هفت شعر از سریا داودی حموله
۱
رفورم
کفش ام به پای بادها بخورد
به پیامبری
مبعوث می شوم
شاید نیمه ی کسی باشم
که با یک کاما
جلو نیل را گرفت!
۲
سه بعدی
کلمات پهلو گرفتند
دنیا
به تسخیربادها در آمد
زیر پای موریانه ها
چهارپایه ای بگذارم
ضلع سوم
همیشه کج است!
۳
نوستالژیا
۴
مرگ پنجم
باد را
در پیراهنش پنهان کرد
آفتاب گردان
از سایه ی خود گریخت
اگر خورشید خواب بماند
زن
انکار می شود!
۵
موازنه
شنبه دوشنبه است
اگر از جمعه های بی اجازه
نمانده باشد
من مبتلا به چهارشنبه ی قائمه ام
و یک شنبه های هفت ضلعی
اگر فردا سه شنبه بود
بیدارم مکن
زمان که می گذرد
مریم های اندوه
به پنج شنبه های خاک عادت می کنند!
۶
وتن
بادها وتن ندارند
در هیچ
تابوتی جا نمی شوند
چراغ بر می دارم
برای آخرین سرباز دنیا
که نامی ندارد!
۷
کف بین
زن از بستر کدام رود برخاست
که ماه
میان درختان زیتون مرد؟
عشق بوی ماهیان مرده می دهد
نه تو
همان تو هستی
نه ماه همان چراغی
که گم شده است!
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
سریا داودی حموله شاعر، نویسنده و محقق کارنامهای از شعر، نقد و پژوهشهای مردم شناسی دارد. از مجموعههای چاپ شدهی شعرسپید، «اوفلیا تو نیستی با گیسوانم حرف میزنم! آسمان حرفی از گیسوان لی لی بود! نان ونمک میان گیسوان تهمینه، از عصای شکستهی نیچه تا عصر مچالهی لورکا، من ما بودم با دو فاعل اضافی، سِرنادهای میترائیک، همهی کلمات در میدان ونک پیاده میشوند! در هرکلمهای آفتاب پنهان است! خلیجی که از هر طرف خاورمیانه است! ادامهی زنی که پلاک خانه را گوشواره کرده است! بادها با حرف میم شروع میشوند!…» و همچنین در حوزهی نقد ادبی تاکنون دو جلد از «آنتولوژی شعر شاعران معاصر، کلمات بیش ازآدمی رنج میبرند!»، و یک جلد آنتولوژی شعر شاعران خوزستان به نام بافتارهای منفرد! و هم چنین « آنتولوژی شعر شاعران اقلیمی، بافتار و ساختار ادبیات قوم بختیاری» را منتشر کرده است. البته در زمینهی پژوهش و تحقیقات مردم شناسی، سه گانههای «دانشنامه قوم بختیاری، موسیقی قوم بختیاری و ادبیات قوم بختیاری» را منتشر کرده است.