Advertisement

Select Page

شعری از صحرا کلانتری همراه با ترجمه انگلیسی

شعری از صحرا کلانتری همراه با ترجمه انگلیسی

دستم را بگیر!

نمی بینی پلیموس
از دوشم فرو می‌ریزند
چیزهایی تاریک که صدا می‌دهند
تصور کن
دوبینی گرفته باشی
در شمایلی نامعلوم
چیزهایی از من فرو می‌ریزند
دوش می‌گیرم
با همان چیزهایی که نمی‌دانم
با انگشتانی احتمالا" کشیده
رگهایم در پرده‌هایی تاریک می‌لرزند
می‌لرزم
گوش کن پلیموس
دوساله دختری جیغ می‌کشد
سرم بر می‌گردد
دهانم را می‌بندم
شش‌ساله دختری با موهایی تاریک
چاقویش را تیز کرده
پلیموس دستم را بگیر
با پیرزنی بی‌عصا
از دوشم فرو می‌ریزم
ماده اسبی پیله زده
اشتری را شیهه می‌زنم
نمی‌بینی پلیموس
فرشته‌ای در پیچی شاخ در‌ آورده
به بال‌های مومیایی شاخ می‌زند
می‌ترسم پلیموس
تاجگذاری چیزی‌ست تاریک
تاریکم با خورشیدهای تاکسیدرمی شده
سیاره‌ای بی‌عصا
بی‌قمر
در دستانم می‌چرخم
به من چنگ بزن پلیموس
چیزهایی تاریک از دوشم فرو می ریزند

پلیموس دستم را بگیر...

#صحرا_کلانتری



ترجمه شعر از مترجم نگار عمرانی


Take My Hand!

Don’t you see Plymouth?!
They are falling off my shoulder,
dark things that are making noise.
imagine
you have got the squint.
In an ambiguous figure
things are falling off me.
I take a shower
with the same things that I do not know.
With probably long fingers,
my vessels are trembling in dark curtains.
I am trembling.
Listen Plymouth!
A two-year-old girl is screaming.
My head turns around.
I shut my mouth.
A six-year-old girl with dark hair
has honed her blade.
Plymouth, take my hand!
With a cane-less old woman,
I fall off my shoulder.
A mare has cocooned.
I neigh to a camal.
Don’t you see Plymouth?!
An angel has grown horns in a twist
it is butting the mummy’s wings.
I am scared Plymouth.
Coronation is something dark;
I am dark with taxidermy suns;
A cane-less planet;
Moonless,
I turn in my hands.
Grab me Plymouth.
Dark things are falling off my shoulder.


#Sahra_Kalantari
#Negar_Emrani
لطفاً به اشتراک بگذارید

فاطمه کلانتری (صحرا)؛ متولد ۱۳۵۷ - تهران، نویسنده؛ شاعر؛ فیلمنامه‌نویس و کارگردان است. او در رشته‌های کارشناسی حسابداری، فیلمنامه نویسی، و کارگردانی سینما فارغ التحصیل شده و دانشجوی کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی است. صحرا کلانتری چهار اثر تالیفی در مقوله‌ی شعر دارد.
آثار تاکنون منتشر شده او عبارتند از:
«گردباد طرح انگشتان بی‌جهت من است»، ۱۳۸۸، نشر البرز فردانش / «خط عمود»، ۱۳۹۵، انتشارات مایا / «نقطه را فریاد کن»، ۱۳۹۵، انتشارات مایا / «خانه‌ام جایی است میان پوست و استخوان»، ۱۳۹۹، نشر دانشیاران / کتاب شعر-نقاشی “Alma das Mulheres” (اردوگاه زنان) به دو زبان لاتین و انگلیسی، کاری مشترک با ساندرا براگا نقاش برزیلی، نشر بین‌المللی اقیانوس بهشت - ۱۳۹۹، برزیل / رمان کوتاه «گنبدهای قرمز دوست داشتنی»، نشر مهری، لندن.
او با فیلم کوتاه تجربی «بلیط برگشت» در سال ۱۳۹۷ وارد جهان سینما شد. ساخت مستندی مشترک با رامین کاوه به نام «یک روز زندگی» در سه نسخه‌ی ایرانی؛ انگلیسی؛ روسی از دیگر فعالیت‌های سینمایی اوست که به جشنواره‌های خارجی ارسال شده‌است.

Advertisement

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

تازه‌ترین نسخه‌ی دیجیتال هم‌یان

آگهی‌های تجاری:

ویدیوی تبلیفاتی صرافی عطار:

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها:

Verified by MonsterInsights