دو شعر از عباس قبادی
۱ به این دریغِ ناگزیر، به این پهنای تیرهی نشسته بر پیشانی، به این ژرفای تنهاییِ ناآرام، به این...
Read MoreSelect Page
عباس قبادی | 23 آذر 1403
۱ به این دریغِ ناگزیر، به این پهنای تیرهی نشسته بر پیشانی، به این ژرفای تنهاییِ ناآرام، به این...
Read Moreعباس قبادی | 28 اسفند 1402
از من
که از سینهام
هزار درخت بلوط قد کشیدهاند
عباس قبادی | 20 دی 1402
نه
من دلم وا نمی شود
بگذار تنم را به رگبار تند باران
عباس قبادی | 31 شهریور 1402
میترسم
از آینه و چشمانی که در آن
برای من کاسه میدرانند.