حرفهایی که قبل از خواب یادم میاد (۷) و (۸)
مژگان مشتاق (۷) اینکی: مامان ستارهها دخترن؟ مامان: چون ستاره اسم دختره – آره فکر کنم...
Read MoreSelect Page
مژگان مشتاق | 13 دی 1400
مژگان مشتاق (۷) اینکی: مامان ستارهها دخترن؟ مامان: چون ستاره اسم دختره – آره فکر کنم...
Read Moreمژگان مشتاق | 29 آذر 1400
اینکی: مامان چرا تو فقط گنجشک می کشی؟ یه بارم ماشین آتش نشانی بکش! مامان: گنجشک از همه سخت تره!...
Read Moreمژگان مشتاق | 17 آذر 1400
اینکی: مامان تو اصلن اندازه ی من بودی تا حالا؟ مامان: پس نه همین طوری بودم از اول! اینکی:...
Read Moreمژگان مشتاق | 16 آذر 1400
اینکی: اگه راست میگی مامان بگو چند تا ستاره تو آسمونه؟ مامان: چه میدونم! صد هزار تا…دویست...
Read Moreمژگان مشتاق | 2 آذر 1400
اینکی: مامان مدادها رو که می تراشیم دردشون میگیره؟! مامان: مگه آدمن که دردشون بگیره بچه! ...
Read More