سه شعر پسازبانی از کریم قیطانیفرد
۱ تبسم کنول وله تبسم کنا همون زجر اولی که کشیدیمنم همرات بودمبه جهنمبه جهنم که جهنم رو به آتیش...
بیشتر بخوانیدصفحه را انتخاب کنید
کریم قیطانیفرد | ۱۴ خرداد ۱۴۰۰
۱ تبسم کنول وله تبسم کنا همون زجر اولی که کشیدیمنم همرات بودمبه جهنمبه جهنم که جهنم رو به آتیش...
بیشتر بخوانیدکریم قیطانیفرد | ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۰
در این بلبشوی ادبیات که در آن هرکسی سازی می نوازد، و آنقدر این انسان که از هرچه ساز است متنفر شده...
بیشتر بخوانیدکریم قیطانیفرد | ۲۷ مهر ۱۳۹۹
توی همین لباس ها توی همین تخت خواب برای همین است که باید از زاویه ی فصل ها گذشت از خیال پنجره به...
بیشتر بخوانیدکریم قیطانیفرد | ۲۱ خرداد ۱۳۹۹
تحلیل و بررسی یک شعر [show_avatar email=1375 align=left user_link=authorpage display=show_name...
بیشتر بخوانیدکریم قیطانیفرد | ۱۱ خرداد ۱۳۹۹
۱ از همان اول تو را می خواستم وگرنه بر آفتاب آویزان نمی شدم نه روی شاخه ها پهن می...
بیشتر بخوانید