مجموعه پارهمتنهای گروتسک (مجموعه شعر)
هر عصر ادبیات خویش را تولید میکند، اما نه به این معنا که ادبیات چونان آئینهای منعکس کنندهی واقعیات عصر خویش است، بلکه به معنای کنشهای زبانی و تاثیر تحولات هر عصر بر زبان و ظهور شیوهها و ساختارهای زبانی (ادبی، هنری) است.
از آنجا که زبان پدیدهای پویا، غیر ثابت و همواره در حرکت و نوشدگی است، با گذشت زمان، زبان نیز حرکت میکند و در این حرکت است که شیوههای زبانی تازه نیز کشف و ظهور میکنند.
گروتسگ (Grotesque) اگر چه موجودی افسانهایست که ریشه در اسطورههای یونان باستان دارد، اما تا دو سه قرن اخیر به مثابه یک شیوهی خاص زبانی (ادبی و هنری) به آن توجه نشده بود. درحالی که ادبیات گروتسگ به عنوان نوعی نگاه به هستی و هستنده و روابط آنها همواره در طول تاریخ بشر، آگاهانه یا ناآگاهانه در تولیدات زبانی (آثار هنری و ادبی) وجود داشته است.
در قرن بیستم «ولفگانگ کایزر» نویسنده و منتقد آلمانی در سال ۱۹۵۷ کتابی تحت عنوان «گروتسگ در ادبیات و هنر» آن را به مثابه یک شیوه و گونه زبانی مطرح و توجه جامعهی ادبی و هنری را به بطور جدی به آن جلب کرد. از نظر او گروتسک تجلی دنیای پریشان و از خود بیگانهی روزگار ما در دو قرن بیست و بیست و یکم است که سالهای زیادی را در جنگهای عالمگیر، ویرانیها، تحولات، مهاجرتها، مدرن شدنها و تغییرات عمیق و سرگیجهآور تکنولوژیکی، اجتماعی، فرهنگی و مانند آن سپری کرده است…»
گروتسگ که در اصل به غولها (دیوهای) اسطورهای ِانساننما گفته میشود که در غارها زندگی میکردند، موجودی است با هیبتی هراسانگیز، مضحک و مشمئز کننده و قیافهای با اشکال عجیب و غریب، مسخ شده و تغییر شکل یافته، غیرعادی که چهرهای انسان نما با اعضایی متضاد، مضحک و مسخره که اندامهایش هیچ تناسب منطقی با هم ندارند. او جثه و ترکیبی نیمی انسان و نیمی حیوان دارد. موجودی است اهریمنی، هیولایی، ترکیبی اغراقآمیز از زشتی، زیبایی و طنز. غولی با هیبتی هم ترسناک و درعین حال دیدنی و هراس افکن و هم مجذوب کننده، رفتار گروتسک غیر قابل پیش بینی و غیرعقلانی و غیرقابل اعتماد است. ساختاری است که ترکیبی از افکار متضاد را در خود نهفته دارد.
بعضی منابع گروتسک را سبکی هنری، ادبی دانستهاند که دارای ویژگیهایی مانند «عناصرِ شگرف، اغراقآمیز، اروتیک، ترسناک، کمیک و طنزآمیز است» از این رو گروتسک امروزه دیگر برای ما تنها آن معنا و مفهوم اسطورهای (دیو ها و هیولاها) را ندارد، بلکه بعنوان یک بینش و رویکرد یا وضعیت، موقعیت و حالت در زندگی و رفتار فردی یا جمعی بشر و جامعه، از همه مهمتر به عنوان یک سبک و روش ادبی و هنری نیز میتواند باشد.
«باختین» تعریفی از گروتسک را از کتاب رئالیسم رنسانس میآورد و آن را تعریفی ممتاز می نامد: «در گروتسک زندگی در همه درجات آن پیش میرود، از نازلترین، راکدترین و بدویترین تا عالیترین، پرجُنب و جوشترین و معنویترین درجات آن. این حلقه متنوع اشکال گوناگون شاهدی است بر یکه بودن و یگانگیشان. گروتسک همه چیز را گرد هم جمع میکند و آشتی میدهد، عناصری را که طرد شدهاند دور یکدیگر گرد میآورد و همهی مفاهیم متداول را رد میکند. گروتسک در هنر با مبحث پارادوکس در منطق مرتبط است. در نگاه نخست، گروتسک صرفن شوخ و سرگرم کننده است. اما واقعیت این است که ظرفیتهای عظیمی دارد».
« رابرت سی. اونز» نیز با عنوان «عناصر گروتسک در مسخ کافکا» به این اشاره دارد که رسیدن به مفهوم دقیق گروتسک به مثابه یک پدیده و یک جریان هنری، امری دشوار است. او از قول «جفری هارپم» میآورد که «گروتسک لغزندهترین مقوله زیبائی شناسی است. گروتسک یعنی: «خنده، حیرت، دلهره، یا تنفر».
اگر چه هرگز نمیتوان تعریفی روشن، دقیق و قطعی از گروتسک به دست داد و درحقیقت گروتسک یعنی همان پدیده غیر یکدست و غیر ثابتی که در هر مورد متفاوت است از این رو غیر قابل تعریف است. گروتسک دقیقن نقطه مقابل پدیدههای قابل تعریف است، اما با این اوصاف، وقوع تحولات هولانگیز و هراسآورِ دوران کنونی ما نیزکه با سیاستهای افراطی و خشونتگرایی قدرتها، برخوردهای نظامی، اجتماعی، قومی گروهی و فردی در عریانترین و قهرآمیزترین شکل آن که در دو سه دههی اخیر شاهد آن هستیم و ظهور پدیدهها و گروههای کشتاری مانند داعش، طالبان، القاعده و… وقوع حوادث و ظهور گروهها و دستجات فاشیستی و نژادپرستانه در کنار کمکهای بشر دوستانه مردمی، ماشینهای جنگی و غرش جنگ افزارهای کشتار جمعی. ترور و نا امنی اقتصادی و اجتماعی، فرار و مهاجرت و آوارگی ملتها، سیل مهاجرت و خودکشی و دگرکشی و افزایش تنهایی، بحران هویت و از هم گیسختگی نظامهای اجتماعی، خانواده و سنتها در کنار تولیدات فرا مُدرن صنعتی و تکنولوژیکی (الکترونیک) و فوران زیبایی شناسانهی تولیدات هنری و ادبی. موج رو به افزایش زیباییگرایی، نمایش زیبایی و زیبا نمائیها، مسخرگی و کاریکاتور نماییهای طنزآمیز تصویری، شیوع اروتیسیم و افزایش میل به آن در کنار آمار رو به افزایش تنهایی، بصورت فردی و گروهی. گسترش علم و دانش فضائی در کنار افت میزان مطالعه و دانش عمومی و انعکاس روزمره همهی این تحولات همراه با رخدادها و حوادث نابه هنجار و هولناک روزانه در زندگی فردی ما، تعریف دیگری نمی توان از آن بدست داد جز این که جهان در پروسهی تکامل اجتماعی در این عصر پسامدرن به عصر گروتسک رسیده است و ما اکنون در دوران نا به هنجار گروتسک زندگی میکنیم و بدون شک این تحولات گروتسک نه تنها بر روند هستی، زندگی اجتماعی، روح و روان، علاقمندی، دلبستگیها، امید و یاس، شادی و غم و احساس انسان امروز که بر هنر و ادبیات نیز تاثیر جدی داشته است.
و اما منظور از گروتسک در ادبیات نه به لحاظ موضوعی و یا طرح و پرداختن به موضوعات گروتسک، بلکه به لحاظ ساختار ادبی و زبانی (کارکردها و ویژگی های زبانی) گروتسک است. یا به زبان دیگر (بوطیقای گروتسک). اگر گروتسک را به عنوان یک شیوه و گونهی زبانی در عرصهی سخن بشناسیم. بدون شک به وِیژگیها و کارکردهای زبانی آن نیز توجه خواهیم نمود.
گروتسگ برای گفتن نیست بلکه به گفتن وا میدارد. در یک اثر گروتسک هم به لحاظ زبانی و هم موضوعی و روائی یکدستی وجود ندارد و اصولن گروتسک یعنی عبور از یکدستی در زبان تثبیت شده، عبور از موقعیتها و واقعیتهای موجود زبانی آشنا، کشف و تولید موقعیت و واقعیتهای تازه زبانی. در گروتسک هر قطعه با قطعات دیگر متن و نوشتار بی ارتباط و غیر وابسته است. گروتسک از هیچ منطقی پیروی نمیکند. گروتسک متن یا پاره متنی است که نه با کلمات بلکه با کاربُرد آنها نوشته میشود. گروتسک به هیچ پرسشی پاسخ نمیدهد بلکه به پرسیدن وامیدارد. گروتسک به دنبال کشف حقیقت نیست. بلکه حکیمانه به جستجوی حقایق متکثر وامیدارد. گروتسک متن یا پاره متنی است که مخاطب آنرا تکمیل میکند. گروتسگ درپی انتقال هیچ پیام و یا معنای مشخص و نهائی به مخاطبش نیست، اما بیمعنایی هم نیست. گروتسک معنایش را هر مخاطب آن برحسب دانش، سن، جنسیت، تجربه، زمان، مکان آن به طور متفاوت، متغیر و متکثر تولید میکند. گروتسک یعنی عبوری اندیشمندانه و حکیمانه از عقلانیت، تقدس گرائی و سیری است درحوزهی نسبیت. گروتسک چیدمانی است که در آن تناقضها و تفاوتهاست، به همنشینی مسالمتآمیز رسیده و به یاری هم شتافتهاند. گروتسک، تصویری خلاقانه است که در آن زشتی در کنار زیبایی بها و ارزش مییابد. گروتسک یعنی متنی باز که از هر سطر آن میتوان شروع و یا در هر سطر آن متوقف شد. به زبان دیگر جملات، سطرها، قطعهها درعین همنشینی در کلیت متن از استقلال وجودی برخوردارند. جدا کردن جمله، سطر یا قطعه صدمهای نه به او میزند و نه به کلیت متن. گروتسک تصویرخلاقانه رویاروئی تنهایی انسان با هیولای جهان و هویت منفرد بشر در زمانه اکنون است.
مجموعه پاره متن های گروتسک توسط نشر دنا – روتردام منتشر و در سومین سال از نمایشگاه بدون سانسور برای علاقمندان ارائه می شود.
دن هاخ (لاهه)