Advertisement

Select Page

معرفی کتاب – معرفی نویسنده – صدای مؤلف

معرفی کتاب – معرفی نویسنده – صدای مؤلف

در قسمت “معرفی کتاب/ معرفی نویسنده” در مجله‌ی شهرگان، می کوشیم آثاری از نویسندگان ایرانی و غیر ایرانی را معرفی کنیم. از آن جهت که قصد این بخش نقد این آثار نیست، در کنار بخشهایی از این آثار، نقد و نظرات دیگر خوانندگان این آثار را در اختیار شما قرار می دهیم.  همچنین در این بخش فرصتی برای خوانندگان و دوست داران این آثار یا نویسندگان فراهم آورده ایم تا بخشی از کتاب معرفی شده  را با صدای خود مولف بشنوند.

  • ساره سکوت

——————————————————————————————-

فاطمه اختصاری در ۲۶ خرداد ۱۳۶۵ در شهرستان کاشمر در ایران به دنیا آمد. دوران کودکی و نوجوانی خود را در شهر مشهد سپری کرد و در همین شهر تا مقطع کارشناسی در رشته ی «مامایی» به تحصیل پرداخت. سپس برای ادامه ی تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد به تهران آمد و بقیه ی سال های سکونت خود در ایران را در این شهر سپری کرد.

او در سنین نوجوانی در کنار سرودن شعر و نوشتن داستان، به فعالیت های هنری و فرهنگی دیگر نظیر گویندگی در رادیو، نقاشی و… به طور حرفه ای مشغول بود و همچنین رشته ی رزمی تکواندو را نیز دنبال می کرد. اما پس از ورود به دانشگاه در سال ۱۳۸۳و همچنین آشنایی با کارگاه های ادبی «سید مهدی موسوی» به شکل جدی و تمام وقت به ادبیات پرداخت.

در بین سال های ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۸ آثار زیادی از او در نشریات به چاپ رسید و خود او هم مدتی سردبیری فصلنامه ی «همین فردا بود» را به عهده داشت که در نهایت این نشریه در سال ۱۳۸۸ توقیف شد. در این سال ها او همچنین در تعداد زیادی از جشنواره های دانشجویی و آزاد حائز مقام شد و داوری چندین جشنواره (نظیر اولین جشنواره ی غزل پست مدرن) و انتخاب آثار برای مجموعه هایی نظیر «گریه روی شانه ی تخم مرغ» را به عهده داشت. او در این سال ها وبلاگ نویسی و فعالیت در شبکه های اجتماعی را نیز دنبال کرد و همچنین به چاپ مقالات گوناگون در حوزه های ادبی و اجتماعی پرداخت (مقالاتی نظیر «روزی که زن شدم»، «ترفندهای زبانی در غزل پست مدرن» و…). در چندین دوره وبلاگ او به عنوان موفق ترین و محبوب ترین وبلاگ های فارسی حائز رتبه شد اما در نهایت بنا به دستور قضایی فیلتر و سپس حذف شد.

اولین مجموعه ی او «یک بحث فمینیستی قبل از پختن سیب زمینی‌ها» با حذف و تعدیل بسیار در نمایشگاه کتاب تهران عرضه شد و در روز دوم نمایشگاه جمع آوری و خمیر شد. این مجموعه بعدا با اضافه شدن حذفیات به صورت نسخه ی الکترونیک در اینترنت منتشر شد که مورد استقبال فراوانی قرار گرفت. در مهر ماه همان سال او توسط وزارت اطلاعات دستگیر و پس از بازجویی های فراوان پس از مدتی کوتاه آزاد شد. پس از این اتفاق در طی سه سال چندین مجموعه ی مختلف از او نظیر «زنیدن در باران» و… به طور کامل غیرقابل چاپ اعلام و در واقع به شکل غیررسمی فاطمه اختصاری ممنوع الفعالیت شد.

اگرچه پس از دستگیری در سال ۱۳۸۹ او بالاجبار مدتی طولانی در شبکه های اجتماعی حضور نداشت اما از فعالیت های ادبی و فرهنگی او کاسته نشد. همکاری با خوانندگانی نظیر «شاهین نجفی»، «نوید زردی»، «یاسین صفاتیان»، «کاوه سوری» و… به عنوان شاعر و ترانه سرا، ساختن سه فیلم مستند «still» (در کشور تایلند)، «the way» (در کشور سوئد) و «after me» (در کشور آلمان)، حضور به عنوان یکی از شاعران زن نماینده ی ایران در فستیوال سوئد، همکاری با رادیو زمانه، مصاحبه ی مفصل با «سیمین بهبهانی»، برگزاری کارگاه های آموزشی شعر و… برخی از فعالیت های او در سال های ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۲ بوده است.

در سال ۱۳۹۱ و در جریان بازی های مقدماتی جام جهانی حضور او در ورزشگاه آزادی (در بازی ایران-کره جنوبی) با لباس پسرانه جنجال آفرین شد. انتشار چند عکس از حضور او، باعث حمایت مردم از این تابوشکنی و انعکاس آن در سایت هایی نظیر «میدل ایست آنلاین» و چند نشریه ی خارجی شد. اما خبرگزاری های وابسته به سپاه نظیر باشگاه خبرنگاران جوان و دیگر سایت های امنیتیِ زنجیره ای به شدت علیه این حضور موضع گرفتند. از نکات جالب این بازی حضور زنان کره ای بدون محدودیت در ورزشگاه بود که این برخورد دوگانه با زنان ایرانی و کره ای چالش جدیدی را برای فدراسیون فوتبال ایجاد کرد.

پس از وقایع سال ۱۳۸۸ و حمایت «فاطمه اختصاری» از جنبش اعتراضی مردم (جنبش سبز) فشارهای نهادهای امنیتی بر او شدت گرفت. جلسات شعرخوانی، کارگاه، سخنرانی و… او با فشار گروه های اصولگرا تعطیل می شد و بارها در سایت ها و برنامه های تلویزیونی وابسته به سپاه (نظیر «بیست و سی») مورد اتهام و حمله قرار گرفت. یکی از روش های حمله به او مطرح کردن همکاری او در موزیک «بکنیم» (در آلبوم «هیچ، هیچ، هیچ») با «شاهین نجفی» در سال ۱۳۹۰ بود. اگرچه این کار قبلا با مجوز ارشاد در کتاب او به چاپ رسیده و تاریخ همکاری و انتشار موزیک یک سال قبل از خوانده شدن موزیک «نقی» توسط شاهین (و حواشی پس از آن) بود؛ اما سپاه با نام بردن از فاطمه اختصاری با عناوینی نظیر همکار خواننده ی مرتد، شاعر فتنه و… سعی در تخریب او و ریزش طرفدارانش داشت.

در ۱۵ آذر ۱۳۹۲ «فاطمه اختصاری» در صفحه‌ی شخصی خودش در فیس بوک، خبر از ممنوع الخروج شدنش داد و در ۱۷ آذر ۱۳۹۲ ناپدید شد. پس از پیگیری های هنرمندان و مردم و فشارهایی که با انتشار نامه هایی توسط کانون نویسندگان ایران، انجمن جهانی قلم و… ایجاد شد اطلاعات سپاه دستگیری او را پس از حدود بیست روز به عهده گرفت و فاطمه اختصاری را پس از ۳۸ روز زندان انفرادی به قید وثیقه آزاد کرد.

در سال های ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۴ فاطمه اختصاری اجازه ی هیچ فعالیتی از جمله حضور در شبکه های اجتماعی، جلسات ادبی، برگزاری کلاس های آموزشی و… را نداشت. حتی با تهدیدات مکرر، مانع حضور او در نمایشگاه کتاب شدند و در ادامه ی این تهدیدات ماشین شخصی او را مورد حمله و تخریب قرار دادند. بخشی از لوازم شخصی او که در هنگام ربوده شدنش توسط اطلاعات سپاه ضبط شده بود هرگز به او تحویل داده نشد و هاردها، لپ تاپ و… او نیز به شکل سوخته پس داده شد تا بخش زیادی از اشعار، داستان ها، فیلم ها، عکس ها و… او برای همیشه به طور کامل از بین برود.

در این سال ها او بارها به بازپرسی و پس از آن دادگاه انقلاب فرا خوانده شد و در شعبه ی ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی «مقیسه» حضور پیدا کرد. در این مدت اگرچه او هنوز متهم تلقی می شد روزنامه های وابسته به سپاه و جریان های تندرو در اقداماتی غیرقانونی به چاپ عکس و اسم و فامیل او و افشای مسائل محرمانه ی پرونده!! و همچنین اتهام زنی می پرداختند. در این حین سایت های وابسته به اطلاعات سپاه نیز به طور گسترده دست به انتشار عکس های شخصی و خصوصی او (که از لپ تاپ شخصی او پس از دستگیری به دست آورده بودند) پرداختند.

در سال ۱۳۹۲ و چند ماه پس از آزادی فاطمه اختصاری، با توجه به فضای بازتری که با تغییر دولت ایجاد شده بود مجموعه ی دوم او با نام «کنار جاده ی فرعی» راهی بازار شد و اگرچه در بایکوت کامل خبری و بدون هیچ جلسه ی رونمایی یا نقد یا… پخش شد اما در عرض مدت کوتاهی به چاپ های بعدی رسید. در نمایشگاه کتاب سال ۱۳۹۴ مجموعه ی دیگری از او با نام «منتخبی از شعرهای شاد به همراه چند عکس یادگاری» عرضه شد که با فشار اطلاعات سپاه، صدا و سیما و سایت های وابسته خیلی زود از نمایشگاه کتاب جمع آوری شد. هرچند در همان مدت کوتاه توانست به چاپ دوم برسد.

در مهر ماه ۱۳۹۴ حکم بدوی دادگاه انقلاب اعلام شد و فاطمه اختصاری به جرم توهین به مقدسات (خوانده شدن شعری از او توسط شاهین نجفی)، تبلیغ علیه نظام (شعرخوانی در خارج از کشور و مصاحبه با سیمین بهبهانی)، انتشار عکس های غیرمجاز در اینترنت، رابطه نامشروع مادون زنا (دست دادن با نامحرم و برداشتن روسری در خارج از کشور) به یازده سال و شش ماه زندان و نود و نه ضربه شلاق محکوم شد. در همان سال در دادگاه تجدید نظر شعبه ی ۵۴ حکم او عینا تایید شد.

فاطمه اختصاری در ۱۷ آذر ۱۳۹۴ به طور غیرقانونی و با تغییر چهره و لباس مبدل توانست از مرز ایران شبانه فرار کند. او از مسیر کردستان عراق خود را به ترکیه رساند و حدود یک سال و یک ماه در شهرهای «وان» و «اسکی شهیر» ترکیه زندگی کرد و در نهایت با دعوت موسسه‌ی «آیکورن» در آخرین روزهای دی ماه ۱۳۹۴ به عنوان هنرمند مهمان وارد کشور «نروژ» و شهر «لیل هامر» شد و کماکان در این شهر اقامت دارد.

او پس از خروج از ایران به عنوان شاعر و ترانه سرا همکاری خود را با خوانندگان مختلف ادامه داد و در این سال ها آثار مختلفی از او با صدای خوانندگانی نظیر «شادی امینی»، «یاسین صفاتیان»، «فرشین طهماسب»، «گروه ایستگاه» و… روانه ی بازار شده است. همچنین او مجموعه ی داستان های کوتاه خود را در سال ۱۳۹۵ با نام «شنا کردن در حوضچه ی اسید» و مجموعه ای از خاطرات زندان را در سال ۱۳۹۶ با نام «مرده ای که مرده بود یک نفس عمیق کشید» به چاپ رساند. او همچنین یکی از داوران مسابقه ی مقاله نویسی موسسه ی توانا با محوریت «انتخابات» بود. در این سال ها تعدادی از اشعار او به زبان های دیگر ترجمه شده که می توان به مجموعه ی «در میان تارهای عنکبوت» (به دو زبان چکی و انگلیسی) با ترجمه ی «رادک هاسالیک» اشاره کرد.

در حال حاضر او کماکان به کار نوشتن شعر و داستان و همچنین فیلمسازی اشتغال دارد. او در شبکه های اجتماعی بارها خروج خود از ایران را تبعید نامیده و صراحتا اعلام کرده است که در صورت تغییر وضعیت پرونده اش (تبرئه از اتهامات) و داشتن امنیت جانی با وجود تمامی فشارها و محدودیت ها به ایران بازخواهد گشت.

برخی دیگر از فعالیت های او:

مسول انتخاب آثار مجموعه ی برگزیده ی غزل پست مدرن: «گریه روی شانه ی تخم مرغ» در سال ۱۳۸۶

مسئول بخش شعر در سایت هایی نظیر «لیچار» ، «عقربه»، «همین فردا بود»، «غزل پست مدرن» و

همکاری در آلبوم «هیچ هیچ هیچ» با شاهین نجفی به عنوان ترانه سرا

 

آثار:

یک بحث فمینیستی قبل از پختن سیب زمینی‌ها ۱۳۸۸، نشر سخن گستر،

کنار جادهٔ فرعی ۱۳۹۲، نشر نیماژ

منتخبی از شعرهای شاد به همراه چند عکس یادگاری ۱۳۹۴، نشر نیماژ

در میان تارهای عنکبوت ۲۰۱۳، چاپ شده در کشور چک

شنا کردن در حوضچه ی اسید ۱۳۹۵، نشر اچ اند اس مدیا

مرده ای که مرده بود یک نفس عمیق کشید ۱۳۹۶، موسسه ی توانا

بت بزرگ، نشر سایه ها

 

مجموعه شعر «بت بزرگ» شامل جدیدترین اشعار فاطمه اختصاری (پس از مجموعه‌ی «منتخبی از شعرهای شاد به همراه چند عکس یادگاری»)، و همچنین اشعاری است که قبل از آن به دلایل مختلف (سانسور و…) به چاپ نرسیده‌اند. این مجموعه، شامل ۱۱۵ شعر در قالب‌های مختلف نظیر غزل پست‌مدرن، سپید، نیمایی، ترانه و… است.

او دربارهء آخرین کتابش می گوید:

” نسخهء الکترونیک (پی دی اف) کتابم در سایت و کانال تلگرامم قرار گرفت تا دوستان ساکن ایران (و هر دوست دیگری در جهان) که به هر علتی نظیر تحریم‌های بانکی، مشکلات مالی و… توان خرید نسخه‌ی چاپی کتابم را ندارند آن را به صورت کاملا رایگان دانلود کنند.

آدرس کانال تلگرام: (http:/t.me/fateme_ekhtesari)

آدرس وبسایت: (ekhtesari.com)

همچنین ظاهرا بعضی از دستفروش‌های کتاب در خیابان انقلاب تهران، کتاب را به فروش می‌رسانده‌اند

چند توضیح ضروری:

یک: هرگونه دانلود، صحافی، چاپ، نشر، به اشتراک گذاشتن در گروه‌ها و کانال‌ها و… کتاب «بت بزرگ» آزاد است و کمک شماست برای رسیدن کتاب به دست حتی یک نفر بیشتر

دو: از دوستان خارج از کشوری که توان پرداخت هزینه‌ی کتاب (۹.۵ دلار+هزینه‌ی ارسال) را دارند خواهشمندم کماکان نسخه‌ی چاپی کتاب را بخرند زیرا خودشان می‌دانند که نسخه‌ی کاغذی کتاب شعر، چیز دیگری است.

بت بزرگ در آمازون امریکا:

بت بزرگ در آمازون اروپا:

بت بزرگ در آمازون انگلیس:

سه: اگر نسخه‌ی زیرزمینی کتاب را توانستید از دستفروش‌های کتاب در ایران تهیه کنید حتما به من خبر بدهید (یا عکسی از کتاب برایم بفرستید) تا به دوستان دیگرم اطلاع بدهم.

چهار: اگر علاقمند به پرداخت هزینه‌ای برای نسخه‌ی الکترونیک هستید می‌توانید آن را به یک نیازمند یا موسسه‌ی خیریه‌ی غیردولتی یا حتی چاپ و صحافی کتاب «بت بزرگ» و هدیه دادن آن به دوستانتان اختصاص دهید.

پنج: خواهش می کنم عکس‌ها، خاطرات، شعرهای مورد علاقه، نقدها و هر چیز دیگری راجع به کتابم را با گذاشتن هشتگ #بت_بزرگ در کپشن پست‌هایتان در اینستاگرام، فیس‌بوک و… به من اطلاع دهید. فقط یادتان باشد که من متاسفانه متوجه تگ‌ها و کپشن‌های صفحاتی که پرایویت هستند (در اینستاگرام) نمی‌شوم.

شش: مطمئنا حداقل تا دو، سه سال دیگر هیچ مجموعه‌ی شعری به چاپ نخواهم رساند پس هوای «بت بزرگ» را داشته باشید که جز شما کسی را ندارد. از همه‌ی عزیزانی که در این چند روز، پست یا استوری یا… در حمایت از کتابم گذاشته‌اند و متوجه مطلب آنها نشده‌ام صمیمانه عذر می‌خواهم.

فاطمه اختصاری”

آدرس صفحات دیگر او:

www.ekhtesari.com https://instagram.com/fateme.ekhtesari https://twitter.com/fatemeekhtesari

www.kallepaa.persianblog.ir

 

شعری از مجموعهء بت بزرگ بخوانید:

 

لیوان آب داخل دریا

خالیست یا پُر است؟

یک قبر می خرم

در یک امامزاده ی گم

مادر از اینکه مرگ به من دست می زند

بدجور دلخور است

 

مادر، تمام مهریه ام را

در بانک می گذارد و با سودش

هر ماه چند سیخ جگر می خرد

وقتی کالفه می شوم از درد پریودم

 

او سالهاست یائسه است

 لیوانِ غوطه ور شده ای که

معنای کاربردی خود را

از دست داده است

بعد از تولّدم

 

ماهی درست کرده دوباره

سبزیِ تازه لای پلو

مادر همیشه توی خیالش

احساس می کند

ماهی نمرده است

و حین پاک کردن فلسش

 و حینِ کندنِ بالَش

با چشمهای خیره ی او حرف می زند

 

یک تخت می خرم

مادر از اینکه زندگی ام با

اشیاءِ نرم تکنفره پر شده

دلگیر می شود

 

در ذهن سالخورده ی او

هر چیز

هر لحظه

هر اتّفاق

حتی همین رها شدنِ تخمک

از تخمدان خسته ی من

یک فرصت است

که دیر می شود

 

من ساکن شمالم و دریا

با فکرهای وسوسه آمیز

 از ترسِ مرگ، خالی و لبریز

پهن است روبروم

 اما اگر عمیقتر از این

در فکرِ من رسوخ کند، قبرم

معنای کاربردی خود را

از دست می دهد

………

 

دو شعر از این کتاب را با صدای خود شاعر بشنوید:

 

لطفاً به اشتراک بگذارید
Advertisement

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

تازه‌ترین نسخه‌ی دیجیتال هم‌یان

آگهی‌های تجاری:

ویدیوی تبلیفاتی صرافی عطار:

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها:

Verified by MonsterInsights