شعری از شهین راکی
مثل خواهرم
که به کوه رفت
و دستهایش علف شد
و پاهایش
از یال مادیان سرخ فام
سرشار بود
خویش را
آنگونه با حروف
عجین خواهم
مثل مادرم
که چشمانش را به افق داد
تا سکر دیدگان عاشقان گردد
و آن زن
که ساعد هایش را
به گندمزارها بخشید
و در شیارهای دشت
خونی سبز
به شریانهای زمین ریخت
و آنچنان
دور از خویش رفت
تا فاصله همان شود
که جلای خورشید
کار ساز آید
مثل پاهایی
که ایستاییشان
به وارستگی *کبوداران نشست
و ساقهایی
که زمین را کاوید
و از آن
اسبان ابلق پدران رویید
من نیز خویش را
همان گونه با حروف
عجین خواهم
تا به نیلی ترین رنگ
لقاح میان دریا و
آسمان عیان گردد
من نیز خود را
آنگونه
عجین
با حروف خواهم
که آنچه کار ساز آید
خنیای دستهای من باشد
#شهین_راکی
*کبوداران ؛ اشاره به درخت کبوده
- درباره نویسنده:
- تازهترینها: