
پنج رباعی از زهرا جلالی

۱
به نطفه کشیده خیالی عجیب
بنفش و کبودش به وهمی مذاب
و جا مانده ردِّ پلنگانه اش
به ماهِ تَرَ ک خورده ی رودِ خواب
۲
من از ژرفِ بی کالبد سَرکِشم
نه پروای این شیهه در تاختن
طنینی بر امواجِ کف بر دهان
به گردابی از بردن و باختن
۳
تنت لُخت بر تختهی سینهام
خسوفِ روان- اخترِ کهکشان
مدارِ کدامین سیه چاله را
تهُی می کند جذبه اش، بی زمان
۴
گُسَل-شانه ام خسته از نَعشم است
و تا ساقِ پا ریشه ام در هوا
معلق شده بر تَناونگ ِ مرگ
به روشن -نگاهِ تو در سایه ها
۵
به سمفونی ِ پنجمِ کهکشان
به آواز ِ رگهای من گوش کن
و باز این جهنم -شبِ داغ را
در آن کهربا-چشمه، خاموش کن
#زهرا_جلالی