Advertisement

Select Page

 گزارش گونه ای از تمرین “یکی بود، یکی دیگه هم بود” در ونکوور

 گزارش گونه ای از تمرین “یکی بود، یکی دیگه هم بود” در ونکوور
کیان ثابتی

کیان ثابتی

در روزهای گذشته، میهمان گروه نمایش “یکی بود، یکی دیگه هم بود” بودم. گروه بیش از دو ماه و نیم وقت صرف تمرین کرده است تا یک شب (هفتم نوامبر) تئاتری را به صحنه بیاورد. نداشتن بودجه، عدم حمایت مالی (اسپانسر)، نداشتن مکان تمرین و از همه مهمتر، اقبال کم ایرانیان به تئاتر در ونکوور – که در بعضی موارد موجبات ضرر مالی گروه نمایش هم شده- از جمله مشکلات کار تئاتر در این شهر است. با همه این شرایط سخت، ایرانیان علاقه مند به هنر تئاتر هم چنان به تمرین و اجرای نمایش در این شهر مشغول هستند که به واسطه همین تلاش ها، هم اکنون “ونکوور” به جایگاه محکم و روشنی در تئاتر فارسی زبان امریکای شمالی و کانادا دست یافته است. در طی یک سال گذشته، هشت نمایش به زبان فارسی بر صحنه تئاتر ونکوور اجراء شد که چهار نمایش از تولیدات هنرمندان شهر بود که البته پس از اجرای نمایش “یکی بود، یکی دیگه هم بود” این تعداد به پنج نمایش افزون خواهد شد.

  حسام انوری، کارگردان و نویسنده نمایش نامه مذکور که از شاگردان محمد رحمانیان (هنرمند سرشناس تئاتر ایران که مدتی در ونکوور ساکن بود) است با آنکه در رشته ای متفاوت از تئاتر تحصیل کرده ولی به دلیل علاقه و عشق وافر به ادبیات و تئاتر به کار نمایش می پردازد و این دومین تئاتری است که او و گروهش در طی ده ماه گذشته به صحنه آورده اند. هشت بازیگر در این نمایش به اجرای نقش می پردازند: رضا راد، زهرا سرپوشان، عطا سینا، صدف شفیعی ثابت، سینا شنائی، فرشید فخروی، ایمان کربلائیان و سونیا محبوب، بازیگران این نمایش هستند همچنین نیکناز عالمی و آرین رحمانیان در این نمایش نقش مشاور و دستیار کارگردان را به عهده دارند. بازیگران نمایش تاکنون در نمایش های دیگر هم نقش آفرینی کرده اند که این را می توان امتیاز مثبت برای این نمایش دانست که تماشاگر با بازیگران کم تجربه ای مواجه نخواهد بود. چند تن از این بازیگران از جمله زهرا سرپوشان، رضا راد و عطا سینا، تجربه بازیگری در صحنه (سالن) تالار وحدت تهران را هم در پیشینه هنری خویش دارند.

  از حسام انوری در مورد چگونگی انتخاب این نمایشنامه برای اجرا پرسیدم.  او که در سال گذشته نمایش “شام خانوادگی” را با نگاهی بر آثار چخوف نوشته و اجراء کرده، در پاسخ چنین گفت: «نمایش یکی بود یکی دیگه هم بود را بر اساس نمایشنامه “ایگو” اثر نیک برادهد بازنویسی کرده ام. این نمایشنامه به فارسی ترجمه نشده و من پس از ترجمه، آن را بازنویسی کردم. در واقع نمایش گروه ما، ایرانی شده نمایش براد هید است.” انوری هم چنین در ادامه اظهار داشت که طی ماه هایی که از اجرای نمایش “شام خانوادگی” گذشته است او به دنبال نمایشنامه ای هم سو با باور و ذهنیتش ولی با تعداد کاراکترهای ۷ یا ۸ نفر بوده تا از این طریق بتواند از نیروهای جوان و علاقه مند بیشتری به تئاتر در این شهر بهره بگیرد.

  نمایش مذکور، نگاه کارگردان بر مقوله ارتباط زن و شوهر در قالب کمیک است. ارتباطات انسانی درون خانواده بالاخص ارتباط زن و شوهر از موضوعات رایج در نمایشنامه های معاصر جهان است. طرح این موضوع در ایران هم طرفداران فراوان دارد و بسیاری از هنرمندان عرصه تئاتر در داخل ایران، نمایشنامه هایی با این مضمون نوشته و اجرا کرده اند. تجدید چاپ های فراوان نمایشنامه فوق العاده “خرده جنایت های زن و شوهری” اثر امانوئل اشمیت و اجرای چند باره این نمایشنامه به شکل های گوناگون در ایران، گواه این مطلب است. همچنین در نوروز امسال، ونکوور شاهد اجرای تئاتر “خشکسالی و دروغ” به کارگردانی محمد یعقوبی بود که به نوعی در آن به روابط زن و شوهری پرداخته می شد. نمایش “یکی بود، یکی دیگه هم بود” نگاه حسام انوری بر روابط انسانی زن و شوهر است اما با زاویه و نگاهی نو. (دو بال که در کنار هم زندگی را به اوج هدایت می کنند بطوری که کاستی در پرواز یکی، می تواند مانع پرواز پرنده شود یا آن را دچار مشکل سازد)

  نمایش “یکی بود، یکی دیگه هم بود” یک نمایش کمدی است اما آنچه به نظر نگارنده این سطور این نمایش را با نمایش های طنز اجرا شده در ونکوور متمایز می گرداند، طنز نهفته و درونی در این اثر است. تماشاچی می خندد و لذت می برد ولی این خنده به دلیل رفتارهای نامانوس یا حرفهای جنسی و رکیک بازیگران بر صحنه نیست بلکه این کلیت نمایش است که طنازی می کند. تئاتری که قرار است اجراء شود می خنداند ولی هدفش خنداندن صرف نیست نمایش مزبور لحظات شیرین و خنده آوری را برای تماشاگران خویش می آفریند ولی مثل اثر هنری ارزشمند دیگر، فقط احساس مخاطب را نشانه نمی گیرد بلکه با فکر و اندیشه او هم کار دارد. هنرمندان این نمایش، تئاتر “یکی بود، یکی دیگه هم بود” را برای مخاطب عام (نه صرفا گروهی خاص) آماده کرده اند اما بر این باور هستند که جامعه ایرانیان ونکوور، جامعه ایست فرهنگی و باید هم سطح شعور این جامعه باسواد و فرهیخته، نمایشی را بر صحنه آورد. گروه نمایش امیدوار هستند که اجرای این نمایش بتواند گامی نو در بهبود کیفی تئاتر مهاجران ایرانی در ونکوور و در پی آن، با تماشای تئاتر خوب، مخاطب ایرانی را به دیدن تئاترهای ارزشمندتری آشنا و عادت دهند.

  سه ساعت همراه با گروه نمایش در تمرین بودم و پس از سه ساعت محل را ترک کردم هر چند گروه هم چنان به تمرین ادامه می داد. بازیگران نمایش مانند یک گروه حرفه ای کارشان را با تمرین بیان و بدن آغاز کردند. کارگردان معتقد است اعضای یک گروه نمایش از آغازین لحظه شکل گیری نمایش (نخستین تمرین ها) تا پایان اجرا مثل یک خانواده هستند و باید بین ایشان روابط دوستانه برقرار باشد تا بتوانند با هم به بالاترین شکل ممکن همکاری کنند. این نکته را به عینه شاهد بودم بازیگران در طول تمرین همدیگر را پوشش می دادند و نمی گذاشتند اشتباهات یکی بزرگ شود. در هر صحنه ای که تمرین می شد بازیگرانی که اجرا نداشتند با خندیدن یا نشان دادن حس های مختلف، جای تماشاچی را برای بازیگران روی صحنه پرمی کردند تا حس های شخصیت های هر صحنه به درستی نشان داده شود. تمرین کاملا حرفه ای پیش رفت و برای نگارنده، یادآور دوران تمرین های سخت ولی لذت بخش تئاتر در ایران بود. غروب روز شنبه ۷ نوامبر، سالن کی میک سنتر در وست ونکوور میزبان نمایش طنز ایرانی “یکی بود، یکی دیگه هم بود” کار حسام انوری و گروهش خواهد بود.

لطفاً به اشتراک بگذارید
Advertisement

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

تازه‌ترین نسخه‌ی دیجیتال هم‌یان

آگهی‌های تجاری:

ویدیوی تبلیفاتی صرافی عطار:

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها:

Verified by MonsterInsights