Advertisement

Select Page

معرفی کتاب- معرفی نویسنده – صدای مؤلف

معرفی کتاب- معرفی نویسنده – صدای مؤلف

در قسمت “معرفی کتاب/معرفی نویسنده” در مجلهٔ شهرگان، می‌کوشیم  آثاری از نویسندگان ایرانی و غیر ایرانی را معرفی کنیم. از آن جهت که قصد این بخش نقد این آثار نیست، در کنار بخش‌هایی از این آثار، نقد و نظرات دیگر خوانندگان این آثار را در اختیار شما قرار می‌دهیم.  همچنین در این بخش فرصتی برای خوانندگان و دوست‌داران این آثار یا نویسندگان فراهم آورده‌ایم تا بخشی از کتاب معرفی شده  را با صدای خود مولف بشنوند.

  • ساره سکوت

———————————————————–

چند شعر از مظاهر شهامتمظاهرشهامت – متولد ۱۳۴۵ درروستای رضی از توابع مشگین شهر، استان اردبیل

زمینه فعالیت : شعر،داستان و نقد ادبی در دو زبان ترکی وفارسی

کتاب‌های چاپ شده :

– «نخستین اشعار» ۱۳۷۲ ( مجموعه شعر) نشر آرست

–  « از مه وماهستان فقط خواب‌های من » ( مجموعه داستان ) در سال ۱۳۸۲ ، نشر داستانسرا

– کتاب مجموعه داستان با عنوان ۱۳ در سال ۱۳۸۴ نتوانست از وزارت ارشاد مجوز چاپ بگیرد .

– مجموعه شعر « از کنج چندم دایره » ۱۳۸۵ ، نشر بوتیمار

– رمان « …آدمیان که در… »  ۱۳۸۶ نشر فرهنگ ایلیا

– رمان « ویرگول های آبی زمین » ۱۳۸۸ نشر مینا

_ “جمهوری برزخ ” مجموعه شعر ۱۳۹۵ نشر شانی

  • “دری به دایره های گچ ” مجموعه شعر ۱۳۹۶ نشر هشت
  • رمان « گردباد در مربع شکسته » ۱۳۹۶ نشر هشت
  • مجموعه داستان ” اصلا هم ناگهان نبود ” ۱۳۹۷ نشر سیب سرخ

شعرهای ترجمه شده از شهامت به زبان های  :

انگلیسی ، آلمانی ، سوئدی ، عربی ،  ترکی

آثار در حال انتشار:

  • رمان ” آیین دندان گراز”
  • رمان “دندان هار یک متن آشفته “
  • مجموعه داستان ” اگر می دیدی ، نمی خندیدی !”
  • مجموعه شعر ” خندیدن در برزخ “

آثار آماده انتشار:

 شعر و داستان کوتاه و رمان و نقد ادبی ، بیش از ۴۰ مجموعه

آثارچاپ شده در جراید قبل از انقلاب:

 روزنامه کیهان – مجله رستاخیز-

آثارچاپ شده در جراید بعد از انقلاب:

–  در اردبیل : نشریات آوای اردبیل ـ پیام اردبیل – فضل – شور – اردبیل فردا – آوای مردم ـ سایان ـ مهر ؛ مرغ سحر و …

–  در تبریز : عصر آزادی – آدینه – مهدآزادی – صدای عدالت – بهارآذربایجان

در ارومیه : نوید آذربایجان و …

–  درتهران :مجلات  تکاپو – کلک – آزما –دال – همشهری ویژه تهران – گوهران – نافه وکارنامه – روزنامه های شرق،اعتماد،ایران ، اعتماد ملی ، آینده نو ، کارگزاران و …

–  در شیراز : عصرپنجشنبه

– در کرج : مجله رستاک

–  درجنوب : ندای جنوب و ماهنامه سخن  و بامداد جنوب

– و بالاخره در نشریات مختلف دیگر

–  و در سایت های اینترنتی مانی‌ها – کلاغ – کتاب سیاوش – ماندگار-ادبیات و فرهنگ – قابیل- جن و پری – وازنا – رمزآشوب – هارمجیدون – مانیفست مجله هنر نویسش – برزخ – ادبستان و سایت لیلاصادقی و سایت شخصی مظاهرشهامت و …

مصاحبه‌ها:

–  خبرگزاری مهر ، ایسنا ، فارس ، تلویزیون بی بی سی ، رادیو فرهنگ ، سایت و روزنامه های مختلف و …

اجرای چند برنامه رادیویی داستان‌خوانی و نقد و مصاحبه ادبی در رادیو اردبیل و شرکت در مراسم مختلف اردبیل و تبریز و تهران و رشت و دزفول و  …

–  اجرای چندین مصاحبه و سخنرانی و شعرخوانی

–  داوری چندین جشنواره شعر و داستان در شهرهای مختلف ایران

_ شعرخوانی در خانه شعر برلین به دعوت آن خانه در سال ۱۳۹۵

“نه تفنگ نه گلوله خود واقعیت شلیک هستم بو کن استعاره مرا که در هر جانب شبیه خون می‌چکم”

مجموعه شعر “جمهوری برزخ”  مجموعه ای ست از چهل و یک شعر سپید. بیشتر اشعار این مجموعه بلندند.

فیض شریفی درباره این مجموعه می نویسد:

“شهامت به معماری شکوهمندی در شعر دست یافته است او به ارزش موسیقایی و پیوند واژه‌ها و اندام شناسی سطرها وقوف کاملی دارد.

گاهی با چند لحن در کلام حرف می زند و گزاره های امری ،شرطی، خبری را در هم ادغام می کند و گاهی با زبان گفتار شعر می گوید :

یک مشت تیله به من بده

یک مشت تیله رنگین

باید قل بدهم سوی هر صدایی که از کنج جهان بر می خیزد

این گلو را من از پرنده به امانت گرفته ام. ..

و جنوب جایی ست در دورترهای اندام یک زن. ..ص ۵۲

گاهی شهامت در لحن و زبانی تغزلی در رعشه  تاک از این همه رویاهای سرخ دور می شود :

سوگند به رعشه تاک به هنگام مستی باد

درگذر از خاطره ی موهای تو

کلمه انگور

بیرون از دکلمه ی رویای سرخ تاریخ

خورشید را

خورشید را

در حافظه ی تنهایی هرکس مکرر کرده است.

ص ۶۷″ (۱)

وندیداد امین درباره این مجموعه شعر می گوید :

“باید در نظر داشت که شعر شهامت، زبانی دارد سیال، و ظاهراً آسان، که به راحتی بر سیاق “تخیل” قوت می‌گیرد؛ آن چنان که شاعر با طی نمودن طول و عرض شعر به آنچه دلخواه و برگزیده است، نائل می‌آید! (نمی‌خواهم بگویم هایدگروار در پی “لوگوس” خویش به این جا و آنجا سرک می‌کشد..!)

اشعار اپیزود بندی شده‌اند و از “نام” عاری‌اند.. گویی تمام ۴۱ شعر این کتاب، کثرتی هستند در وحدت/جمهور “جمهوری برزخ”..!

این میکانیزم هوشمندانه نتیجه‌اش به زبان این امکان را داده تا حضور ابژه‌های روزمره و تنفس اشیاء در فضای آزاد شعر، “انضمامی سازی” شوند و همان طور که پیش‌تر عرض شد شاعر با بهره گیری خلاقانه از تخیل توانسته بیش و کم به نگاه و زبان، بدعتی منحصر بدهد و به شعری نسبتأ متفاوت دست یابد..!”(۲)

سریا داودی حموله  درباره جمهوری برزخ می نویسد:

“هر شب می‌آیی/ هراسان رم می‌دهی/ اسب‌هایی را/ که از خواب من می‌نوشند./ شعرِ«۱۲»

مظاهر شهامت در پی کشف ظرفیت‌های پنهان و پیدا است. سعی دارد مفاهیم کشف نشده‌ی جهان و مافی‌ها را بشکافد. معمولاً با روایت‌گری مخاطب را در گیر کند و با تک گویی ظرفیت‌های بدیعی را وارد شعر کند. با بهره‌مندی از کنایه، تمثل و نماد تنوعی در زاویه دید به‌وجود می‌آورد.

با ترکیب موقعیت‌های همگون و ناهمگون شعر را  به پیش می‌‌برد. در کشف روابط جدید بین پدیده‌های هستی، اشیا و انسان پرتحرک است. با هست مندی‌های محسوس سعی دارد، فضایی نو را تجربه کند. در پی آفرینش اندیشه‌ی نوینی است. موقعیت‌های جادویی می‌آفریند. در این روایت‌های مضمونی به سمت عینیت گرایی می‌رود و گاهی با یک تغییر ناگهانی مسیر را به جانب دیگر تغییر می‌دهد.

با ترکیبات متعارف و گزاره‌هایی گاهی خبری فردیت شعر را برجسته نشان می‌دهد .با رفتار  زبانی هنجارمند، برخورد شهودی با جهان پیرامون را دارد. تجربه‌های فلسفی، اجتماعی، سیاسی و مضامین عاشقانه را به تصویر می‌کشد، به‌طوری که  به راحتی مخاطب را  در اضطراب و غم و اندوه شرکت می‌دهد. با گزاره‌های ساختاری به سمت هویت‌مندی می‌رود.

در نگاه جدی به آفرینه‌ها سعی می‌کند متفاوت باشد. با تقابل‌های پارادوکسی و تعلیق‌های ناگهانی بر ساختار ابهامی و ایهامی شعرها افزوده است:

ـ هیچ دشمنی در میان نبود/ ما شمایان را کشته بودیم/ که قلب سنگین صاحبان را خرسند کنیم/ مهربانی اما بذری بود/ در کویر بی نهایت گل خون نمی‌کرد/ زرد اساطیری آفتاب که می‌ریزد بر صورت چروک خاک/ سایه می‌شوید بلند/ و یکایک از آب‌های جهان می‌گذرید/ تنه می‌زنید گاهی به من/ گاهی به خدایانی که بین تان سرگردانند/ و حتا گاهی به هم‌دیگر/که طنین هلهله‌تان/ تنتان را/ میان رگ‌های زرین  و آشکار هوا می‌پیچاند/ دور می‌شوید تا شفق‌های دور دست/ و روح عاصی درختان را/ قطره قطره/ بر بوته‌های کنار راه می‌چکانید./ شعرِ«۱۸»

این موتیف‌های عینیت‌مند (اوبژکتال) با حس‌های عاطفی پیوند کم‌تری دارد.(۲) با فتارهای هستی‌مند ‌مرکز اشاره به جهان هستی می باشد. و تک گویی‌های توصیفی معطوف به زبان ساختاری است. حرکت و چرخش شاعرانه نشانه‌هایی از حضور آگاهانه راوی دارد. این روایت‌های مضمونی به سمت عینیت‌گرایی می‌روند. نوعی مبادله معنا و مفهوم، که برگرفته از ابعاد ناشناخته اومانیسمی است.

به واسطه‌ی تقابل عینیت و ذهنیت، روایت محوری فرم تازه‌ای به خود گرفته است. معمولاً جزیی‌نگری جایگزین کلی نگری است، و در تلفیق عینیت و ذهنیت زبان روایی نیروی محرکه  محسوب می‌شود:

ـ او تنها/ در اتاق چنان می‌رقصد/ خدا به زمین می‌آید/ از میان علف‌زار/ سرک می‌کشد/ او وسط دشت می‌نشیند/ با سرانگشتانش ستاره‌ها / را جابه‌جا می‌کند./ شعرِ«۳۸»

گرچه شاخصه‌ی اصلی  بر ساختار مضمونی استوار است، اما آشنایی زدایی‌های لفظی‌ـ معنایی سبب تعامل بین متن و مخاطب شده است.

در پرداخت به دیالکتیک فراشخصی هست‌مندی‌های محسوس عینیت می‌یابند و بازتاب‌های اجتماعی به راحتی یک لحظه‌ی نسیم از یک موقعیت عبور می‌کنند و وارد وضعیت دیگری می‌شوند.”(۳)

مینو نصرت دربارهٔ جمهوری برزخ می نویسد:

 ” جمهوری برزخ همانگونه که از فحوای نامش پیداست، به مکانی فی مابین بهشت مادرانه و دوزخ پدرانه اشاره دارد. واژۀ جمهوری در لاتین به معنای «امر عمومی» بوده و در پارسی سره معنای «توده» و «توده‌ای» از آن مستفاد شده است. با این همه نخستین مفهومی که این عنوان به دست می‌دهد، تصویر مکان-کالبدی است که سوژۀ حقیقی انسانی را به اسارت خود درآورده است. اما این چگونه ممکن می‌گردد؟ در اینجاست که نقطۀ تولد و تاریخچۀ فردی اهمیت پیدا می‌کند زیرا فرد بمحض تولد در هیئت نوزاد تا زمانی که زبان به حرف نگشوده، شکل حقیقتی نوظهور ولی بیشکل را دارد. آنچه او را بدل به «فاعل برزخی»[۱] می‌کند ساختار زبانیست که خود را بر وی تحمیل و او را بمثابه کرم ابریشم درون پیلۀ سخت و مستحکمی که بمرور ایام می‌تند مدفون می‌سازد. در نتیجه، می‌توان جمهوری برزخ را مکان موقت پیله یا تودۀ نابسامان انسان‌هایی دانست که نه تنها موفق به گشودن پیله‌های خود نشده‌اند بلکه تحت سلطۀ زبان بمرور از عناصر هستی‌مند خود نیز تهی شده و جامۀ کاذب هویتی را بر تن کرده‌اند که زبان اقتدار خواستار آن است.

جمهوری برزخ عنوانیست که از دو منظر اهمیت دارد. اول آنکه ذهن خواننده را نسبت به پایداری جامعه‌ای که در آن زیست می‌کند، دچار شک و تردید می‌سازد؛ زیرا خواننده به محض پا گذاشتن به این دنیا و آشنایی با زبان و قواعد بازی نوینی که شاعر خالق آنست، صدای فرو ریختن زمین زیر پا و زمینۀ ذهنش را توأمان می‌شنود و همین کفایت می‌کند تا باورهای زه‌وار دررفته و فرسودۀ ذهنش شروع به فروپاشیدن کنند. از آن مهمتر، معرفتی‌ست که خواننده در حین خوانش اشعار بدان نائل می‌گردد؛ او با افتادن در جریان سیال زبانی بلذاته متفاوت از زبان مرسوم، پی به وجود اعتباری-برزخی خود برده و همین کافی است تا اشتیاقش را برای نجات از این زندان-برزخ شعله‌ور ساخته و ذهنش را به تکاپو وادارد. اما جمهوری برزخ علاوه بر موارد فوق ما را با جوهرۀ وجودی شاعری به نام مظاهر شهامت نیز آشنا می‌سازد. شخصاً بر این باورم که «نخستین عنصری که هویت فرد را تعیین می‌کند نام اوست» (موللی:۱۳۸۷)؛ نامی که پدر حقیقی آن را برنهاده و پدر نمادین بدان مشروعیت می‌بخشد. نام شاعر-مظاهر خود مظهری از تجلیات نام پدر در مقام آرزومندی وی است (آرزومندی آدمی، آرزومندی غیر اوست). در اینصورت با مجموعه اشعاری مواجه هستیم که زبان در آن نه تنها به لحاظ ساختاری و زیبایی‌شناسی بر زبان غیر پهلو می‌زند، بلکه در بیشتر اشعار «دیگری» را به چالش کشیده و بعضاً به مبارزه فرامی‌خواند. شهامت در این دفتر علیه وضعیت برزخی که جامعه او را بدان محکوم ساخته، دست به شورش می‌زند. نخستین تظاهر این شورش علیه بافت فرسودۀ زبان و بعضاً مهجور آن است، زبانی که سالیانی دراز بدون هیچ تحول و دگردیسی بر جان و مال و ناموس مردم حکمرانی می‌کند. شاعر در جمهوری برزخ این زبان را در مقام غیر خود به پرسش کشیده و در بزنگاه‌هایی که خواننده تصورش را نمی‌کند، کاری‌ترین ضربۀ خود بمثابه تیری رها شده از دایرۀ واژگان نوینش را در بدنۀ آن فرو کرده و کالبد منجمد و مرده‌اش را متلاشی می‌سازد. ازینرو بیراه نخواهد بود اگر جایگاه یهودا را به شاعران نیز تخصیص داده و آنان را خائن‌ترین پسران پدران سلطه‌گر و زورگوی در طول تاریخ باستانی و معاصر بینگاریم. این خیانت نیز مانند تمام خیانت‌های مرسوم از آنجاییکه واکنشی از روی دوست داشتن و عشق مفرط است، طعمی شیرین و گوارا دارد: «تو را دوست می‌دارم اما در درون تو چیزی بیش از تو هست، همان (object petit a) که برای خاطر آن لت‌و‌پارت می‌کنم» (ژیژک:۱۳۸۴، ۳۱۵).”

[soundcloud id=’513380904′ comments=’false’]

برخی اشعار این مجموعه را با صدای شاعر بشنوید:

لینک‌ها:

http://shahrgon.com/%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%B4-%D9%85%D8%AC%D9%85%D9%88%D8%B9%D9%87-%D8%AC%D9%85%D9%87%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%B2%D8%AE-%D9%85%D8%B8%D8%A7%D9%87%D8%B1-%D8%B4%D9%87%D8%A7/

(۱) http://www.chouk.ir/maghaleh-naghd-gotogoo/14328-2017-07-19-05-35-46.html

(۲) http://www.chouk.ir/maghaleh-naghd-gotogoo/14361-2017-08-05-14-51-02.html

(۳) http://shahrgon.com/%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%B4-%D9%85%D8%AC%D9%85%D9%88%D8%B9%D9%87-%D8%AC%D9%85%D9%87%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%B2%D8%AE-%D9%85%D8%B8%D8%A7%D9%87%D8%B1-%D8%B4%D9%87%D8%A7/

[۱] لکان ضمیر آدمی را فاعل برزخی یا فاعل اعتباری می‌نامد: «فاعل برزخی نمایندۀ یک اسم دلالت است در قبال اسم دلالتی دیگر» (۷۹).

لطفاً به اشتراک بگذارید
Advertisement

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

تازه‌ترین نسخه‌ی دیجیتال هم‌یان

آگهی‌های تجاری:

ویدیوی تبلیفاتی صرافی عطار:

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها:

Verified by MonsterInsights