شدشناسی
نوشتار اول
هایدگر در یکی از درسگفتار های خود هوسرل را، چه بهلحاظ محتوایی و چه ازحیث روش به «سادهلوحی» متهم میکند (Heidegger, 1993: 26)؛ در صورتی که خودش از او ساده لوح تر بود.
چرا که هایدگر “دارزین” را وجه تمایز حقیقی میان انسان و حیوان می داند، بدون آنکه به چگونه شدن وجود دیدن و شنیدن بپردازد. چگونه بدون درک چگونه شدن ادراک به این نتیجه می رسد که دازاین وجود خاص انسانی، (هیدگر،مسائل اساسی پدیدارشناسی،شهابی،۱۳۹۲،ص۷۹) است؟
با طرح این پرسش که چشم و گوش چگونه شدند؟
مشخص می شود مساله اصلی پدیدارشناسی نیست بلکه مساله اساسی شدن شناسی است و هایدگر و هوسرل ساده لوحانی بودند که با پدیدارشناسی به بیراهه رفتند، چرا که پدیدارشناسی بدون شناخت چگونه شدن می تواند ابطال پذیر باشد.
پدیدارشناسی هوسرل و هایدگر در مورد یک چشم ، ادراک و آگاهی و هستی حاضر و آماده حرف می زند در صورتی که هیچ کدام از قوای ادراکی و در مقابل آنها هستی از اول نبوده اند بلکه شده اند. و در ادراک شده و ادراک شونده یا به تعبیر کانت نومن و فنومن* امری ایستا نیستند بلکه همواره در حال شدن و پویایی هستند. چگونگی شدن و آغاز شدن بخش مهمی از شناخت است، که در پدیدارشناسی غایب هستند، و حضور این موضوع می تواند تمام معادلات پدیدارشناسی و هستی شناسی را بهم بریزد و از نو پایه ریزی کند.
پس شد شناسی فلسفه دیگری است که در پی آغاز زمان و حرکت وجودی اعضا و جوارح جهان است که می تواند نتایج موجود پدیدارشناسی و هستی شناسی را زیر سوال ببرد.
زمان وجودی چیست؟ گوش چگونه گوش شد؟ چشم چگونه چشم شد؟ ادراک چگونه ادراک شد؟ آگاهی چگونه شد؟ دیدن و شنیدن چه دخالت ادراکی میان حیوان و انسان دارند؟ چه رابطه ای میان صدا و گوش و چیز ها و چشم وجود دارد؟ آیا این رابطه دوآلیته بر پایه منفی و مثبت یا نرینگی و مادگی است؟ آیا این دوآلیته در آغاز یکی بودند؟ کدام یک متاثر از دیگری شد؟ آیا آگاهی درون ما است یا بیرون ما؟ اساسا آیا درون و بیرونی برای ما موجود است؟ نسبت ما با اشیا چیست ما جدای از چیزها هستیم یا به آنها پیوسته ایم؟ جهان پدیدار است یا ناپدیدار؟ بود یا نبود بر اساس چه حرکتی و چگونه شکل می گیرد؟ زبان چه نقشی در شکل گیری بودن یا نبودن داشته؟ هستی و نیستی کمیت است یا کیفیت؟ کثرت عدد عرض است یا جوهر؟ چرا امر موجود در مقابل وجود محض، نیستی است؟
ادامه دارد
پ ن:
نومن یا نومنون یا ناپدیدار (به فرانسوی:Noumène) (به یونانی: νούμενον) در متافیزیک، شیء یا رویدادی است که مستقل از حس یا ادراک انسان وجود دارد. اصطلاحِ نومن معمولاً در تقابل با اصطلاح فنومن به کار میرود که به چیزهایی اشاره دارد که ابژهٔ حواس هستند یا ادراک میشوند(ویکی)
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
عبدالکریم قیطانی فرد، متولد ۱۳۶۶ شاعر، نویسنده، پژوهشگر و مخترع ساکن خوزستان شهرستان دزفول است. او صاحب دو مجموعه شعر، دو اختراع و دهها مقاله است که در آخرین تحقیقات خود مفهوم آنتروپی را وارد علوم انسانی – ادبیات و شعر کرده تا شاید از این طریق پنجره ای نو رو به آسیب شناسی، نقد و بررسی ادبیات و شعر امروز گشوده شود.