بنزینی که خامنهای روی ایرانِ مستعدِ اشتعال ریخت!
خامنهای چند ماه پیش: – «لیکن این کار میشه. ممکن هست. شدنی است. راههایی وجود دارد، دنبال کنید آن را. با قدرت پیش برید»(!)
خامنهای چند روز پیش: – «بنده در این قضیه سررشته ندارم. یعنی تخصص این کار را ندارم»(!)
افزایش سهبرابری نرخ بنزین در ایران بهطور شبانه و بهدور از چشم و گوش مردم و اعلام یکبارهٔ آن در اولین دقایق روز تعطیل (جمعه ۲۴ آبان برابر با ۱۵ نوامبر)، بیانگر اقدام دزدانه و مخفیانهای است که تصمیمگیرندگان همقول و متفق شدند تا بار دیگر دست بر جیبهای طبقات تهیدست و کمدرآمد مردم ببرند.
اعتراض و عکسالعمل شدید مردم نسبت به این اقدام پنهانی تصمیمگیرندگانِ حاکم در جمهوری اسلامی را غافلگیر کرد. آنها این میزان خشمِ مردمِ بهستوه آمده را انتظار نمیکشیدند.
جمهوری اسلامی ایران که تاکنون سرگرم طرح و توطئه و دادن مشاوره به حاکمان عراق برای سرکوب جنبش اعتراضی تهیدستان عراق بود، خود گرفتار اعتراض و آتش خشم مردم خود شد. ارسال گزارشهای تصویری و صوتی از اعتراضات ضمن این که ابروی نداشته رژیم را برملا میکرد، از سویی نیز توجه و همدردی بینالمللی را نیز با مردم ایران بهوجود آورد.
اجرای طرح افزایش بهای بنزین بیشاز یک دهه بود که روی میز دولتهای خاتمی و احمدینژاد قرار داشته و روحانی که ابتدا مخالف اجرای آن بود، اینبار با روبرو شدن بحران اقتصادی و به ته دیگ خوردن کفگیر و تحریم دوباره نفت ایران، این طرح روی میز دولت او قرار میگیرد.
تحریم و بحران اقتصادی، طرح افزایش بهای بنزین را از چند ماه قبل دوباره در دستور کار خامنهای و مشاوران او قرار میدهد. بدیهی است که زمینه اعلام و اجرای آن در هفته گذشته، یک شبه از عبا و آستین حاکمان رژیم بیرون کشیده نشدهاست. اما نحوهٔ اعلام ناگهانی آن همان اشتباه و در واقع بنزینی بود که خامنهای بر روی جامعهٔ بهستوه آمده و در حال اشتعال ایران ریخت.
به اعتقاد نگارندهٔ این متن، در خارج از ایران بودن و غیرقابل کنترل بودن روحاله زم نیز که به دلیل ارتباطات وسیع خود در داخل ایران میتوانست یکی از عواملی در تعلل اجرای افزایش نرخ بنزین بودهباشد، با دستگیری او، خامنهای و مشاورانش تا حدودی به بستن خروجیهای خبر اطمینان حاصل میکنند و به این باور میرسند که یکی از راههای مؤثر خبررسانی به خارج از ایران و عامل افشاگری، جلویش گرفته شدهاست. شادی سپاه و قوه قضاییه از دستگیری او شاید در این ارتباط قابل توجیه باشد. چون حتی با مسدود کردن شبکههای اینترنتی، زم و شبکهٔ خبررسانی آمدنیوز میتوانست کماکان بر بستر ارتباطات خود، برای حاکمیت مسئلهساز باشد و خبرها و اطلاعات داخل کشور به بیرون درز پیدا کند. معضل دیگر نیز در تداوم اجرای این طرح، اینترنت و شبکههای اجتماعی بود که آن را نیز بستهاند.
برای روشن شدن اجرای طرح افزایش بنزین و نقش خامنهای در اجرای آن شاید با مروری بر صحبتهای او در دو سخنرانی متفاوت با اختلاف فاصله زمانی چند ماهه – که از نوار ویدیویی استخراج شده – خالی از لطف نباشد:
«…یکی از مشکلات بزرگ ما به نظر من از این باصطلاح بد استفاده کردن از ظرفیتهای داخلی، مصرف بالای بنزین در داخل کشور است. امروز ایشان به من گفتند که روزانه ۱۰۵ میلیون لیتر مصرف بنزین کشور است. حالا یک جا دیگر من در گزارش خواندم که بیشتر از ۱۲۰ میلیون لیتر است. چرا؟ چرا ما باید اینقدر مصرف کنیم. ما یک دورهای توانستیم – یعنی توانستند مسئولین – برسانند مصرف را به حدود ۶۵ میلیون لیتر. یعنی کمتر از ۶۵ میلیون لیتر. شد این کار! البته خود آنها هم خرابش کردند بعداً. لیکن این کار میشه. ممکن هست. شدنی است. راههایی وجود دارد، دنبال کنید آن را. با قدرت پیش برید. حالا ممکنه تعدادی آدم بگه آن خانوادهای که هر کدام ۵ تا ماشین دارند و مصارفی دارند ممکنه که آن آدم ناراحت بشه. خوب بشه. از این ۱۰۵ میلیون لیتر در روز گقدر در دست آحاد مردم کشور میافتد. یعنی این ها چیزهای مهمی است به نظر من. جلو این را بگیرید. نگذارید. این بخش عمدهاش بعهدهی وزارت نفت است و مجموعه دولت…»
همانطور که از ادبیات خامنهای استنباط میشود، نشان میدهد که او در هیبت یک کارشناس اقتصادی ظاهر شده و دستورالعمل صادر میکند. نگاه او بهظاهر، آقازادههای مصرف کننده هستند. یعنی او در همین چند جمله، فاصله طبقاتی را میبیند و بر آن اشراف دارد اما نمیبیند که افزایش بهای بنزین هیچ تاثیری بر آقازادهها و اختلاسگران ندارد چون افزایش نرخ بنزین همراه میشود با افزایش نرخ کرایه خودروها و دیگر وسایل نقلیه عمومی و تاثیر بدون شک آن بر دیگر مایحتاج روزانه تهیدستان و حاشیهنشینانی که دیگر در ادبیات خامنهای دیده نمیشوند.
اما صحبتهای اخیر او بعد از آغاز درگیریها مردم تهیدست و به خشم آمده در کف خیابان را بخوانیم که از روی نوار تصویری استخراج شدهاست:
«… در این یکی دو روز یک حوادثی به دنبال مصوبه سران کشور، سران قوا، اتفاق افتاد. دیروز، دیشب، پریشب در برخی از شهرهای کشور و متاسفانه مشکلاتی هم درست شد. تعدادی جان باختند. مراکزی تخریب شد. از این کارها هم شد در یکی دو روزه. چند نکته را باید توجه داشت. اولا وقتی یک چیزی مصوبهی سران کشور است آدم باید با چشم خوشبینی به آن نگاه کند. بنده در این قضیه سررشته ندارم. یعنی تخصص این کار را ندارم. گفتم هم به آقایون. گفتم من چون نظرات کارشناسان هم در این قضیه بنزین مختلف است. بعضیها آن را لازم و واجب میدانند و بعضیها هم آن را مضر میدانند. بنابراین من هم که صاحبنظر نیستم در این قضایا. گفتم اگر سران ۳ قوه تصمیم بگیرند من حمایت میکنم. من این را گفتم و حمایت هم میکنم. سران قوا نشستند با پشتوانه کارشناسی یک تصمیمی برای کشور گرفتند. باید عمل بشه به آن تصمیم…»
اما اگر فرازی از تفاوت این دو سخنرانی را برجسته کنید تناقض آشکار و فریب و دورویی خامنهای باز هم بیشتر آشکار میشود:
– «لیکن این کار میشه. ممکن هست. شدنی است. راههایی وجود دارد، دنبال کنید آن را. با قدرت پیش برید»(!)
– «بنده در این قضیه سررشته ندارم. یعنی تخصص این کار را ندارم»(!)
پیرو دستورالعمل خامنهای که «با قدرت پیش برید»، حسن روحانی که در ظاهر اعتقادی به دو نرخی کردن قیمت بنزین، استفاده از کارت سوخت و سهمیهبندی بنزین نداشت و منتقد سیاست پرداخت یارانه نقدی بود، در طرح سهمیهبندی بنزین و افزایش سه برابری قیمت آن همراه بقیه قوا و در راس آنها خامنهای همصدا و همگام میشود و بلندتر از بقیهی سران قوا، مخالفان و معترضان را تعداد اندکی آشوبطلب، اوباش و … خطاب میکند.
اکنون خامنهای با پاشیدن بنزین بر روی ایرانِ مستعد اشتعال، آتشی را برافروخته که ۸۰ میلیون مردم به ستوهآمده از استبداد مذهبی را بهگروگان گرفته و نیروهای نظامی و بسیج و سپاهی را مقابل مردم بیدفاع قرار دادهاست. او با قطع اینترنت و بستن خروجیهای اطلاعاتی، راه تنفس خبر را مسدود کرده و سکوت مرگباری را بر ایران حاکم کردهاست. هر روز بر تعداد کشتهشدگان و زخمیهای اعتراضات برحق مردم بیشتر و بیشتر میشود. اگرچه سازمان عفو بینالملل تعداد کشتهشدگاه را تا روز سهشنبه ۱۰۶ نفر اعلام کرده اما این آمار با واقعیت فاجعه هنوز فاصله فاحش دارد. وقتی اینترنت دوباره وصل شود و امکان ارتباط میسر گردد عمق فاجعه و کشتار مردم ستمدیده، تهیدستان، قشرهای میانی کمدرآمد و کارگران و زحمتکشان آشکار میشود.
با قطع اینترنت وبسایتها و شبکههای اجتماعی رسانههای نیمه مستقل از جمله روزنامههای: آرمان، شهروند امروز، شرق، اعتماد، روزنامه کار و کارگر، سیاست روز، بهار و … از دسترس خارج شدهاند. اما سایتهای و روزنامههای وابسته و دولتی همچون: کیهان، ایران، اطلاعات، جمهوری اسلامی، انتخاب، روزنامه قدس، رسالت، روزنامه خراسان، ابرار، همشهری و دیگر خبرگزاریهای دولتی در دسترس قرار دارند. حتی پورتالهایی که تنها صفحات نخست روزنامههای ایران را روزانه نشان میدهند، از دسترس خارج شدهاند.
آیا این همه سانسور و گروگانگیری ۸۰ میلیون ایرانی و بستن صدای آنها ناشی از ترس رژیم جمهوری اسلامی نیست!
۱۹ نوامبر ۲۰۱۹
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
هادی ابراهیمی رودبارکی متولد ۱۳۳۳- رشت؛ شاعر، نویسنده و سردبیر سایت شهرگان آنلاین؛ مجلهی دیاسپورای ایران فرهنگی در ونکوور کاناداست.
فعالیت ادبی و هنری ابراهیمی با انتشار گاهنامه فروغ در لاهیجان در سال ۱۳۵۰ شروع شد و شعرهای او به تناوب در نشریات نگین، فردوسی، گیلهمرد، گردون، تجربه، شهروند کانادا و مجله شهرگان آنلاین چاپ و منتشر شدند.
او فعالیت فرهنگی خود را در دیاسپورای ایران فرهنگی – کانادا از سال ۱۹۹۲ با نشریهی «نمای ایران» آغاز کرده و سپس در فرگشتی «آینده» و «شهروند ونکوور» را منتشر کرد و از سال ۲۰۰۵ تاکنون نیز سایت شهرگان را مدیریت میکند.
ابراهیمی همراه با تاسیس کتابفروشی هدایت در سال ۲۰۰۳ در نورت ونکوور، به نشر کتابهای شاعران و نویسندگان دیاسپورای ایران فرهنگی پرداخت و بیش از ۱۰ کتاب را توسط نشر آینده و نشر شهرگان روانه بازار کتاب کرد. اولین انجمن فرهنگی-ادبی را با نام پاتوق فرهنگی هدایت در سال ۲۰۰۳ بههمراه تعدادی از شاعران و نویسندگان ایرانی ساکن ونکوور راهاندازی کرد که پس از تعطیلی کتابفروشی هدایت در سال ۲۰۰۷ این انجمن با تغییر نام «آدینه شب» برای سالها فعالیت خود را بطور ناپیوسته ادامه داد.
هادی ابراهیمی رودبارکی در سال ۲۰۱۰ رادیو خبری-فرهنگی شهرگان را تاسیس و تا سال ۲۰۱۵ فعالیت خود را در این رادیو ادامه داد.
آثار منتشر شده و در دست انتشار او عبارتاند از:
۱- «یک پنجره نسیم» – ۱۹۹۷ – نشر آینده – ونکوور، کانادا
۲- «همصدایی با دوئت شبانصبحگاهی» ۲۰۱۴ – نشر بوتیمار – ایران
۳- «با سایههایم مرا آفریدهام» گزینه یک دهه شعر – ۲۰۲۴ – نشر آسمانا – تورنتو، کانادا
۴- «گیسْبرگ درختان پائیزی» مجموعه شعرهای کوتاه و چند هایکوواره – در دست تهیه
۵- «ثریا و یک پیمانه شرابِ قرمز» گردآورد داستانهای کوتاه – در دست تهیه