شعری از رویا سامانی
زخمها پیله کردهاند به تاولهای تنم تا باز این قطرههای سرد باران که در زیر هزار، پا ابر...
بیشتر بخوانیدصفحه را انتخاب کنید
رویا سامانی | ۱ خرداد ۱۴۰۲
زخمها پیله کردهاند به تاولهای تنم تا باز این قطرههای سرد باران که در زیر هزار، پا ابر...
بیشتر بخوانیدرویا سامانی | ۱۵ دی ۱۴۰۱
۱ خیال تو… قصهی ناتمام لبهای پروانهست تو که به شاهراه گیلاسهای تلخ پیله...
بیشتر بخوانیدرویا سامانی | ۲۵ تیر ۱۴۰۱
خسته از رسیدنهای کالبه انزوای خطوط رسیدمو تو آمدی…غزل بانوچه دیر رسیدیچه دیر رسیدیتا...
بیشتر بخوانید