى از نسخه شارل شفر فرانسوى، که منبع همه سفرنامههاى موجود است، برخوردم. این نسخهها در کتابخانههاى مختلف جهان، مانند انگلستان، هند، و پاکستان، پراکنده بود. سعى کردم همهی آنها را تهیه کنم. قدیمىترین نسخه در هندوستان بود که براى تهیه آن به هندوستان رفتم.
لطفاً در مورد شارل شفر و سفرنامهی تصحیح او کمى توضیح دهید؟
– خاورشناس فرانسوى شارل شفر، سفرنامه ناصرخسرو را همراه با ترجمهی آن به زبان فرانسوى با مقدمهی ۵۸ صفحهاى و پاورقىهاى مفصل همراه با نمایه و پیوست در سال ۱۸۸۱ مطابق با ۱۲۹۸ هجرى قمرى در ۳۴۸ صفحه (بدون هیچگونه توضیح یا اضافات فارسى) منتشر ساخت. نسخهی تصحیح شدهی شفر به علت این که وى فارسى زبان نبوده و متعلق به فرهنگ دیگرى است، داراى کاستىهایى است. همه تصحیحات سفرنامههاى موجود از روى نسخهی شفر تهیه شدهاند.
شفر از دو نسخهاى که در کتابخانهی ملى پاریس نگهدارى میشود براى این تصحیح استفاده کرده است. یک نسخه به خط نستعلیق است که ۱۹۷ صفحه دارد و هر صفحهی آن ده سطر دارد و در قطع کوچک است. این نسخه در سال ۱۲۹۴هجرى قمرى، مطابق با سال ۱۸۷۷ میلادى نوشته شده است. نسخهی دیگر نیز به خط نستعلیق نوشته شده و هر صفحه شامل هجده سطر و در قطع وزیرى است و ۱۶۱ صفحه دارد. این نسخه در سال ۱۲۹۲ هجرى قمرى، مطابق با ۱۸۷۴ میلادى، از روى نسخهاى کپى بردارى شده است که در سال ۱۲۰۷ هجرى قمرى، مطابق با سال ۱۷۹۲ میلادى نوشته شده است.
در مورد این نسخهی قدیمى هم لطفاً کمى توضیح دهید. آشنایی شما با این متن از کجا و کی شروع شد و چه مراحلی طی کرد؟
– در طى بررسىهایم متوجه شدم که چند نسخهی قدیمىتر از نسخهی شارل شفر وجود دارد. قدیمىترین نسخهی سفرنامه در کتابخانهی ندوهالعلماء بود، که یک مدرسهی دینى در شهر لکهنو در هندوستان است. سعى کردم از طریق اینترنت با آنها تماس بگیرم و درخواست یک رونوشت از کتاب را بکنم. ولى پاسخ ندادند. از طریق وابستهی فرهنگى هندوستان در تهران و واشنگتن دى سى اقدام کردم، ولى آنها هم نتوانستند کمکى بکنند. براى به دست آوردن دومین نسخهی قدیمى سفرنامه که در شهر چست در پاکستان بود نیز با وابستهی فرهنگى پاکستان در تهران و واشنگتن اقدام کردم و این کوشش هم به جایى نرسید. از طریق موسسات فرهنگى هم سعى کردم ولى موفق نشدم. تنها راه حل این بود که خودم به لکهنو بروم. این کار را کردم و به لکهنو و مدرسهی ندوهالعلما رفتم. با اینکه در تهران گفته بودند آنها هرگز رونوشتى به تو نخواهند داد و اگر خیلى محبت کنند ممکن است رونوشت صفحاتى را به تو بدهند، توانستم متن کامل را به دست آورم.
تفاوتهای اصلی این نسخه با نسخههاى مهم دیگر چیست؟
– نسخهاى که در مدرسهی ندوهالعلماء در شهر لکهو نگهدارى مىشود تاریخ ۲۷ رمضان سال ۱۰۰۶ قمرى (۱۵۷۵ میلادى) را بر خود دارد و کاتب آن مبارک قنوجى است. این کتاب در حدود ۲۸۶ سال قدیمىتر از نسخهی شارل شفر است. کتاب ۱۸۰ صفحه ۱۵ سطرى به اندازه ۵/۱۲ در ۵/۲۱ سانتیمتر است. عناوین و بعضى نامها و آیات قرآنى و کلمات عربى با خط سرخ نوشته شده است. بیشتر سالهاى هجرى قمرى در متن کتاب در حاشیه به عدد نوشته شده است. جا افتادگى کلمات و جملات در این نسخه از همهی نسخهها کمتر است. با این حال دو صفحه کامل از کتاب در بخش مربوط به فلسطین و شهرهاى آن جا افتاده است. صفحات زیادى از کتاب، به ویژه صفحات فرد، در حال پوسیدگى و پارگی است.
آیا فقط از همین نسخه استفاده کردید یا نسخههاى دیگرى را هم بررسى کردید؟
– خیر. از دو نسخهی قدیمى دیگر که تا به حال کسى از آنها استفاده نکرده است نیز بهره بردم. یکى از آنها تاریخ سال ۱۱۰۲ هجرى قمرى مطابق با ۱۶۹۱ میلادى را دارد و ۱۹۲ سال از نسخهی شفر قدیمىتر است. این نسخه در موزهی بریتانیا نگهدارى مىشده است، اما اکنون به کتابخانهی بریتانیا منتقل شده (نسخهی بریتانیا) و نویسنده یک نسخه دیژیتال از آن را تهیه کرده است و در این تصحیح سفرنامه از آن استفاده کرده است. اولین بار گاى لسترنج در پاورقى ترجمهی بخش فلسطین و شامات سفرنامه به انگلیسى که در سال ۱۸۹۳ منتشر شد، از وجود این نسخه در موزهی بریتانیا خبر داده است.
این نسخه به خط شکستهی نستعلیق نوشته شده و سطرهاى آن در یک مستطیل ۱۱ در ۲۱ سانتیمتر به طور مستقیم و مورب از چپ به راست و مورب از راست به چپ نوشته شده است. عناوین و بعضى بخشهاى مهم کتاب و نیز بعضى نامها و آیات و کلمات عربى با خط سرخ نوشته شده است. در حاشیهی کتاب بعضى از نامها و یا کلمات با مداد به انگلیسى نوشته شده است که نشان میدهد یک فرد آشنا به زبان انگلیسى آن را خوانده است.
نسخهی دیگر نسخهی چاپ دهلى است که همراه با مقدمهاى به قلم خواجه الطافحسین حالى، شاعر اردو زبان، در سال ۱۲۹۹ هجرى قمرى برابر با سال ۱۸۸۲ میلادى، یعنى یک سال پس از نسخهی شفر، از روى نسخهی لکهنو تهیه و منتشر شده است. متن کتاب به خط نستعلیق و به خط محمد یعقوب على است و در حاشیه و بین سطرهاى آن توضیحاتى در مورد معانى واژهها و مکانها داده است که اطلاعات تازهاى به دست مى دهد. بعضى کلمات نیز اعراب گذارى شده است که خواندن متن را دقیقتر میسازد. این نسخه از روى نسخهی لکهنو یک سال پس از انتشار متن سفرنامهی شفر چاپ شده است و چون الطافحسین فارسى زبان بوده است، متن بهترى از شفر تهیه کرده است. الطافحسین مى گوید که هم تصحیح او و هم تصحیح شفر از روى نسخهی لکهنو تهیه شده است.
به نظرتان علل اصلی تفاوتهای متون گوناگون سفرنامه چیست؟
– مىدانید که در گذشته تولید انبوه کتاب از روى یک نسخه امکان نداشته است. نسخه بردارى یا به روش شنیدارى بوده یا دیدارى. یعنى یا کاتبان مختلف مینوشتند یا از روى یک نسخه رونوشت بردارى مىکردند. در حالت دیگر، یک نفر آن را مىخواند و چند کاتب آن را مىنوشتند. علاوه بر آن، نقطه گذارى به دقت امروز نبودهاست، و یا بخشهایی از نسخهها در اثر مرور زمان پاک شده یا کاتبان که سواد چندانى نداشتهاند توجهى به نقطه گذارى نمىکردند. به همین علت بر حسب سواد نویسنده یا خوانندهی کتاب، کلمات مشابه تغییر مىکرد. مثلا در بعضى نسخهها “برزانجیر” به “برزالخیر” و به “دید آمد” به “پدید آمد” و “سنکلان” به “سمنگان” و “ژاست” به “دشت” تبدیل شده است. از سوی دیگر، ناصرخسرو متهم بود به قرمطى و رافضى بودن و داشتن کتابهایش بسیار خطرناک بوده و در طى قرون متمادى تعداد محدودى به طورمخفیانه توسط پیروانش که شیعیان اسماعیلى بودند، تکثیر و باعث مىشده که دقت رونوشت بردارى از این نسخهها مانند کتابهاى مشهور و پرخواننده نباشد.
با ویرایش این متن کهن به چه دریافتها و کشفهای نویی در مورد آن، دست یافتهاید؟
– سفرنامه ساختار ادبى و جملهبندى جالبى دارد. اصل صحیح بعضى واژهها را که تغییر یافته و متن را دشوار یا بىمعنى کرده است، پیدا کردم. با رفتن به منطقه و در دست داشتن سفرنامه، این گونه معنى دقیق متن را فهمیدم. بعضى مکانهاى جغرافیایى را که مورخین فکر مىکردند از بین رفته است، پیدا کردم. بعضى بخشهاى مبهم آن را به علت سفر به منطقه روشن کردم و معانى آن را دریافتم. نقشه مسیر او را تصحیح کردم.
چگونه است که سفرنامه تااین اندازه توجه شما را به خود جلب کرده و بخش مهمی از فعالیت ادبی و شخصی شما را در برگرفتهاست؟
– سفرنامه کتابى بسیار خواندنى است. پس از خواندن آن به اهمیتش آگاه شدم. مىدانید که او اولین سفرنامه حج را نوشته است. در هزار سال گذشته کسان زیادى در جهان از او تقلید کردند و سفرنامهی حج نوشتند. ولى هیچ کدام دقت او را نداشتند و پس از سفر، خاطرات خود را نوشتند. او در طى سفر یادداشت برمىداشته و بنابراین کتابش خیلى مستند و دقیق است. در طى سفرنامه در برابر مشکلات مختلف سفر در هزار سال پیش از این، ناصرخسرو شخصیت خود را نمایان مىسازد و این شخصیت اوست که مرا مجذوب کرد.
شمهای از سفرهای روحی، ذهنی، معنوی و عملی خود را در ارتباط با سفرنامه بیان کنید و راستی منزل بعدی سفرتان در این زمینه چیست؟
– در طى سفر و در جاهایى که ناصرخسرو رفته بود و توصیف کرده بود، گویى که او هم با من بود. در سراسر سفر سایهی او را در کنارم حس مىکردم. در بسیارى از مکانها واقعاً گویى با من بود و باهم گفتگو مىکردیم و به این علت در چند جا بسیار احساساتى شدم. دو سفرنامه دیگر هم نوشتهام که در انتظار چاپ آنها هستم. یکى شرح سفر در ایران و دیگرى شرح سفر در کشورهاى اروپایى، آفریقایى و آسیایى است. ولى اکنون برنامه سفرى ندارم. خیلى دوست دارم افغانستان آرام تر شود تا بار دیگر از مزار ناصرخسرو دیدن کنم.
در نهایت، در مقایسه با بزرگان ادب فارسی، شما ناصرخسرو را چگونه و در چه مقامی ارزیابی میکنید
– ناصرخسرو یکى از بزرگان علم و ادبیات و فلسفهی ایران است. او یکى از هفت شاعر بزرگ زبان فارسى است. من فقط یک شخص دیگر را همپا و همقامت او مىشناسم و او ابوالقاسم فردوسى است. هر دو مهر ایران را به دل داشتند، هر دو به خاطر آرمانهاى خود با قدرتهاى سیاسى روز درافتادند، هردو لقب حکیم گرفتند. هردو آثار خود را به فارسى نوشتند و موجب غناى زبان فارسى شدند. هردو کار نوى کردند که تا پیش از آنها کسى نکرده بود و اثرى جاودان به جاى گذاشتند. هردو شاعرى خردگرا بودند. ناصرخسرو حکیمى شاعر بود و فردوسى شاعرى حکیم. هردو عمرى دراز کردند، و هردو در تنهایى و به تلخى درگذشتند.
همچنین ارزیابی ادبی و معنویتان از سفرنامهای که تا این حد در راهش قدم و قلم زدهاید؟
– به نظرم سفرنامه ناصرخسرو یک اثر جهانى است. تعداد ملتهایى که بتوانند آثار ادبى خود را که متعلق به هزار سال است بخوانند از تعداد انگشتان یک دست کمتر است. بنابراین ما باید خیلى سپاسگزار باشیم که نیاکان ما چنین آثارى را براى ما به یادگار گذاشتهاند. این کتاب نه تنها ارزش ادبى دارد، بلکه به خاطر گزارشى که از وضع جهان در قرن یازدهم میلادى مىدهد، ارزش تاریخى زیادى دارد.
در مورد سه کتابى که تاکنون در باره او منتشر کردهاید، توضیح بدهید.
ابتدا مسیر سفر او را رفتم و شرح سفرم را در کتاب «سفربرگذشتنى، پا به پاى ناصرخسرو بر جادهی ابریشم در هزارمین زاد روز او» منتشر کردم. این سفر در طى هفت سال انجام شد. در این سفر، من سفرنامه در دست سعى کردم به شهرها و روستاهایی که ناصرخسرو رفته بود، بروم و از مکانها و بناهایى که او به آنجا رفته بازدید کنم و وضعیت آنها را در کتاب سفرنامه با وضع کنونى شان مقایسه کنم. پس از آن آرامگاه او را در درهی یمگان در روستاى حضرت سعید در افغانستان پیدا کردم، و به دیدار آن رفتم. البته مى خواستم سفرم را از مزار او شروع کنم، ولى به علت وضعیت افغانستان این کار ممکن نبود. حتى وقتى در روستاى جرم درنزدیکی روستاى حضرت سعید بودم، طالبان حمله کردند و تا چند کیلومترى جرم رسیدند، ولى نیروهاى نظامى با آنها درگیر شدند و آنها را بیرون راندند. گزارش این سفر را در کتاب «سفر دیدار، سفر به کوهستانهاى بدخشان و دیدار از مزار ناصرخسرو» منتشر کردم. بر پایه مطالعاتم و تصویرى که از شخصیت بىهمتاى او داشتم سرگذشت او را به شکل رمانى با عنوان «آوارهی دره یمگان» نوشتم که به تازگى منتشر شدهاست.
_____________
ناشران کتابهای مورد بحث꞉
۱. سفر برگذشتنى، پا به پاى ناصرخسرو بر جاده ابریشم
انتشارات علمى فرهنگی
تلفن: ۰۲۱۸۸۷۷۴۵۶۹
https://elmifarhangi.com/
۲. سفرنامه ناصر خسرو، بر پایه کهنترین نسخه توسط انتشارات علمی فرهنگی به زودى منتشر خواهد شد. تلفن: ۰۲۱۸۸۷۷۴۵۶۹
https://elmifarhangi.com/
۳. کتاب سفر دیدار، سفر به کوهستانهاى بدخشان و دیدار از مزار ناصرخسرو توسط نشر اختران. تلفن : ۰۲۱۶۶۴۸۳۰۷۴ – ۰۲۱۶۶۴۱۰۳۲۵
http://www.akhtaranbook.ir/fa/
۴. نشر معین؛ کتاب «آواره دره یمگان»
تلفن مرکز پخش: داخلی ۱ و۲ ۶۶۴۰۵۹۹۲(۰۲۱)
www.moin-publisher.com