دو شعر از سریا داودی حموله
۱ کفش ام به پای بادها بخورد به پیامبری مبعوث می شوم شاید نیمه ی کسی باشم که با یک کاما جلو نیل را...
Read MoreSelect Page
سریا داودی حموله | 12 فروردین 1396
۱ کفش ام به پای بادها بخورد به پیامبری مبعوث می شوم شاید نیمه ی کسی باشم که با یک کاما جلو نیل را...
Read Moreسریا داودی حموله | 8 بهمن 1395
[clear] جنگ جان می دهد اسبی در دور دست شیهه می کشد [clear] کدام رود دکمه های پیراهنش را نبسته؟...
Read Moreسریا داودی حموله | 14 دی 1395
[clear] [clear] اگر به شکل شب درآمدم ترجیح می دهم معاصر کسی باشم که در من عبور تاریکی داشت [clear]...
Read Moreسریا داودی حموله | 7 آبان 1395
1 [clear] سپیدی هر شیء را پنهان می کنم شاید زنانی که از من عبور کرده اند نشانی بادهای بی بیرق...
Read Moreسریا داودی حموله | 9 شهریور 1395
ـ در منابع و پژوهشهای مردم شناسی دورهٔ قاجار که محققان غربی در سرزمین بختیاری انجام دادهاند، نام...
Read More