تبلیغات

صفحه را انتخاب کنید

معرفی کتاب- معرفی نویسنده – صدای مؤلف

معرفی کتاب- معرفی نویسنده – صدای مؤلف

 در قسمت “معرفی کتاب/معرفی نویسنده” در مجلهء شهرگان، قصد داریم  آثاری از نویسندگان ایرانی و غیر ایرانی  معرفی کنیم. از آن جهت که هدف این بخش نقد این آثار نیست، در کنار بخشهایی از این آثار، نقد و نظرات دیگر خوانندگان این آثار را در اختیار شما قرار می دهیم.  همچنین در این بخش فرصتی برای خوانندگان و دوست داران این آثار یا نویسندگان فراهم آورده ایم تا بخشی از کتاب معرفی شده  را با صدای خود مولف بشنوند.

  • ساره سکوت

———————————————————–

اکرم پدرام‌نیا دانش‌آموخته‌ی ادبیات انگلیسی دانشگاه تهران، پزشکی دانشگاه علومپزشکی ایران و مدیریت پژوهش پزشکی دانشگاه مک‌مستر کاناداست.
از اکرم پدرام‌نیا تاکنون جستارهای زیادی در زمینه‌های ادبی، اجتماعی و پزشکی در نشریه‌ها، رسانه‌ها و سایت‌های اینترنتی داخل و خارج از کشور منتشر شده است.
کتاب‌هایی که تاکنون از او منتشر شده:

سه رمان: نفیر کویر، زیگورات و زمستان تپه‌های سوما
ترجمه‌ی رمان‌های: گیلگمش (جون لاندن)، لطیف است شب (اسکات فیتزجرالد) و لولیتا (ولادیمیر ناباکوف)
دو اثر پژوهشی: روانشناسی خواندن و ترویج کتابخوانی، روانشناسی نوجوان
ترجمه دو کتاب کودک از رابرت مانش و نیز ترجمه‌ی اثری از نوام چامسکی (دولت‌های فرومانده)

” دکتر پدرام‌نیا نویسنده سخت‌کوشی است و این را می‌توان از نثر پخته و تحقیق و تلاشی که در ساخت فضا و لحن و از همه مهم‌تر در رسیدن به زبانی متشخص در رمان‌هایش فهمید. این‌ها را فقط با خواندن رمان زمستان تپه‌های سوما می‌توان فهمید که با چه نویسنده‌ی فهیم و مسلط به شیوه‌ی روایت‌پردازی و داستان‌گویی طرف هستیم. پدرام‌نیا را می‌توان از جمله نویسنده‌هایی قلمداد کرد که با اینکه چندین سال است خارج از ایران زندگی می‌کند اما در آثارش ردی از شخصیت‌ها و فضا و حال و هوای انسان‌های مهاجر دیده نمی‌شود و سوژه‌ها و شخصیت‌های داستانی پدرام‌نیا همچنان در این سرزمین راه خود را می‌جویند و زیست تاریخی خود را نه در گزاره‌ای به نام ادبیات مهاجرت جستجو می‌کنند، بلکه حضور خودشان در زیر سایه‌ی تاریخ معاصر این مملکت با تمام خصوصیات کاملاً مربوط به این اقلیم و بوم اعلام می‌کنند.”۱

رمان نفیر کویر

خسرو صادقی بروجنی درباره کتاب نفیر کویر می نویسد:

“رمان «نفیر کویر» نوشته‌ی اکرم پدرام‌نیا که توسط نشر قطره به چاپ رسیده است حکایت‌گر درد و رنج و عشق و دلدادگی قالیبافان کویر است. «گلی» شخصیت اصلی رمان، فرزند مادری ایرانی و پدری افغانی است. گلابتون (مادر گلی) کارگر قالیباف است و  پدر افغانی او که برای کار در جنوب آن‌ها را رها کرده کرده است، پس از مدتی به افغانستان می‌رود، مدتی اسیر طالبان می‌شود و سپس پس از بازگشت به ایران در  کوره‌پزخانه‌ای در حوالی قم مشغول به کار می‌گردد. گلابتون به سفارش پدرش قصد دارد گلی را باسواد کند اما چون پدر گلی افغانی است به او شناسنامه نمی‌دهند و هیچ مدرسه‌ای حاضر نیست او را ثبت نام کند.  پس از فوت گلابتون سرانجام  زنی به نام «سروین» گلی را به خانه‌اش می‌برد تا هم از دختر کوچکش «نسیم» مواظبت کند و هم پیش او خواندن و نوشتن یاد بگیرد. نوید، خواهر زاده‌ی سروین پسری که از بچگی با گلی در آن خانه بزرگ می‌شود رفته رفته دلداده‌ی گلی می‌شود و داستان تا بزرگ شدن آن‌ها و بیان عشق نوید به گلی ادامه می‌یابد.

نفیر کویر دو راوی دارد که با فرم نوشتاری رمان در بخش‌ها و فصل‌های مختلف خواننده آن‌ها را از هم تمیز می‌دهد. گلی و نوید دو راوی این رمان هستند که رمان از زبان آن‌‌ها روایت می‌شود.

در زمانه‌ای که اکثر آثار ادبی با سویه‌ای فرمالیستی و پست‌مدرنیستی، نظریه‌ی «هنر برای هنر» را ترویج می‌دهند و کم‌تر قائل به رسالت اجتماعی برای ادبیات هستند، رمان نفیر کویر با سبک رئالیستی خود نه تنها از نثر دلنشینی برخوردار است بلکه زوایای گوناگون زندگی پر از رنج و استثمار مهاجران افغانی و کارگران قالیباف کویر را به زیبایی تصویر می‌کند.” ۲

بهزاد فراهانی، هنرپیشه شناخته شده تئاتر، تلویزیون و سینما در معرفی کتاب می نویسد:

“هرگز گمانم نبود که رمانی را دوبار و سه‌بار بخوانم و باز بخوانم. در مورد این یک شد و هنوز خرسندم و به یاد شعر فردوسی می‌افتم که گفت:

به ایران زمین صد‌هزار آفرین
که دارد به بر دخترانی چنین

و امّا ای دوست،ای که همچون شخصیت «خورشیدکلاه» احمد محمود و سیلویای «رومن‌رولان»عاشق دیدنت هستم. بگذار چراهای این شوق کودکانه‌ام را برایت بشمرم. نخست آنکه نگاهت به عالم انسانی پاک،صاف و شفاف است و هیچ گرفت و گیر روشنفکر‌مآبانه ندارد. به قولی«گیر ودار و حاجب و دربان در این درگاه نیست».

دوم‌ آنکه در ساختار و شخصیت‌پردازی یکه‌ای و یگانه و چشمان نجیبت کاشف هزارتوهای کارآکتر (نقش) است و هرگز هیچ شخصیتی گله‌مند آن نخواهد بود که کم و کاستیش را ندیدی و نیافتی و «تام آرزو» و حسرتمند رهایش ساختی.

و سه دیگر آنکه در شناخت احساسات مردمان ،همچون تیزپروازان فراز بلند آسمان به سخاوت،حاتمی کردی و گاه به خشک‌دستی جبار زمانه نشدی. و چهار و پنج و شش آنکه در بسترسازیِ جلو رفت آدم‌هایت هرگز نه به ناتورالیسم معمول دل‌بستی و نه هیچ‌گاه افسون واقع‌گریزی‌های مرسوم گردیدی. در آن به آن قصّه‌ات،با تمام زیرکی‌هایم نتوانستم پیش‌بینی کنم که به کجا سرک خواهی کشید؟ یکی از ویژگی های بزرگ و ارجمند آدم‌هایت آنست که انسان آرزو می‌کند آنها را در زندگی خویشتن ببیند و دست‌هایشان را بفشارد و نیم‌شبی ، شاید سحرگاهی با آنها دو سه ساعت سفر کند و حال و احوالشان را جویا شود.

درهم آمیزی لحظه‌های قصه‌ات با همه نابهنگامی سبک و سیاقِ آمریکای لاتینی‌ها،نو و بکر و بجاست. درود بر تو و این شاهکار نامیرایت که در میان صف طویل نویسندگان ایران زمین، در قلب کوچک کارپیشه‌ام جای دنجی را برا خود ،نه اجاره، که ملک طرق خود کرده است.

دلم می‌تپد برای مهمان کردن شخصیت‌های قصه‌ات به زیر سایه‌بان کوچکم و پذیرایی از یک یک آنها، به ویژه خوردن یک لیوان شربت بهارنارنج با گلابتون و همسر افغانش وهم‌نواشدن با هر دوی ‌آنها.

نثرچکش‌خورده، ترکیب‌حَرَس‌شده،با واژگان بکر و تازه به مهمانی ادبیات پارسی آمده و نجابت و شریف در به تصویر‌کشیدن پنهان‌گاه‌هایی که با همه ادعاهای مردم‌گراییم، از وجودشان و نشانی آنها بی‌خبر بودم.” ۳

در مصاحبه ای که مجید صابری، برای روزنامه آرمان، با نویسندهء این رمان انجام داده است از زبان نویسنده می خوانیم:

“رمان، در ساده‌ترین حالت، عرصه‌ی به‌تصویرکشیدن قطعه‌ای از زندگی است با استفاده از ابزاری خاص. انتخاب نوع ابزار و قطعه رابطه‌ای تنگاتنگ دارد با بینش و شناخت نویسنده از جهان. بدیهی است که بیشتر نویسندگان، کمابیش، به سمت بینش ثابتی حرکت می‌کنند و چیزی که بازنمود این بینش را متنوع می‌کند، تنوع ابزار است و جابه‌جایی آن قطعه. ابزار و برش متفاوت همانا آفرینش زبان نو، فرم، مضمون و شخصیت‌هایی با هویت و شاخصه‌های فردی متفاوت و حتا بستر جغرافیایی دیگر است و پس از این‌همه، شاید آن دیباچه دریچه‌ای بگشاید به دنیای آزمون و تجربه‌ی نو، و محصول کار به گرداب ازسرگیری و کسالت‌آور تکرار نیفتد.”۴

 بخشی از این کتاب را می توانید در آدرس زیر بخوانید:

http://akrampedramnia.blogspot.com/2011/05/blog-post.html

و با صدای مولف در زیر بشنوید:

[soundcloud id=’467884695′]

۱- http://poets.ir/?p=17585

۲- http://www.khosrosadeghy.com/?p=213

۳- http://hamshahrionline.ir/details/149329/Culture/literature

۴-

گستره‌ی تجربه‌‌گرایی و ریسک‌های جسورانه‌ی در آثار اکرم پدرام‌نیا

تبلیغات

آگهی‌های تجاری:

ویدیوی تبلیفاتی صرافی عطار:

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها:

Verified by MonsterInsights