
یاد شهلا لاهیجی، زنی با کولهبار چندین کارتون کتاب به ونکوور گرامی

شهلا لاهیجی زنی با بار چندین کارتون کتاب در سال ۲۰۰۴ وارد ونکوور شد تا برای ایرانیان این شهر به ایراد سخنرانی بپردازد و در کنارش نمایشگاهی از کتابهای «انتشارات روشنگران و مطالعات زنان» که خود مدیر آن بود برگزار کند.
این حضور در کانادا که با نام برگزاری هفته زن ایرانی در دانشگاه تورنتو کانادا و چند شهر دیگر اعلام شدهبود از شهرهای شرقی کانادا (تورنتو، مونترال، اتاوا) آغاز میشد و در غربیترین شهر این کشور (ونکوور) پایان مییافت.
شهلا لاهیجی در گفتوگویش با ایسنا برگزاری این برنامه را تحت مدیریت و حمایت مالی انتشارات روشنگران و مطالعات زنان و نیز برخی انجمنهای فرهنگی زنان در کانادا عنوان کرده بود که علاوه بر او زنان دیگری از جمله؛ چیستا یثربی، شادی صدر، لیلی فرهادپور، پرینوش صنیعی، مهناز عطارها (کریمی)، محبوبه میرقدیری، فیروزه صابر، زیبا لاهیجی، نوشین شاهنده و مهری یلفانی (داستاننویس ساکن کانادا) نیز او را همراهی میکنند.
باری، بهعنوان سردبیر شهروند در ونکوور و همچنین مدیر کتابفروشی هدایت در ونکوور برگزاری این نمایشگاه و سخنرانی برای زنده یاد شهلا لاهیجی را عهدهدار شدم. این برنامه بدون کمک و حمایت کتابخانه ملی وست ونکوور و مسئول بخش فارسی زبان آن سرکار خانم کاشفی میسر نمیشد.
آنچه که نمایشگاه کتاب شهلا لاهیجی را در ونکوور برجسته میکرد، ارایه کتابهای نویسندگان زنان ایرانی و همچنین آثار متنوع بهرام بیضایی در آن بود. حضور او به عنوان یک زن ناشر، نویسنده و پژوهشپژوی حوزه زنان در ونکوور و ایستادگی و تعامل او با رژیمی زنستیز، سرکوبگر و توتالیتر قابل تحسین و ستودنی بود. این ویژگی احترام همه شرکتکنندگان در این نمایشگاه را برانگیختهبود.
آری، او با روسری به جمع ما آمدهبود و حتی در تمام مکانهای عمومی در ونکوور هم دغدغهی حجاب تحمیلی را داشت و سربارش شدهبود. گروههای سیاسی دگم و جزماندیش آنقدر که به حجاب او توجه نشان میدادند به صحبتها و دغدغهها و تلاشهایش برای ایجاد روزنه در آزادی زنان و استقلال فکری و احقاق حقوق فردی و اجتماعی زنان گوش نمیسپردند. بیاد بیاوریم آن سالها و تلاش مستمر زنان برای شنیدن صدایشان از ایران و تحقق تشکلهای مستقلشان حتی با حجاب اجباری.
باری، سالهایی که ترس خستهنشده بود و زیر حجاب زنان فرهیختهٔ ما با او به خارج از کشور سفر میکرد و به عدسی دوربینهای گزارشی ما، چشم میدوخت.
شهلا لاهیجی از دیدن کتابفروشی هدایت در ونکوور و تشکیل پاتوق فرهنگی هدایت به وجد آمدهبود و از آثار بعضی از نویسندگان فارسی زبان در این شهر به ویژه همکار طنز نویس شهروند ونکوور عبدالقادر بلوچ استقبال کردهبود. اوهمچنین اظهار تمایل کردهبود تا برای شناسایی بیشتر این نویسنده در ایران بعضی از کارهای این طنزنویس را در ایران منتشر کند. اما سرنوشت چارهناپذیر ناشرین در رژیم کنونی ایران و اعمال نفوذ وزارت ارشاد رژیم اسلامی در ممیزی و سانسور شدید کتابها مانعی برای این زن ناشر، آزاده و مدافع حقوق بشر در انتشار کتاب این نویسنده ایرانی ساکن ونکوور شد.
شهلا لاهیجی پس از اتمام سخنرانی و نمایشگاه کتاب در ونکوور، باقیمانده کتابها را بهمنظور بالابردن ثروت کتابهای کتابفروشی هدایت، برای این کتابفروشی باقی گذاشته بود تا به تناوب بهای آنها برایش ارسال شود. قولی که هیچگاه از سوی من بطور کامل تحقق نیافت و خودِ کتابفروشی هدایت نیز دچار بحران مالی شد و در سال ۲۰۰۷ برای همیشه بسته شد. بسیاری از کتابهای کتابفروشی هدایت حراج و تعداد زیادی به دوستان و علاقهمندان بخشیده شد و باقیمانده هم به یکی از مغازههای همسایه که ایرانی بود به امانت سپرده شد.
مرگ شهلا لاهیجی را به همه ناشران، همکاران، یاران و دوستان و اهالی قلم به ویژه خانواده عزیزش صمیمانه تسلیت میگویم. یاد و خاطره شهلا لاهیجی در حافظه تاریخی ایرانیان ساکن ونکوور برای همیشه باقیمیماند.
هادی ابراهیمی
سردبیر شهرگان آنلاین